این کتاب، براساس عنوان آن، اثری است در روششناسی علم اقتصاد با تأکید بر اهمیت روششناسی ابطالگرایی، و اینکه روششناسی مذکور نهتنها در علوم تجربی که در علوم نظری هم میتواند بههمان اندازه مفید و مؤثر باشد. بنابراین، کتابی که پیش روی دارید، بهاین دلیل درخور توجه است که از جانب مؤلف آن بحث ابطالگرایی در علم اقتصاد برای نخستینبار بهطور جدّی مطرح شده و مورد دفاع قرار گرفته است.
مارک بلاگ، نویسنده کتاب، معتقد است که نظریههای اقتصادی فقط ابزارهایی برای پیشبینیهای دقیق در مورد رویدادهای اقتصادی نیستند، بلکه کوششهای ارزشمندی برای کشف نیروهای علت و معلول در نظام اقتصادیاند. میچیو مُریشیما اظهار میدارد که نظریه اقتصادی باید بهشکلی گسترش یابد که بهگونهیی منطقی با شرایط اقتصادییی که با آن در تماس است سازگاری داشته باشد. این گفته پذیرفتنی را بلاگ بهنحوی دیگر مطرح میکند، مبنی بر اینکه روششناسی هیچ معیار مطلقی ندارد که تمام نظریهها ملزم بهسازگاری با آن باشند. آنچه روششناسی ارائه میدهد معیارهایی هستند که با توجه بهآنها میتوان نظریهها را بهطور نسبی موفق دانست. بنابراین، ارزیابی نظریههای اقتصادی ضرورتا براساس این پرسش مطرح میشود که کدامیک از بهترین نظریههای رقیب از بیشترین میزان سازگاری برای بقا برخوردارند.