نمونه ای از غزلیات این مجموعه ی دلنشین و خوب
فصلی به رنگ ناب دعا مثل هیچکس
یک بغض تازه در من و ما مثل هیچکس
برجان خستهام نفسی خشک و بیرمق
در یک سکوت ناشنوا مثل هیچکس
سرمیرود هوای دلم گریه میکند
یک ابر تازه فاصله را مثل هیچکس
یک عالمه سکوت پشیمان پر از صدا
پر میکند فضای مرا مثل هیچکس
در میزنم و بند دلم پاره میشود
در میزنم و پنجرهها...مثل هیچکس
با کفش تا به تای دلم راه میروم
تا لحظههای خوب خدا مثل هیچکس
در باز میشود وکسی توی چشم من
زل میزند شبیه شما... مثل هیچکس