انسان همانند بسیاری از موجودات عالم از ابتدای تکون با جبر و بیاختیاری روبرو است، انسان در خلقت خود اختیاری ندارد و حق انتخاب بدو واگذار نشده است، دست طبیعت به امر قادر توانا به بهترین وجه در خلق او نقش آفرینی کرده و پس از دوران معین که در بطن مادر زندگی کرده در جامعهای پا میگذارد که به میل خود این مسیر را انتخاب ننموده است، به جهانی چشم میگشاید که او این جهان را نیافریده، و با برخی از افراد این جامعه روابط پیدا میکند درحالیکه این رابطه را برنگزیده است،... ولی در همین محیط الزام و جبر، باز نشانی از آزادی و اختیار مشاهده میشود، زیرا خداوند انسان را مسئول آفریده و لازمه مسئولیت شعور و آزادی اراده است، بنابراین امتیاز انسان بر دیگر موجودات دو چیز است:
۱. شعور
۲. اراده
انسان با دو نیروی ذکر شده که خداوند در نهاد وی به ودیعت نهاده طبیعت را تسخیر میکند، فرهنگ میآفریند، تمدن میسازد، انتخاب یا اجتناب میکند، مسئول است و مورد تشویق یا بازخواست قرار میگیرد. لازمه این دو نیروی تکوینی، آزادی تشریعی و اجتماعی است که انسان به آن وسیله سلوک اجتماعی خود را انتخاب میکند، هیچکس حق ندارد این ودیعه الهی را تحت سیطره و حاکمیت خود درآورد. بههمیندلیل در آموزههای دینی ما آمده است: «بگو ای اهل کتاب بیایید بر سر سخنی که بین ما و شما یکسان است بایستیم که جز خداوند را نپرستیم و برای او هیچگونه شریکی نیاوریم و هیچکس، دیگری را به جای خداوند به خدایی برنگیرد.»
بر اساس آیه مذکور بشر حق ندارد جای خدا نشسته و خدایی کند، زیرا چنین اقدامی با اراده و آزادی دیگر انسانها منافات دارد. خداوند در قران میفرماید: «هیچ بشری که خداوند وی را به رسالت برگزیند و به او کتاب و حکمت بخشد او را نرسد که به مردم گوید: مرا به جای خدا بپرستید، بلکه پیامبران برحسب وظیفه خود به مردم میگویند خداشناس و خداپرست باشید». خداوند آدمیان را مجاز ندانسته که پیامبران و حتی ملائکه را بهعنوان قدرت برتر و ارباب انتخاب کنند. زیرا هدف بعثت پیامبران تقویت اراده و نجات انسانها از هر نوع غل و زنجیری است که مانع تکامل انسانها باشد، انگیزه بعثت انبیاء تحمیل اراده بر بشریت نبوده است.
در ادبیات دینی ما قوام و ارزش انسان به نحوه ایمان و اعتقاد او بستگی دارد و انسان بیاعتقاد در شمار چارپایان و یا پستتر از آن به حساب آمده است. علیرغم اینکه در زبان وحی اعتقاد و ایمان به خدا مطلوب الهی است، اما پیامبر تنها مأمور ابلاغ آن است «حق را بگویید و عقیدهای را بر کسی تحمیل نکنید».