راهبرد و توسعه صادرات و حضور مؤثر در بازارهای جهانی، راهبردی مستمر در برنامهریزیهای خُرد و کلان دولتها محسوب میشود. آمار مربوط به حجم تجارت جهانی که امروزه حدود شش هزار میلیارد دلار برآورد میشود، نشان از اهمیت و اولویت مشارکت روزافزون کشورها در عرصههای تجاری بینالمللی دارد. بیشتر کشورها سعی دارند تا با افزایش مبادلات تجاری و یافتن شیوههای مناسب و کارآمد برای افزایش سود ناشی از صادرات به توسعۀ اقتصادی و ایجاد تعادل در متغیرهای اقتصاد کلان دست یابند.
باید اذعان کرد تحقق جهش صادراتی و حضور در گسترههای تجاری، مستلزم عزم ملی و سیاست راهبردی تجاری است، بهنحویکه همۀ دستاندرکاران تولید و تجارت کشورها تمامی فعالیتهای خود را با هدف مشارکت و رقابتهای گستردۀ تجاری همنوا کنند.
بدیهی است این راهبرد در وهلۀ اول با شناخت دقیق امکانات و مزیتهای موجود در عرصۀ کالا و خدمات شکل میگیرد و ازاینرو شناخت مزیتهای نسبی، اولویت برنامهریزی محسوب میشود و تلاش برای تثبیت موقعیت و ارتقای ظرفیتهای آن روشنگر حرکات و اقدامهای بعدی است. ازجمله بخشهایی که توجه به آن اهمیت دارد بخش خدمات است که باید با نگرشی عمیق و پیریزی ساختاری فعال و پویا به بهرهگیری از آن اقدام شود.
بخش خدمات هماکنون دوسوم فعالیتهای اقتصادی را به خود اختصاص داده است و بیش از نیمی از نیرویکار شاغل در بخش خدمات کار میکنند و این بخش هر روز فرصتهای شغلی جدیدتری را بههمراه میآورد. علاوهبراین، بهدلیل کمتر سرمایهبربودن آن بهنسبت سایر بخشها، هر روز توجه بیشتری را بهخود جلب میکند. امروزه، مؤسسهها و شرکتهای خدماتی بزرگترین و سودمندترین فعالیتها را بهخود اختصاص میدهند و حدود نیمی از شرکتهای با ردیفهای بالای درآمدِ جهانی به مؤسسههای خدماتی تعلق دارند.
در دو دهۀ اخیر بیشترین تحول در بخش صنعت، در قسمت خدمات روی داده است. نمونۀ آن بحث صنعت نرمافزار، مخابرات و اطلاعرسانی است. آمریکا درحال حاضر دارای ۱۸۰ میلیارد دلار بازار در بخش خدمات است، که این مازاد به تعدیل کسری فزایندۀ تجارت کالایی آن کمک میکند. همین نمایه با شدت و ضعف بیشوکمی در سایر کشورهایی که به رشد بخش خدمات نظر دارند دیده میشود.
صادرکنندگان کالا و خدمات بهمنظور کسب اعتبار و همچنین شناخت پتانسیلهای تجاری لازم است تا ارتباطات وسیعی را با بازارها برقرار کنند. اغلب خدماتی که ارائه میشوند این ظرافت و حساسیت را دارند تا علاوهبر پاسخ به نیازهای خدماتی که پیشتر وجود داشته با خلق و ایجاد نیازهای جدید و ناشناخته، خدمات جدیدی را در پاسخ به آنها ارائه دهند و چهبسا این نیاز پیش از ایجاد ارتباط با مشتری در او وجود نداشته یا مشتری از آن آگاهی نداشته است. بنابراین، امکان ابتکار عمل در این بخش با توجه به ظرفیتهای قابلملاحظۀ آن بسیار است و تلاش و نوآوری هرچه بیشتر در این بخش بهرهبرداریهای بیشماری را درپی خواهد داشت.
برهمیناساس، کتاب پیشرو به آموزش بخشهای مرتبط در ارزیابی خدمات پرداخته و اصول و مبانی بازاریابی را که میتواند مورداستفادۀ دستاندرکاران علاقهمند قرار گیرد تبیین میکند.