
کمالگرایی و بیطرفی و آثار آن در ساختار قدرت و حقوق عمومی
دوره پیشرفته حقوق عمومی مکاتب فلسفی- کلامی حقوق عمومی (۱)
نسخه الکترونیک کمالگرایی و بیطرفی و آثار آن در ساختار قدرت و حقوق عمومی به همراه هزاران کتاب دیگر از طریق اپلیکیشن رایگان فیدیبو در دسترس است. همین حالا دانلود کنید
درباره کمالگرایی و بیطرفی و آثار آن در ساختار قدرت و حقوق عمومی
رویکردهای کمالگرایی و بیطرفی و آثار آنها درساختار قدرت، حقوق عمومی و حکمرانی دولتها، بخشی از مباحث مربوط به درس «مکاتب کلامی- فلسفی حقوق عمومی» در دورۀ دکتری این رشته است. حقوق عمومی به عنوان نظام حقوقیِ حاکم بر روابط دولت و شهروند با مطالعه و واکاوی کارکرد، ساختار، نقش و جایگاه دولت به تبیین و ترسیم محدودههای اقتدار دولت و آزادی فرد میپردازد. در کمالگرایی و بیطرفی محور مباحث این مسأله است که آیا دولت حق و تکلیف دارد که درنهانیترین زوایای ذهنی و درونی انسانها ورود کرده و به ترسیم خطمشیهای زندگی مطلوب در حوزههای معنوی همچون دین، فرهنگ، هنر، اخلاق و تجربیات زیبایی شناختی بپردازد یا خیر؟ در طول تاریخ اندیشه، کمالگراییِ دولت قدمتی دیرینه داشته و مبانی نظری آن از اندیشههای فیلسوفان یونان باستان نظیر افلاطون و ارسطو سرچشمه میگیرد؛ اما بیطرفی دولت پس از رنسانس و با ماکیاولی آغاز و در دورۀ جان لاک به اوج خود میرسد. در عین حال، تئوریزه کردن بیطرفی دولت مدیون اندیشههای جان راولز و کتب «نظریۀ عدالت» و «لیبرالیسم سیاسی» اوست و با اندیشههای فیلسوفانی چون دورکین اوج میگیرد. ورود این مباحث به ساحت اندیشه در حوزههای فلسفۀ اخلاق و فلسفۀ سیاسی باعث غنای آن شده و فیلسوفانی چون کیملیکا و نِیگل با ارائۀ نظریات خود به تعمیق آن کمک شایانی میکنند. هرچند این دو مفهوم بطور پراکنده درآثار فلسفۀ اخلاق و فلسفۀ سیاسیِ ترجمه شده در ایران مطرح شدهاند، اما عمومی کردن و سامان یافتن آن بیشک مدیون اساتیدی چون دکتر علیرضا حسینی بهشتی، دکتر محمد راسخ استاد برجستۀ حقوق عمومی، دکترسیدعلی محمودی و دکتر محمدرضا رفیعی است که راه ورود این مفاهیم را در ساحت اندیشۀ ایرانی با نگارش کتاب، رساله و مقاله هموار کردهاند. نگارندگان با ابراز امتنان از تلاش علمی نامبردگان، نخست تلاش کردهاند با تنظیم و دسته بندی ادبیاتِ پیشین این مفاهیم، آخرین اندیشه پردازی در این حوزه و مکاتب جدید همچون «جماعتگرایی» را ارائه دهند و همچنین کوشش نموده اند تا بدون قضاوتِ ارزشی در مورد این دو رویکرد، معایب، محاسن و آثار آنها درساختار قدرت و حقوق عمومی را بررسی نمایند که در نوع خود، کاری جدید است. بدیهی است در جهان امروز اتّخاذ رویکرد مطلقِ کمالگرایی یا بیطرفی امکانپذیر نبوده و حکومتها با توجه به اهتمام خود به نظام حقها و آزادیهای فردی و میزان توجه به آرمانها و ارزشها، ترکیبی از کمال گرایی و بیطرفی را با شدّتی کم و بیش بر میگزینند. اثر حاضر درعین حال که کتابی درسی است، بیتردید خوانندگان خاص خود را در حوزۀ عمومی خواهد داشت و با طرح مسائلی نو در حوزۀ اندیشههای سیاسی، حقوق عمومی، فلسفۀ اخلاق و فلسفۀ سیاسی، مباحث جدیدی را پیش روی صاحبان اندیشه خواهد گشود. نویسندگان با اذعان به ناتوانی و بضاعت اندک علمی خود، دست یاری به سوی ارباب معرفت و صاحب نظران دراز کرده و برای تکمیل این اثر چشم به راه انتقادات و پیشنهادهای سازندۀ آنان هستند. حسین رحمت الهی اُمید شیرزاد
نظرات کاربران درباره کمالگرایی و بیطرفی و آثار آن در ساختار قدرت و حقوق عمومی