انان که در مکتب قرآن و عترت تربیت یافتهاند، یگانهاند و در همه حالات به ظاهر متفاوت خویش منسجمند و علی رغم دگرگونی آشکار رفتاری در موقعیتهای مختلف، از وحدتی درونی و پنهان بهرهمندند و این ویژگی با تحلیل محتوای اعمال آنان، دست یافتنی است؛ چرا که حرکت در راهی که قرآن و اهل بیت پیامبر(ص) در پیش روی بشر گشودهاند، یکنواخت نیست، متناسب با احوال و احتیاجات آدمی در مراحل راه، کنشها یا واکنشهای خاص خود را میطلبد که بواقع از شروط رهروی است. راه حق، مبداء و میانه و مقصدش حق است و رهروانش برحقند و راه را به حق طی میکنند و این بهترین معیار برای حق جویانی است که براستی حق را میطلبند و از آفات معرفت حق از باطل منزهند. جبهههای جنگ در دوران دفاع مقدس مردم ایران در برابر وحشیان بعثی، به «جبهههای حق علیه باطل» معروف بود و نشانههای حقانیت آن در جای جای این جبهه، چشمگیر است. متون دفاع مقدس که عمدتاً برجوشیده از درون کسانی است که این دوران را درک کرده، از نزدیک تجربهاش نمودهاند، سرشار از گزارشهاییاند که تأمل در محتوا و معانی پیدا و پنهان آنها، پژوهنده را به درک انسجام درونی این جبهه و اتحاد قلبی رزمندگان آن بر محور حق، میرساند. یاد جنگ و جبهه به طور طبیعی یادآور رفتارهای قهرآمیز است؛ اما آنانکه در همه حال، حق را خواهانند، از معیار آن عدول نمیکنند و جنگ و صلحشان، منشأ و مقصدی واحد دارد که هیچگاه آن را به بازی نمیگیرند و بلکه برای حفظ آن بیتردید جان میبازند و این از لطیفههای رفتاری رزمندگان جبهه حق است که لطف و قهرشان بر مدار حق میگردد و بر هم میلغزد و از این روی، آنجا که اینان نقش میبازند، لطایف انسانی نیز رخ مینمایند. «جلوههای عاشقی» بواقع متمرکز بر همین بخش از لطایفی است که از رفتارهای رزمندگان جبهههای حق علیه باطل در متون دفاع مقدس گزارش شدهاند، موقعیتهای این عاشقانهها مختلفند، اما آمیخته به لطفیاند که وجه مشترک همه آنهاست و این مجموعه را هم بر پایه همین نکته تدوین کردهایم؛ امید است که پنجرهای برای دیدن پهنه آن گشوده باشیم.