در خصوص ویژگیهای پسامدرنی، حدود بیست تفاوت بین فرهنگ مدرن و پسامدرن برشمرده شده و مهمترین آنها که به نوعی به سیاست و دولت مربوط میشوند عبارتند از:
۱-مدرنیته بر ملت و ملیت تأکید دارد، پسامدرنی بر نهادهای محلی و هویتهای کوچک؛
۲-مدرنیته وحدتگراست و پسامدرنی تکثرگرا؛
۳-مدرنیته از سلسله مراتب، نظم و کنترل مرکزی دفاع میکند اما پسامدرنی از براندازی آنها؛
۴-مدرنیته، مصرف تودهای کالاها و ایجاد بازارهای مربوط بدان را ترویج میکند اما پسامدرنی تولید محصولات خاص، بازارها و گروههای مصرفکننده کوچک متمایز؛
۵-مدرنیته به دنبال هماهنگسازی همه دانشها و سلطه فراگیر دایرهای همگن است اما پسامدرنی رویکردی شبکهای و پراکنده است؛
۶-نظام مدرن رسانههای انحصاری و متمرکز مدرن ارتباطی یکسویه را با مخاطبان خود برقرار میکنند اما رسانههای پسامدرن ارتباطی دیجیتالی و چندسویه و بر محور رابطه مشتری – خدمات دهنده؛
۷-در عرصه قانون و حقوق نیز «هنجارگرایی» و عام گرایی مدرنیته به سوی نوعی «استثناگرایی» در تصمیمگیری پسامدرن متحول میشود.
در کتاب حاضر، مؤلف صرفاً به شرح و تحلیل وقایع، آن هم در دو حوزه حقوق و سیاست اکتفا کرده و از ورود به چالشهای نظری، حتیالامکان خودداری نموده است.
در فصل اول کتاب به شرایط و محدودیتهای جدید در شکلگیری دولت پرداخته شده و در فصل دوم به تحول در حقوق در دوران پسامدرن اختصاص یافته است.
در فصل پایانی یعنی فصل سوم، تحولات در «رابطه سیاسی» موضوع بحث مؤلف است.