کتاب جادوی بزرگ نشر نوین

همه انسان‌ها دارای استعدادهایی منحصر بفرد هستند که می‌توانند با اتکا به آن استعدادهای ذاتی به موفقیت دست پیدا کنند. اما سوال اساسی این‌جاست که آیا ما انسان‌ها می‌توانیم استعدادهای درونی خود را کشف و آشکار کنیم؟ کتاب جادوی بزرگ زندگی خلاقانه با غلبه بر ترس به دنبال راهی است تا ما بتوانیم استعدادهای خود را کشف کنیم. بسیاری از ما ممکن است که از اندوه و ملال رنج ببریم این کتاب داستان‌های جالبی را برای ما نقل می‌کند و با زبانی ساده و کاملا ملموس و قابل فهم، راهکارهایی را برای غلبه بر اندوه و افسردگی ارائه می‌دهد. هر فردی  برای مواجهه با مشکلاتش نیازمند استفاده از خاطرات و تجربیات دیگران خواهد بود.

درباره کتاب جادوی بزرگ زندگی خلاقانه با غلبه بر ترس

در دنیای جدید ملال و سرخوردگی روز به روز بیشتر می‌شود. برخی باور دارند که سبک زندگی مدرن و جهانی شدن بیش از هر چیز بر گسترش چنین احساسات و باورهای ناخوشایندی تاثیر گذاشته است. چنین حس ملال‌آوری می‌تواند به ظهور نوعی ترس منجر شود، ترسی که بزرگ‌ترین مانع برای بروز استعدادهای انسان‌هاست.

کتاب جادوی بزرگ (Big magic) اثری است که درباره ماهیت اسرارآمیز ایده‌ها و جهان با ما صحبت می‌کند. اثر فوق می‌تواند به احساس کنجکاوی انسان‌ها حیات و تحرک دوباره‌ای ببخشد و ما را کمک کند تا بتوانیم رنج‌ها و دردهای غیرضروری را کنار بگذاریم و فراموششان کنیم.

 با خواندن کتاب جادوی بزرگ می‌آموزیم که چگونه باید بتوانیم با چیزهایی که بیش از همه به آن‌ها عشق می‌ورزیم، برخورد کنیم. علاوه بر این نحوه مواجهه با چیزهایی را که از آن‌ها می‌ترسیم، می‌توانیم یاد بگیریم. کتاب فوق بیش از آن‌که یک  اثر مربوط به حوزه خودیاری باشد، کتابی فلسفی به شمار می‌آید.

خلاصه کتاب جادوی بزرگ زندگی خلاقانه با غلبه بر ترس

کتاب جادوی بزرگ سرشار از خاطرات و تجربیات نویسنده  الیزابت گیلبرت و نقل قول از انسان‌های متفاوت است. به همین خاطر خوانندگان با مطالعه کتاب خود تجربه خوشایندی را حس می‌کنند. این اثر از شش بخش اساسی تشکیل شده است و هر بخش از منظری متفاوت به مسئله خلاقیت و کنجکاوی می‌پردازد. در بخش اول که شجاعت نام دارد داستانی از زندگی فردی به نام جک گیلبرت نقل می‌شود. جک نویسنده و شاعر توان‌مندی بود که از شهرت و کسب افتخار پرهیز می‌کرد و هر بار پس از چاپ اثری برای یک مدت طولانی از دسترس دور می‌شد و دوباره با نوشتن کتابی والا و ارزشمند به اجتماع پر جمع و جوش باز می‌گشت. او نگاه خاصی به مقوله شجاعت داشت.  این بخش کتاب درباره تعدادی از ترس‌هایی که مانع از زندگی خلاقانه می‌شوند، مورد اشاره قرار می‌گیرند. جدی گرفته نشدن و نگرانی از عدم اهمیت کار از لحاظ سیاسی، عاطفی یا هنری می‌توانند برخی از این ترس‌ها باشند. نویسنده خود با ترس آشنایی بسیار زیادی دارد و آن را به خوبی تجربه کرده است و به خوبی دفاع از ضعف‌هایمان را به ما یاد می‌دهد.

قسمت دوم کتاب به سحر و جادو ربط دارد. الیزابت گیلبرت  می‌گوید که نبوغ و خلاقیت با وجود همه تحقیقات علمی ریشه‌ای جادویی و مرموز دارد و نمی‌توان با دانش فعلی آن را تبیین کرد.  الیزابت باور دارد که بهتر است با چنین نیرویی همکاری کنیم و وجود آن را بپذیریم تا بتوانید راحت‌تر  گام برداریم.

بخش سوم کتاب اجازه نام دارد، بسیاری از ما خودمان را در قید و بندهایی غیرضروری قرار می‌دهیم که مانع از جسارت ما می‌شوند و نمی‌گذارند تا نبوغ و استعدادهایمان شکوفا شوند. ما باید بپذیریم که برای داشتن یک زندگی خلاقانه نیازمند آن نیستیم تا از دیگران اجازه بگیریم.

قسمت چهارم کتاب به پشتکار و سماجت اشاره دارد، همه ما  دارای استعدادهای شگفت‌انگیزی هستیم، اما آن‌چیزی که سبب می‌شود تا زندگی بهتری داشته باشیم، داشتن پشتکار و تداوم بخشیدن به تلاش‌هایمان است. در این بخش یاد می‌گیریم تا چگونه بتوانیم انسان‌هایی پرتلا، باانگیزه و پیگیر باشیم.

بخش پنجم کتاب به موضوعی بسیار بااهمیت به نام اعتماد می‌پردازد و تلاش می‌کند تا آن را از دیدگاه‌های گوناگونی مورد بررسی و نقد قرار دهد. بخشی از این اعتماد، به خود ما بازمی‌گردد و آن این است که به تصمیم‌های خود اعتماد داشته باشیم و قسمت دیگر به روابط اجتماعی ما بازمی‌گردد. قسمت پایانی کتاب نیز به موضوع الوهیت ارتباط دارد و درباره دیدگاه‌ها و باورهای معنوی‌ای که بر زندگی ما موثر است، اشاره می‌کند.

درباره الیزابت گیلبرت، نویسنده جادوی بزرگ

الیزابت گیلبرت در 18 ژوئیه سال 1969 در واتربری ایالت کنیتیکت آمریکا دیده به جهان گشود. دوران کودکی او در  مزرعه‌ای کوچک واقع در زادگاهش سپری شد،  الیزابت خانواده‌ای علاقه‌مند به کتاب و ادبیات داشت، بنابراین او نیز با خواندن داستان‌های فراوانی دوره نوجوانی خود را  پشت‌سر گذشت، الیزابت از کودکی به نوشتن داستان و نمایشنامه علاقه‌مند بود، خانم گیلبرت تصمیم گرفت که در رشته علوم سیاسی دانشگاه نیویورک تحصیل کند، الیزابت وقتی 24 ساله بود اولین داستان کوتاه خود را نوشت و به صورت حرفه‌ای وارد دنیای نویسندگان شد. او در حال حاضر  نویسنده‌ای برجسته و شناخته شده است که آثار مهم و پرطرفداری دارد، اثر بخور، عبادت کن و عشق بورز این نویسنده در ماه دسامبر سال 2010 به لیست پرفروش‌های نیویورک تایمز راه پیدا کرد و مدتی طولانی در این لیست ماند. منتقدان ادبی در معرفی کتاب فوق،  آن را اثری الهام‌بخش و جذاب دانستند. الیزابت علاوه بر نوشتن مقاله و کتاب‌های مربوط به حوزه توسعه فردی، به نوشتن مقاله و داستان کوتاه نیز علاقه دارد . یکی دیگر از فعالیت‌های نوشتن خاطرات و زندگی‌نامه‌های افراد  مختلف است. شاید به همین  دلیل در کتاب جادوی بزرگ زندگی  خلاقانه با غلبه  بر ترس، با داستان‌ها و خاطرات مختلفی مواجه می‌شویم.

الیزابت گیلبرت در حال حاضر  52 سال دارد و در شهر نیویورک زندگی می‌کند.

خواندن کتاب جادوی بزرگ زندگی خلاقانه با غلبه بر ترس برای چه کسانی مناسب است؟

کتاب جادوی بزرگ برای تمامی افرادی که دوست دارند زندگی بهتری داشته باشند و به دنبال توسعه و پیشرفت هستند، اثری مناسب و خواندنی است. کتاب فوق حکایت‌ها و داستان‌های خواندنی‌ای دارد که نویسنده برخی از آن‌ها را تجربه کرده است. لحن ساده و صمیمانه این اثر، خواندنش را آسان و دل‌پذیر می‌کند.

درباره ترجمه کتاب جادوی بزرگ

کتاب جادوی بزرگ در سال 2015 منتشر شد و با توجه به شناختی که کتاب‌خوانان نسبت به الیزابت گیلبرت داشتند، این اثر خیلی زود به لیست کتاب‌های پرفروش نیویورک تایمز پیوست و به زبان‌های مختلفی ترجمه شد. ترجمه فارسی این اثر  توسط شهلا ثریا صفت و به وسیله نشر نوین صورت گرفته است.  کتاب فوق به صورت نسخه  Epup در فیدیبو وجود دارد که خواندنش نسبت به نسحه‌های  PDF راحت‌تر است.

در بخشی از کتاب جادوی بزرگ زندگی خلاقانه با غلبه بر ترس می‌خوانیم:

در اینجا باید توضیح دهم که تمام زندگی ام را وقف خلاقیت کرده ام و در طول این مسیر اعتقاداتی در مورد نحوه عمل خلاقیت و نحوه برخورد با آن درمن شکل گرفته است که تماما و بدون شک براساس تفکر جادویی است. وقتی در اینجا به جادو اشاره می کنم منظورم معنای واقعی آن است. مانند حس هاگوارتز(مدرسه جادوگری هری پاتر).

منظورمن چیزی فراطبیعی عرفانی غیر قابل توضیح, حقیقیء الهی امری متعالی و فرا جهانی است. چراکه باور دارم خلاقیت در اصل نیرویی است که به سحر و جادو مربوط می شود کاملاً انسانی نیست.

می دانم که این شیوه منطقی یا مدرنی برای نگریستن به چیزها نیست. این شیوه قطعاً غیرعلمی است. چند روز شنیدم که متخصص مغز و اعصاب محترمی در مصاحبه ای می گفت:«فرآیند خلاقیت ممکن است جادویی به نظر برسد اما به جادو ربطی ندارد.»

با تمامی احترام. من با اين حرف مخالفم.

باور دارم که فرآیند خلاقیت هم جادویی است و هم جادو است.

چراکه عقیده من در مورد نحوه عملکرد خلاقیت این است:

بر این باورم که علاوه بر حیوانات و گیاهان و باکتری ها و ویروس هاء ایده ها هم جز ساکنان سیاره ما هستند. ایده ها زنده و دارای انرژی و بدون جسم هستند. آن ها کاملاً از ما جدایند. اما البته به طرز عجیبی قابلیت تعامل با ما را دارند.

ایده ها جسم مادی ندارند اما هشیار هستند و به طور قطع اراده دارند. ایده ها توسط یک انگیزه ساده تحریک می شوند: تا ظاهر شوند و تنها راهی که ایده ها به وسیله آن می توانند در جهان ما آشکار شوند از طریق همکاری با یکشریک انسانی است. تنها از طریق تلاش های انسان است که ایده ها می توانند از سمت قلمروی آسمانی به سوی قلمروی مادی حرکت کنند.