0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
کتاب  مصاحبه های برادران کوئن نشر انتشارات روزنه

کتاب مصاحبه های برادران کوئن نشر انتشارات روزنه

از مجموعه «مصاحبه با فیلمسازان»به سر ویراستاری پیتربرونت

کتاب متنی
فیدی‌پلاس
درباره مصاحبه های برادران کوئن
شاید برادران کوئن نتوانند مدعی شوند که عجیب‌ترین فیلم را در جشنواره کن امسال دارند، امّا مسلماً می‌توانند خودستایی کنند که خنده‌دارترین ماده تبلیغاتی رایگان جشنواره مال آن‌هاست. یک جعبه حاوی سه اونس ماده مومی نارنجی رنگ خوشبو با عنوان «پماد مردانه داپر دان». روی جعبه تصویر جرج کلونی است با چهره‌ای مصمم و با سبیل کلارک گیبلی. با همه نوآوری‌ها در عرصه تبلیغات، این یکی فرق دارد با تی شرت‌ها و کیف‌هایی که همه می‌دهند و ارتباط مشخص‌تری دارد با فیلمی که تبلیغش را می‌کند. در فیلم جدید کوئن‌ها ای برادر، کجایی؟ شخصیتی که کلونی نقشش را بازی می‌کند، یولیسس اورت مک‌گیل، یک فراری از زندان با اعمال شاقه، بدون این که با «پماد داپر دان» صفایی به زلف‌هاش بدهد، جایی نمی‌رود. و می‌شود حدس زد که ماجرای فرارش در مقایسه با فیلم‌های فرار از زندان دهه سی خنده‌دارتر باشد. براداران متولد مینه‌سوتا جوئل و اتان به شوخ‌طبعی مشهورند و در فیلم تازه‌شان از این بابت ابداً کم نمی‌آورند. ای برادر، کجایی؟ چند فیلم است در یک فیلم: حکایت سه جانی خطرناک فراری در مناطق روستایی می‌سی‌سی‌پی؛ یک موزیکال بلوز و کانتری؛ و، دست کم به ادعای خود فیلم، بازنویسی اُدیسه هومر. نه این که نویسندگان فیلمنامه واقعاً اُدیسه هومر را خوانده باشند ــ خودشان قبول دارند که نخوانده‌اند. اتان کوئن می‌گوید که خوشبختانه تیم بلیک نلسون، بازیگر یکی از نقش‌های اصلی فیلم، کارشناس ادبیات کلاسیک یونان است. «نمی‌دونم اُدیسه را به یونانی خوانده یا نه، امّا قطعاً آن را خوانده.» جوئل تائید می‌کند: «بله خوانده.» اتان باز می‌پرسد: «جداً خوانده؟» و جوئل می‌گوید: «نمی‌دونم به یونانی خوانده یا نه. ولی قطعاً خوانده.» اتان می‌گوید: «در میان بازیگران و خودمان، تیم نلسون تنها کسی است که واقعاً اُدیسه را خوانده است.» بنابراین اگر نمی‌توانید همه جای فیلم ارجاعات به اُدیسه را پیدا کنید، لازم نیست خودتان را زیاد خسته کنید. اشاره به حوری‌های دریایی نسبتاً آسان است، همین طور دسته سه‌نفره زنان آمازون که کنار می‌سی‌سی‌پی رخت می‌شویند. و سیکلوپ یک‌چشم که معلوم است همان صحنه جان گودمن است با چشمی که با پارچه بسته شده است. در مورد شیلا و چاریبدیس تردید دارم. اتان گیج می‌شود: «شیلا و چاریبدیس؟ اونا کجان؟» شاید در آن سیلاب آخر فیلم؟ برادرها همصدا می‌گویند «اوه. سیلاب آخر فیلم.» اتان متفکرانه لبخند می‌زند. «اوه بله مطمئناً، شیلا و چاریبدیس.» جوئل می‌گوید: «می‌دونید، فیلم خیلی گزینشی بر اساس ادیسه است.» کسانی که با کوئن‌ها مصاحبه کرده‌اند شاکی‌اند که سوال کردن از آن‌ها بی‌معناست: از آن‌ها هیچ چیز در نمی‌آید. اصلاً شهرت آن‌ها همین است که آدم‌هایی کم‌گو و معمایی هستند که فیلم‌های معمایی می‌سازند. با این همه فیلم‌ها خودشان گویا هستند؛ آن‌ها بی‌چون‌وچرا قابل فهم‌اند حتی اگر همه ارجاعات آن‌ها به فیلم‌های قدیمی و کتاب‌های جلد کاغذی را نگیرید. چیزی که درباره کار این برادرها حیرت‌انگیز است، وسعت تخیل‌شان است: آن‌ها متخصص دست گذاشتن روی تصویرها و ارجاعات فرهنگی‌ای هستند که معمولاً در محدوده سینمای معاصر آمریکا جایی ندارند. خوب که فکرش را بکنید می‌بینید غریب‌تر از این چیزی نیست که مینه‌سوتا را به عنوان محل یک تریلر جنایی انتخاب کنید، یعنی کاری که کوئن‌ها در فارگو کردند، یا آدم‌ بدهای فیلم‌تان برای تمدد اعصاب به دیدن کنسرت خوزه فلیسیانو بروند؛ و نکته همینه که کوئن‌ها درست به همین‌ها فکر می‌کنند. هر یک از فیلم‌های کوئن‌ها دنیایی را توصیف می‌کند که به دقّت به همه چیزش فکر شده و هریک دنیای داستانی خُرد خودش را دارد؛ برای همین هم هست که برادرها نیازی نمی‌بینند توضیح بیشتری راجع به فیلم‌های‌شان بدهند. از این جاست این احساس نزد آن‌ها که وقتی تن به مصاحبه می‌دهند، شاید رویهمرفته کار عبثی می‌کنند. و حالا بار دیگر برادران کوئن در کن هستند. در کازینوی طبقه بالای هتل کارلتون نشسته‌اند و هرچند قبلاً هم چند بار در کن بوده‌اند (در سال ۱۹۹۱ بارتون فینک آن‌ها جایزه نخل طلایی را برد) زیاد به این جا احساس تعلق نمی‌کنند. برادر بزرگ‌تر جوئل قیافه‌اش طوری است که انگار تمام مصاحبه‌های عمرش را کرده و اتان برعکس انگار بار اوّل است که کسی باهاش مصاحبه می‌کند. چنین به نظر می‌رسد که جوئل ابتدا برای نقش مولف روز لباس پوشیده، اما بعد حوصله‌اش سر رفته و زده زیر همه چیز: موهای به پهنای شانه‌هاش مرتب‌تر از معمول فر داده شده و ژاکتی مشکی به تن دارد که می‌تواند خیلی ارزان یا خیلی گران باشد؛ ریش و نجوای آرامش هر دو یادآور فرانک زاپا هستند. با حواس پرت به دور و بر اتاق نگاه می‌کند، انگار تو این فکر است که تا وقت ناهار چقدر مانده است. اتان که ظاهر دوستانه‌تری دارد، پیراهن قهوه‌ای شطرنجی تیره‌ای به تن دارد و ریشی زبر و صورتی پر از لک و پیس. مرتب نیشش تا بنا گوش باز است، گاهی خنده‌ای خرخرمانند می‌کند و به نظر می‌رسد دارد دائم به جوک‌های بامزه‌ای که به فکرش می‌رسند لبخند می‌زند. ای برادر، کجایی؟ برخلاف عنوان قلمبه‌اش یکی از خاکی‌ترین و خودمانی‌ترین ترین فیلم‌هایی است که در سال‌های اخیر از سینمای آمریکا بیرون آمده است، هرچند فاقد آن راحتی‌ای است که بهترین کمدی‌های کوئن‌ها دارند.
دسته‌ها:

شناسنامه

فرمت محتوا
epub
حجم
2.۸۴ مگابایت
تعداد صفحات
334 صفحه
زمان تقریبی مطالعه
۱۱:۰۸:۰۰
نویسنده ویلیام رادنی آلن
مترجمروبرت صافاریان
ناشرانتشارات روزنه
زبان
فارسی
تاریخ انتشار
۱۳۹۸/۰۶/۲۶
قیمت ارزی
4 دلار
قیمت چاپی
160,000 تومان
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
epub
۲.۸۴ مگابایت
۳۳۴ صفحه

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
دیگران نقد کردند
4
از 5
براساس رأی 1 مخاطب
5
0 ٪
4
100 ٪
3
0 ٪
2
0 ٪
1
0 ٪
4
(1)
80,000
تومان
%30
تخفیف با کد «HIFIDIBO» در اولین خریدتان از فیدیبو

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
مصاحبه های برادران کوئن
از مجموعه «مصاحبه با فیلمسازان»به سر ویراستاری پیتربرونت
انتشارات روزنه
4
(1)
80,000
تومان