دنیای مادی و زندگی در آن، بین همه آدمها مشترک است و تمامی افراد بشر از آن برخوردارند. بعضی انسانها در طول عمر خویش در محدوده همین دنیای ظاهری گرفتار میشوند و تمام توان خویش را برای تأمین نیازمندیهای آن صرف میکنند و در کسب لذتهای آن میکوشند و در تلاشاند تا از ناملایمات آن بگریزند و به راحتی و آسایش دست یازند. با وجود این، همیشه به مراد خود نمیرسند! چراکه تلخ و شیرین این دنیا همیشه در کنار همدیگر است؛ اما برخی دیگر از مردم در پرتو آموزشهای دینی با بهرهمندی صحیح از دنیای مادی، خود به تولدی دیگر دست مییابند و با گسترش افق و نگاه خویش، بر جهان دیگری سرمایهگذاری میکنند که حدود و چهارچوب آن بسیار فراتر از دنیای مادی است؛ دنیایی که اجزای تشکیلدهنده آن با یکدیگر اصطکاک ندارند و به همین دلیل جز بهجت و سرور چیز دیگری در آن پیدا نمیشود.
آدمیان در طول زندگی ممکن است تأمین و رفاه خود را در آیینه تمامنمای نقش خود بپندارند و در نتیجه، تمام توان خویش را برای آن هزینه کنند. چنین انسانهایی درواقع سیر وجودیشان در این سطح متوقف شده، نتوانستهاند دروازههای افق برتر حیات را به روی خود بگشایند. کسی که در این حد از حیات بازمانده، به حیات انسانی دست نیافته است و به همین دلیل در فرهنگ قرآنی، «مرده» خوانده میشود و از مزایای حیات واقعی چون شنیدن، دیدن، فکرکردن و... محروم است. چنین انسانهایی استعدادهای درونی خود را که به منظور باریافتن به زندگی انسانی که در وجودشان تعبیه شده است، تباه کردهاید و سرمایه انسانی را از کف داده، از زیانکاراناند. برخی دیگر از مردم ضمن توجه و پرداختن به زندگی مادی و رفاه جسمی، در این حد از زندگی متوقف نشده و آن را نردبان ترقی برای نیل به مواضع بالاتر قرار میدهند. اینان با پاسخ مثبت به ندای درونی خویش و بهکارگیری سرمایههای انسانی، استعداد درونی خود را شکوفا میکنند و به مراحل برتر حیات دست مییابند. اینان از افقی برتر و با دیدی وسیعتر به فلسفه خلقت مینگرند و به همین دلیل مفهوم «حیات» برای آنها معنایی دیگر مییابد. در دیدگاه اینان، هستی از عمق و غنای افزونتری از آنچه در ظاهر دیده میشود برخوردار است و درنتیجه، خوشیها و ناخوشیها، مطلوبها و نامطلوبها به مادیات محدود نمیشود.
رفاهگرایی در جامعه اسلامی در پرتو اعتقادات و اخلاق اسلامی شکل میگیرد. اصل اعتقاد به وجود خداوند متعال و اینکه او تکالیفی برای جامعه اسلامی و مسلمانان معین فرموده و همه باید در برابر او تسلیم محض باشند، سبب میشود فعالیتهای اقتصادی در محدوده خواست خداوند متعال و به منظور جلب رضایت او انجام شود. مسلمانان و جوامع اسلامی در انجام فعالیتهای اقتصادی خود را در حال انجام وظیفه و پیروی از دستورهای الهی مییابند. اصل اعتقاد به معاد نیز موجب میشود معنی و مصداق سود، زیان، مطلوبیت، رفاه و سعادت دگرگون شود. توجه به این مطلب که فعالیتهای اقتصادی ما نیز مورد حسابرسی قرار خواهد گرفت، دقت محاسباتی و گزینش ما را بالا برده و سبب خواهد شد فعالیتها را بهگونهایکه مطلوب خداوند متعال است انجام دهیم.
انذارها و تبشیرهای دین مقدس اسلام در مورد دوری از دنیاگرایی و همچنین توجه به زودگذربودن آن و داشتن زندگی قناعتآمیز در عین کار و فعالیت اقتصادی موجب میشود سودجویی، ثروتاندوزی و تجملگرایی اعتبار خود را از دست داده، اصل اعتدال و میانهروی در تمامی وجوه مصرف جایگزین آن شود.