از ضرورتها و لوازم جوامع انسانی، تضارب آراء، دیدگاهها، افکار و اندیشههای مختلف است. در ارتباط بین افراد جامعه نهادهای فکری و ارزشی به ویژه مبانی عقیدتی و دینی، سه دسته گرایش دیده میشود: گروهی موافق و همسو، دسته دیگر مخالف و گروهی معاندند. از نظر فقه و احکام دین، نوع مواجهه و مقابله با دو دستۀ اخیر بسته به اهداف و انگیزهها و میزان آگاهی و جهل هر یک و نیز تعمدی و غیرعمدی بودن تقابلشان با حقیقت، متفاوت است.
رشد چشمگیر انواع شبکههای رسانهای در چند دهۀ اخیر و افزایش نقشهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی آنها باعث شده که این شبکهها از ابعاد مختلف، مورد مطالعه و تحقیق قرار گیرند. یکی از این ابعاد، بُعد فقهی تقابل و تعارض آنها با اندیشه و حاکمیت اسلام ناب در میدان جنگ نرم و عملیات روانی است. امروزه رسانههای جمعی مدرن به عنوان یکی از برجستهترین دستآوردهای جهان صنعتی و فنآوریهای ارتباطی و ابزاری مهم برای ابراز عقیده و اقناع افکار جامعه و تغییر هنجارها و ارزشهای آن شمرده میشوند.
بررسی جایگاه شبکههای رسانهای مخالف و معاند از نظر فقهی، مبانی شرعی مقابله و مواجهه با آنها در میدان جنگ نرم رسانهای و عملیات روانی، تکلیف آحاد جامعه و نهادهای رسانهای همسو در قبال این شبکهها و احکام مقابلۀ جبهه رسانهای متعهد شیعی و سربازان جنگ نرم انقلابی با جبهه رسانهای معاند و مخالف، دغدغههای جدی تحقیق حاضر را تشکیل میدهند.