غروبِ پروانه (به کردی: ئیوارهی پروانه) نام رمانیست در زبان کردی (گویش سورانی) اثر بختیارعلی. شیرکو بیکس،شاعر کرد درباره ی این کتاب می نویسد: «غروب پروانه لبریز است از فضاهای جادویی ناب و زبان شاعرانه بسیار بکر که نقطه عطفی است در ادبیات کرد. در این رمان، عشقستان نشانگر دنیای رویایی و سرشار از اندیشه والای انسانی خاص است که بختیار علی این را به بهترین شکل ممکن به تصویر کشیده است. دربارهی نویسنده: بختیارعلی اهل سلیمانیه در کردستان عراق است. بختیار علی سال ۱۹۶۰ میلادی در سلیمانیه عراق به دنیا آمد و بیش از پانزده سال به خاطر سانسور شدید،هیچ کدام از نوشته هایش چاپ نشدند. سال ۱۹۵۵ کردستان را ترک کرد و بعد از ۹ ماه زندگی در سوریه، به آلمان رفت. بیش از بیست و پنج سال است که در آلمان زندگی می کند. ده رمان و پنج مجموعه شعر و پانزده کتاب در زمینه نقد سیاسی،اجتماعی،فلسفی و ادبی دارد. او اکنون جهانی ترین چهره ادبی کرده است که آثارش به زبان های متعددی از جمله آلمانی، فرانسوی، انگلیسی،عربی، ترکی و فارسی ترجمه شده و جوایز مختلفی را کسب کرده اند. «غروبِ پروانه» دومین رمان این نویسنده است که سال ۱۹۹۸ در استکهلم سوئد به چاپ رسید. خلاصه داستان: نام این رمان به غروب روزی اشاره دارد که دو شخصیت اصلی داستان، یعنی پروانه و دوستش میدیا بهدست برادران خود در میان جمع بزرگی از مردم مذهبی اعدام میشوند. مذهبیان گردآمده در این پندارند که دارند با گناهکاران مبارزه میکنند. بعدها، این غروب در بین کردها، نمادی برای زمستان، شکست و جهانی بسته و محاصره شده میگردد. برشی از رمان غروبِ پروانه: آن غروب گفتم که سیلاب خون شهر را با خود میبرد، گفتم: «گاوی روی زمین باقی نگذاشتند، همه را قربانی کردند. دیگر در و دیوارهای این شهر از خون پاک نمیشود.» اما پروانه گفت: «همهچیز موقت است، هرچیزی فقط برای لحظهای عمر دارد، از عمرش که گذشت فراموش میشود. هیچچیز نیست که عاقبت به تلی از غبار بدل نشود. پایان چیزها غباری بیش نیست.»