«خاطرهای فراموششده از فردا»، مجموعهٔ هجده داستانکوتاه از مدیا کاشیگر است. ویژگی منحصربهفرد این مجموعه این است که متنها با هم تداخل میکنند و گاه مؤلف و شخصیتهای خلقشده، با هم بر سر مالکیت قصه جدال میکنند؛ کاشیگر و شخصیتهایش معتقدند که «روایتکردن» شیئی است که مالکیت آن محل تردید دارد؛ البته در این مجموعهداستان، کاشیگر خود را بهعنوان مؤلف معرفی نمیکند؛ او مؤلفی خیالی خلق کرده است و حرفهایش را از زبان او مینویسد: «قصهگو آن است که قربانیِ قصه شود. اگر از یک جمعیتِ تصادفیِ صد نفری بپرسی اسمِ ویکتوُر اوگوُ یا مارگارِت میچِل را شنیدهاند یا نه، دستِبالا یک نفر جوابِ مثبت میدهد. اما، در همین جمعیت، دستِکم هفت نفر چیزی راجع به بینوایان و بر باد رفته میدانند. در سینما هم همینطور است: از همین جمعیت راجع به جِیمز باند بپرس و بعد، راجع به یان فلِمینگ که آفرینندهٔ جیمز باند است یا راجع به ترِنس یانگ، گای هَمیلتن، لویس گیلبِرت و هرکدام از فیلمسازهایی که به جیمز باند هویتِ تصویری دادند... حرکتِ حذفِ آفریدگار و حفظِ آفریده حتا شاملِ بازیگرها هم میشود: فکر میکنی جیمز باند معروفتر است یا شون کانِری، راجِر موُر یا پیرس برازنان که به او هیئتِ سینمایی دادهاند؟ حالا با جوُرج لازِنبی و تیموُتی دالتن کاری ندارم. اول، قصه است و بعد، قصهگو: سِروانتِس این آرزو را با خودش به گور برد که یک روز بتواند به اندازهٔ دُن کیشوت مشهور شود. ایضاً برای نابوُکوُف و لوُلیتا: عینکِ "لولیتایی" داریم، اما چهچیز "نابوکوفی" داریم؟» مدیا کاشیگر، مترجم، نویسنده، شاعر و فعال فرهنگی بود. او بیش از ۲۰ عنوان کتابِ شعر و داستان و همچنین ترجمه به ثبت رسانده است. او همچنین دبیر جایزهٔ ادبی «یلدا» و سه دوره از جایزهٔ «روزی روزگاری» بوده است.