تاریخ نام برخی از افراد را با خود به یدک میکشد و سالیان سال شهرت و تأثیر عملکرد آنها را یادآور میشود. «مصطفی اسلاميه»، زندگینامهنویس ایرانی با درک عمیق از زندگی «محمد مصدق»، کتاب «زندگینامه دکتر محمد مصدق، فولاد قلب» را نگاشته است و تمامیت زندگیاش را در یک نگاه جامع به تصویر کشیده است.
کتاب «زندگینامه دکتر محمد مصدق، فولاد قلب» اثر «مصطفی اسلاميه» سال 1381 منتشر شد. این کتاب زندگینامهی کامل «محمد مصدق»، سیاستمدار تأثیرگذار سدهی اخیر تاریخ ایران است که جنبههای مختلف زندگی او را به تصویر میکشد. «مصطفی اسلاميه» این اثر را برای یادآوری لحظههای فراموشنشدنی تاریخ مردم ایران گردآوری کرده و برای نوشتن آن به گفتههای خود «مصدق» رجوع کرده است. او در تعریف شخصیت این مرد بزرگ و تأثیرش در تاریخ ایران در بخش درآمد کتاب گفته است: «امیدوار است کوشش او قدمی باشد برای شناساندن این شخصیت اسطورهواری که از بالاترین قشر اشرافیت قاجار برخاست، به پاریس و نوشاتل رفت، به میان مردم بازگشت و الهامبخش اعتماد و آگاهی هزاران آدمی شد که در بنبست استعمارزدگی خویش تا«یا مرگ یا مصدق»پیش رفتند.»
کتاب «زندگینامه دکتر محمد مصدق، فولاد قلب» اثر «مصطفی اسلاميه» را «نشر نیلوفر» منتشر کرده است و کتاب الکترونیکی آن در همین صفحه از فیدیبو برای مطالعه و دانلود موجود است. این کتاب ابتدا بانام «فولاد قلب» منتشر شد؛ این نامگذاری به تأثیر از شعر «نیما یوشیج» که در وصف حال «مصدق» در دادگاه نظامی سروده شده بود، انتخاب شد. در چاپ دوم به بعد، کتاب با عنوان «زندگینامه دکتر محمد مصدق، فولاد قلب» به منتشر شد.
همهچیزم دل من بود و کنون میبینم
دل فولادم مانده در راه.
دل فولادم را بیشکی انداخته است
دست آن قوم بداندیش
در آغوش بهاری که گلش گفتم از خون و ز زخم.
کتاب «زندگینامه دکتر محمد مصدق، فولاد قلب» اثر «مصطفی اسلاميه» شامل بیستوهفت فصل است و نویسنده جزئیات زندگی شخصی، اجتماعی و سیاسی این شخصیت بزرگ را بیان میکند. عناوین برخی از فصلهای کتاب عبارتاند از «تولد، تحصیل علوم سیاسی، ازدواج»، «نمایندگی در نخستین دوره مجلس، مخفی شدن»، «ورود به مدرسه علوم سیاسی پاریس»، «بازگشت به ایران. مسافرت به سوئیس» و «تدریس در مدرسه علوم سیاسی تهران»، «انتخاب برای عضویت در «کمیسیون تطبیق حوالجات» و «اقامت در سوئیس. فعالیت علیه قرارداد 1919».
«مصطفی اسلاميه»، نویسنده و مترجم ایرانی سال 1320 در تهران متولد شد. او تحصیلات دبیرستانیاش را در دارالفنون گذراند و از همان جوانی کار در مطبوعات را آغاز کرد. او مدتی را در رادیو مشغول به کار شد و با «بیژن مفید»، نمایشنامهنویس برجستهی ایرانی آشنا شد. او از اواخر دههی سی فعالیتش را در روزنامهی اطلاعات ادامه داد و مدتی را هم در مؤسسهی انتشارات فرانکلین استخدام شد. «مصطفی اسلاميه» در این سالها با همراهی «نجف دریابندری» ترجمهی آثار بینالملل را انجام میداد. ترجمهی کتابهای «تاريخ هنر مدرن (نقاشي پيكرهسازي و معماري در قرن 20)»، «تئاتر تجربی از استانیسلاوسکی تا پیتر بروک اثر جیمز روز اونز»، «چهار نوشته دربارهي كوبيسم» و «ایبسن و استریندبرگ» ازجمله آثار بهجامانده از این مترجم است. او علاوه بر ترجمهی آثار چندین نمایشنامه هم به نگارش درآورده است؛ نمایشنامههای «رستم و سهراب» و «رضاخان ماکسیم» ازجمله آثار او در این زمینه است. «مصطفی اسلاميه» بهمن سال 1394 درگذشت، او در سراسر زندگیاش علاقهای به مصاحبه و گفتوگو نداشت و مطالعهی آثار بهجاماندهاش میتواند خواننده را کمی با خط فکریاش آشنا کند.
«مصطفی اسلاميه» علاوه بر نوشتن زندگینامهی «محمد مصدق» زندگینامهی «نیما یوشیج» را با عنوان «زندگینامه نیما یوشیج، به كجای اين شب تيره» منتشر کرده است. کتاب الکترونیکی این اثر هم در سایت و اپلیکیشن فیدیبو برای مطالعه و خرید موجود است.
«محمد مصدق»، سیاستمدار تأثیرگذار تاریخ ایران که سراسر زندگیاش با دوران پرهیاهو تاریخ ایران، از اواخر عصر استبداد تا اواسط دوره سلطنت پهلوی دوم گرهخورده بود در 29 اردیبهشت سال 1258 به دنیا آمد. او سال 1909 برای تحصیل در مدرسه علوم سیاسی به پاریس رفت و تحصیلاتش را تا مقطع دکترا ادامه داد؛ او نخستین ایرانی است که در این رشته به این درجه از تحصیلات توانست برسد. او در دوره پنجم و ششم مجلس شورای ملی فعالیت کرد و در زمان حکومت رضاشاه به زندان افتاد. او پس از برکناری رضاشاه دوباره به تهران بازگشت و فعالیتهای سیاسیاش را دنبال کرد. اوج زندگی سیاسی او دوران نخستوزیری، رهبری جنبش ملی شدن صنعت نفت و تلاش برای دستیابی به استقلال سیاسی بود که مجموعهی آنها تأثیر ژرف و گستردهای بر حیات چند نسل از مردم ایران گذاشت.
او در تاریخ 7 اردیبهشت 1330 پس از تصویب طرح ملی شدن صنعت نفت با رأی نمایندگان مجلس شورای ملی به نخستوزیری رسید. او در این دوران به نیویورک سفر کرد و از حقوق ایران دفاع کرد. تلاشهای او بسیار تأثیرگذار و پراهمیت بودند ولی در همان اوایل دههی سی با مخالفتهای حکومت آن زمان و سیاست خارجه روبهرو شد. او به اتهام «سوءقصد علیه سلطنت و تحریص مردم به مسلح شدن در روزهای 25 تا 28 مرداد» دستگیر شد. او در 14 اسفند سال 1345 درگذشت و او را در قلعه احمدآباد در روستای احمدآباد به خاک سپردند.
دکتر «محمد مصدق» طی دهها سال فعالیتش در مناصب ردهبالای کشوری بهعنوان نخستوزیر و نماینده مجلس علیه دخالت بیگانگان در امور داخلی کشور مبارزه کرد. او در آخرین دفاع خود در دادگاه نظامی گفت: «آری تنها گناه من و گناه بزرگ و بسیار بزرگ من این است که صنعت نفت ایران را ملی کردم و بساط استعمار و اعمال نفوذ سیاسی و اقتصادی عظیمترین امپراتوریهای جهان را از این مملکت برچیدهام و پنجه در پنجه مخوفترین سازمانهای استعماری و جاسوسی جهان درافکندهام.»
مارس ۱۹۰۹ وارد پاریس شدم... با دکتر محمود خان معتمد... که چند سال در پاریس اقامت داشت ملاقات کردم و بعد از مذاکرات برادرم را در یکی از دبیرستانهای شبانهروزی موسوم به لیسه ژان سون دوسایی گذاشتم و خود وارد مدرسه علوم سیاسی شدم.
چون از افتتاح مدرسه مدتی گذشته بود، مدیر مدرسه چنین صلاح دانست که من در چند ماه آخر سال، مدرسه را بهعنوان مستمع آزاد طی، کنم، و از سال تحصیلی ۱٩۹۱۰ ۱۹۰۹، بهعنوان محصل عادی مشغول کار شوم. پس از یکی دو ماه من در خود قوهای دیدم که بتوانم همان سال، در موقع امتحانات بعد از تعطیل ۱۵ نوامبر، امتحانات یکساله را بدهم. به این جهت تمام ایام تعطیل را به حد افراطکار کردم.
امتحانات سال اول، مرا بهقدری تشویق نمود که راجع به مواد امتحانی -۱۹۱۰ ۱۹۰۹ باز زیاد کار کنم و سخت مریض شوم. کماکان به مدرسه میرفتم و به تحصیلات خود ادامه میدادم. کارم بهجایی رسید که در مدرسه میدیدم که توانا برای نشستن روی صندلیهای معمولی نیستم. و چون دو نیمکت بزرگ راحتی طرفین میز درس معلم بود، روی یکی از آنها مینشستم و درس معلم را استماع میکردم.
کسالت عصبی و ضعف مزاج و بیخوابی آنقدر زحمتم میداد که ابتدا به دو طبیب عادی سپس به پرفسور کلود متخصص امراض عصبی مراجعه کردم. نتیجهای نگرفتم تا اینکه از پرفسورهایم، فیزیولوژیست معروف، وقت گرفته او را ملاقات نمودم که پس از یک معاینه دقیق نسخهای نوشت و دستور داد که مطلقاً کار نکنم.
چون در پاریس، کسی را غیر خادمهای ( که در اولین پانسیون رفته بودم) نمیشناختم، و او زنی بود بسیار درست و باوجدان، رفتم در آن خانه و او را دیدم. بهمحض ملاقات. مرا مدتی نگاه کرد و گفت «حالا شناختم که شما یکی از پانسیونرهای این خانه بودهاید. چطور شد که شما به این روز افتادهاید؟ مگر کسالتی دارید؟»
فرمت محتوا | epub |
حجم | 9.۰۶ مگابایت |
تعداد صفحات | 544 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۱۸:۰۸:۰۰ |
نویسنده | مصطفی اسلامیه |
ناشر | نشر نیلوفر |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۲/۰۸/۲۱ |
قیمت ارزی | 5.۵ دلار |
قیمت چاپی | 68,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
کتاب بی طرف و خوبی بود و متن نسبتا روانی داشت، برای کسانی مثل من که اطلاعات کمی در مورد زندگینامه دکتر مصدق داشته و می خواهند توی این زمینه بیشتر بدونند، می تونه مفید باشه. باسپاس فراوان
بیشتر کتابهایی که درباره مصدق نوشته میشن مدح نامه هستن . خود کلمه دکتر مصدق خنده داره اعتبار دکتری ایشون در حد اعتبار دکتری حسن روحانیه. دروغ هایی که چند دهه تکرار بشن دیگه میشه گفت دروغ نیستن تبدیل به واقعیت شدن
کتاب بسیار خوبی بود به خصوص درباره مبارزات دکتر مصدق قبل از ملی کردن صنعت نفت و تظاهرات و اعتصابات بعد از ۲۸ مرداد که در حمایت از دکتر مصدق انجام شد نکات کمتر ذکر شده بیان شد.
دکتر مصدق یک الگو است بعض از اظهار نظرها انقدر حقیر وکوچکه که ادم اصلا بهتر جواب نده
مصدق اگه ۲۰درصد کارهای خوب کرده۸۰درصد خیانت کرده با همین کتاب میشه ثابت کرد
مقدمه نمونه نیست
کتاب خوبیه