اگر عالمی مسئلۀ زن و این دست پرسشها و چالشهای نوی انسانی را نادیده انگارد، سخت بتوان او را از زمرۀ عالمان زمانشناس در شمار آورد. اگر امام موسی صدر را «عالم بزمانه» میشناسند، طبعاً بهسبب همین توجهات او به این دست مسائل و چالشهاست. او که هم درسخواندۀ حوزههای علمیه است و هم تجربۀ زیست در جامعۀ چندفرهنگی لبنان را دارد، به هرسه موضوع زن و خانواده و جوان پرداخته است.
رویکرد امام موسی صدر درون دینی است. از این رو، مطالعۀ این کتاب ما را از روش امام موسی صدر در مواجهه با مسائل جدید آگاه میکند. به بیان دیگر، او میکوشد که به سؤالات امروز با مراجعه به متن دین پاسخ گوید و عمیقاً باور دارد که دین پاسخگوی مسائل انسان در همۀ زمانهاست. در این میان، روششناسیِ او و اهمیتی که به قرآن و عقل، در مقایسه با دیگر منابع دین، در فهم و استنباط مسائل میدهد، واجد اهمیت و درخور توجه و تأمل است. نیز مطالعۀ این کتاب نمایان میسازد که در اسلامشناسی امام موسی صدر کدام مسئله یا مسائل در پیوند با این سه موضوع اولویت دارد.
ویژگیِ دیگر این مباحث، رویکرد تربیتی امام موسی صدر است که خصوصاً در پرداختن به موضوع جوان ظهور و بروز یافته است. این نگاه تربیتی ریشه در نگاه دینی امام صدر دارد. اینجا نیز خوانش و روشِ او در مراجعه به متن دین است که میتواند شایان توجه باشد.
نتوان انکار کرد که نگاه انسانشناسانه و جایگاه انسان و کرامت او اثری ژرف بر دیدگاهها و مواجهۀ امام صدر با مسائل انسان دارد. در نگاهی که آزادی و اختیار و کرامت انسان مرتبهای بلند مییابد، رویکردها و توجهات و پیشنهادها رنگ و بوی دیگری میگیرد. البته، اگر قائلش ملتزم باشد به آنچه گفته است.