کتاب صوتی دورنمای بهشت برین نشر انتشارات کتاب‌سرای نیک

نیکلا تسلا جمله بسیار زیبایی دارد که مشتاق برآنیم که آنرا با شما به اشتراک گذاریم " روزی که علم، بررسی پدیده‌های غیر مادی را آغاز نماید، در یک دهه به پیشرفتی دست خواهد یافت که به مراتب بیشتر از پیشرفتی است که در تمام قرون قبلی کسب کرده‌است"

نقد و بررسی کتاب صوتی دورنمای بهشت برین

کتاب دورنمای بهشت برین  The Map Of Heavenبه قلم دکتر ایبن الکساندر است. این کتاب در سال 2014 منتشر شد. دکتر ایبن الکساندر در اولین کتاب خود بهشت برین حقیقت دارد، فقط تجربه خود را بیان ساخت. اما بعد از آن افراد بسیاری تجربیاتشان را برای وی فرستادند. دکتر الکساندر با هزاران نفر ملاقات کرد. تا تجربیات آن‌ها را از زبان خودشان شنیده و احساس آن‌ها را بهتر درک نماید. سپس کتاب دورنمای بهشت برین را با ترکیب تجربه خود، تحقیقات دینی و باستانی و تجربیات افراد نوشت. کتاب دورنمای بهشت برین مجموعه‌ای از تجربیات دکتر ایبن الکساندر در لحظه مرگ و جداشدن روح از بدن است. هنگامی که دکتر ایبن الکساندر داستان تجربه نزدیک خود به مرگ و سفر غیرقابل تصور خود را منتشر ساخت، با واکنش‌های بسیار متفاوتی از افراد روبرو شد. دکتر الکساندر بیش از دو دهه جراح حاذق مغز و اعصاب بوده‌است. در طول زندگی پزشکی خود با موارد بسیاری اعم از فوت و معجزه زنده ‌ماندن روبرو شده‌است. اما هیچگاه کسی قبل از وی تجربه چند ثانیه مرگ و بازگشت دوباره به زندگی را بازگو نکرده‌است. بسیاری از افراد بعد از انتشار این کتاب به بیان تجربیات خود و یا اطرافیانشان پرداختند. دکتر ایبن الکساندر در این کتاب بیان می‌کند که روح ما به مغز و بدن وابسته نیست. به علاوه زندگی بشر فقط همین زندگی مادی نیست. در فرای بدن و زندگی زمینی، دنیای ابدی دیگری در انتظار انسان است. دکتر الکساندر بعد از تجربه مرگ، به تحقیق در فلسفه دین و دنیای باستان پرداخت. وی با این تحقیق دوباره به همگان یادآورری کرده که زندگی مدرن معنویت را از بشر گرفته‌است. دکتر الکساندر در این کتاب بهشت را مکانی واقعی معرفی می‌کند. او بیان می‌کند که چگونه انسان فراموش کرده، چه کسی است و سرنوشت واقعی‌اش چیست؟. دکتر الکساندر در کتاب دورنمای بهشت برین بیان می‌کند که چگونه علم، دین و مردم عادی جهان پس از مرگ را اثبات می‌کنند.

ترجمه کتاب دورنمای بهشت برین به زبان فارسی

کتاب دورنمای بهشت برین توسط نویسنده خوش‌نام کشورمان محمود دانایی ترجمه شده‌است. این کتاب به صورت کتاب صوتی در سال 1398 توسط کتابسرای تندیس منتشر شد. دکتر محمود دانایی یکی از مترجمان پرطرفدار کشورمان است. وی ترجمه آثار بسیاری از جمله کتاب سفر روح، کتاب سرنوشت روح، کتاب صوتی بهشت برین حقیقت دارد، کتاب صوتی دوازده گام به سوی مهربانی، کتاب با شتاب پیش برو و کتاب سه‌شنبه‌ها با موری را برعهده داشته‌است. به علاوه وی مترجم مجموعه سه جلدی، رازهای قضاوت نکردن، رازهای فروتنی و رازهای نوع دوستی بوده‌است. گویندگان کتاب صوتی دورنمای بهشت برین بانو آسمان مصطفایی و آقای فرهاد اتقیانی هستند. شما می‌توانید کتاب صوتی دورنمای بهشت برین به قلم ایبن الکساندر و ترجمه دکتر محمود دانایی و انتشارات کتابسرای تندیس را از همین صفحه در فیدیبو دانلود و تهیه نمایید.

درباره‌ی دکتر و نویسنده نام آشنا ایبن الکساندر

ایبن الکساندر Eben Alexander زاده 11 دسامبر سال  1953 است. ایبن الکساندر جراح مغز و اعصاب و نویسنده آمریکایی است. وی پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه بیش از بیست سال جراح و متخصص مغز و اعصاب بوده‌است. الکساندر سال‌های بسیاری در دانشگاه دوک، دانشکده پزشکی هاروارد، بیمارستان کودکان بوستون، دانشگاه پزشکی ماساچوست و دانشکده پزشکی دانشگاه ویرجینیا به تدریس مشغول بوده‌است. سفر جراح مغز و اعصاب به دنیای پس از مرگ، باعث شد به نویسندگی روی بیاورد. تجربه لحظه مرگ برای الکساندر در سال 2008 رخ داده‌است. ایبن الکساندر در سال 2012 کتاب بهشت برین حقیقت دارد، را از تجربه خود منتشر ساخت. این کتاب سر و صدای بسیاری در گوشه و کنار دنیا به پا کرد. نظرات بسیاری از مردم عادی، مذهبیون و پزشکان به دست وی رسید. این نظرات کتاب دیگری از وی به نام دور نمای بهشت برین را خلق کرد. الکساندر با کتاب دورنمای بهشت برین ماه‌ها، در صدر کتاب‌های نیویورک تایمز قرار داشت.

بخشی از کتاب صوتی دورنمای بهشت برین

فصل اول، موهبت دانش

هرکس هنگام تولد، یا نگرش ارسطویی دارد یا نگرش افلاطونی "ساموئل تیلور کالویج "

افلاطون و ارسطو پدران جهان غرب تلقی می‌شوند. افلاطون (۳۴۸-۴۲۸ قبل از میلاد) پدر مذهب و فلسفه و ارسطو (۳۲۲-۳۸۴ قبل از میلاد) پدر علم به شمار می‌آید. افلاطون معلم ارسطو بود. اما ارسطو سرانجام با یشتر دید گاه‌های افلاطون مخالفت کرد. به خصوص، دیدگاه افلاطون مبنی براینکه جهانی معنوی ورای این دنیای خاکی وجود دارد را زیر سوال برد. جهانی به مراتب واقعی‌تر که هرچه دراین دنیا تجربه می‌نماييم، براساس آن است.

افلاطون از اعتقاد ذهنی به آن جهان، فراتر رفته بود. او به درون خود فرو رفت و اين واقعیت را در درون خود احساس کرد. او در واقع یک عارف بود و مانند بسیاری از عرفای قبل و بعد از خود، دریافت که آگاهی‌اش، خودیت درونی‌اش، يا آن جهان وسیع‌تر ارواح متصل می‌باشد. به عبارت دیگر عصارهٌ بهشت در درونش روان بود و با ذائقه‌اش سازگاری داشت. ارسطو ساختار دیگری داشت. او برخلاف افلاطون، آن ارتباط مستقیم با جهان معنوی زنده را احساس نمی‌کرد. از ارسطو عالم مثل فلاطون -عالم ورای خاکی. ساختارهای فوق مادی، که براساس نگرش افلاطون این جهان ما و هر چه در آن است. تنها بازتابی ازآن می‌باشد- فانتزی و زائیده و هم و خیال بود. او می‌گفت، هیچ مدرکی وجود ندارد که ثابت نماید این موجودات سحرانگیز و جهان معنوی که افلاطون می‌گفت به آن تعلق دارد، واقعی هستند. البته هم ارسطو و هم افلاطون این جهان را فضایی فوق‌العاده دوست‌داشتنی و هوشمند می‌پنداشتند. اما از دیدگاه ارسطو ريشه آن هوشمندی و نظم و ترتیب در جایی بسیار دورو و ماورای اینجا نبود. او می‌گفت که در اینجا و روبه‌روی ماست. با وجود اختلاف نظرهای زیاد، فلاطون و ارسطو در بسیاری موارد با یکدیگر هم‌عقیده بودند. یکی از موارد اساسی باورهای مشترکشان را می‌توان «معقولیت جهان» نامید. یعنی معنی زندگانی دراین جهان را می‌توان فهمید. واژه منطق که در زبان‌های غربی لاجیک گفته می‌شود، ريشه در واژه یونانی لوگوس دارد. اصطلاحی که امروز از طریق مسیحیت با آن آشنا هستیم و اصطلاح دیگری برای مسیح می‌باشد. بدین معنی که کلمهٌ خدا به شکل مسیح ظهور کرد. در زمان افلاطون و ارسطو، این واژه به مفهوم هوشی زنده و فعال در جهان مادی و ذهن انسان به کار می‌رفت. افلاطون و ارسطو، هر دو قبول داشتند که همین بینش منطقی (لوگوس) به انسان‌ها امکان می‌دهد که نظم حاکم بر جهان را درک کنند. ما می‌توانیم جهان را درک کنیم، زیرا جزئی از آن هستیم. آنها دراین مورد نیز توافق داشتند که زمینه‌های زیادی مانند هندسه، ریاضیات، منطق، فن بلاغت و طب که آنها نیز در پیشرفتشان نقش داشته‌اند. ناشی از همین ویژگی انسان می‌باشد. ویژگی‌ای که به انسان توان می‌دهد جهانی که درآن زندگی می‌کند را درک نماید. چیزی که ما آن را آموختن می‌نامیم. در واقع فرآیند به خاطر آوردن است "افلاطون"