باد، باد
باران
آمدن همرنگ باران بود
وقت رفتن باد آمد.
شرم باران
میوزد دائم، در اینجا
باد، میبارد
بس که باران میوزد...و باد...
دیگر
بوی باران از تو نیست
دفترت هم از خیال باد در ابری
که دستش شست از باران ربودم
دفتری که لاف تحقیقش
به دست و گل به گل بلبل
می شود
از باد با من برگ برگ..
-از متن کتاب-