از نظر دیویی تفکر منطقی عبارت است از بررسی فعال، مداوم و دقیق هر عقیده یا شکل فرضی دانش، با توجه به دلایلی که آن عقیده را تآیید می کنند و نتایج بیشتری که این عقیده به آنها گرایش دارد. تفکر منطقی در درک حقیقت، حل مشکلات و تصمیمگیریهای مفید به فرد کمک میکند مگر اینکه منطق او ناقص باشد.
معمولاً انتظار می رود یک فرد بالغ و رشد یافته تفکر سیستمی منطقی و دقیقی داشته باشد؛ در مورد افراد نابغه و برجسته ظرفیت استدلالهای ظریف و دقیق همیشه نشان دهنده نبوغ آنها است، از کارآگاه بزرگ شرلوک هولمز تا نخبگان تجارت در دنیای امروز، همه از نظر تفکر منطقی قابل تحسین هستند. بنابراین در حال حاضر بسیاری از والدین جوان که به طور معمول دارای تحصیلات عالی هستند، به طور چشمگیری نگران پرورش تفکر منطقی در کودکشان هستند. اما باید خاطر نشان کرد بیشتر والدین خودشان تفکر منطقی را نیاموختهاند بنابراین نمیتوانند به درستی به کودکان خود آموزش دهند و یا حتی مربیان و معلمان نیز امکان پرورش این توانایی را در خود به خوبی کسب نکرده و در نتیجه نمیتوانند آن را به کودکان انتفال دهند. بنابراین لازم است با استفاده از راهکارهای مناسب و کتابهای مفیدی که در این زمینه وجود دارد ابتدا مجهز به تفکر منطقی شده و سپس آن را به کودکان و فراگیران بیاموزیم. بهتر است این کتابها چگونگی کاربرد تفکر منطقی را در زندگی روزمره به فرد آموزش دهند و تنها خلاصهای از مفاهیم نباشد. برای مثال در زندگی روزمره فرد باید توانایی تشخیص مشکلات را داشته، واکنش مناسبی در برابر ادعای یک فروشنده، و یا وقتی رئیس درخواست او را برای پیشرفت در کار نادیده می گیرد ارائه دهد.
برای رسیدن به تفکر منطقی، لازم است به کودکان فکر کردن به صورت یک زنجیره شبکهای درست را آموزش دهیم و همچنین یادآور شویم که گاهی تفکری به نظر منطقی میآید، اما در واقع غیر منطقی یا دارای منطقی ناقص است؛ در نتیجه به نتایج اشتباهی خواهد رسید.
به عبارت صفحه بعد توجه کنید:
آیا تا بهحال موبایل هوشمندتان داخل آب افتاده؟ بدیهی است که موبایل شما خراب میشود بنابراین می توان این جمله را به صورت زیر مطرح کرد اگر شما موبایل هوشمندتان را در آب بیندازید، خراب خواهد شد. این عبارت بهطور منطقی به عنوان عبارتی نامعلوم شناخته شده، قسمت اول جمله یک وضعیت یا نیاز را مطرح کرده و قسمت دوم جمله نتیجه آن وضعیت را بیان میکند. اگر شرایط برابر بشود نتیجه، اتفاق خواهد افتاد. اصول اظهارات شرطی همانند تفکر منطقی است. اما گاهی اوقات عبارت ظاهراً منطقی به نظر می رسد و در واقع اشتباه است. مانند اینکه اگر کسی در تهران زندگی میکند او در ایران هم زندگی میکند ولی اگر کسی در ایران زندگی میکند میتواند در تهران زندگی نکند پس این عبارت که؛ اگر کسی در ایران زندگی میکند در تهران به سر میبرد اشتباه است. بنابراین والدین و مربیان باید خود با عبارات به ظاهر منطقی آشنا باشند تا بدانند چگونه میتوان تفکر منطقی را در کودک پرورش دهند. در واقع تفکر منطقی یک فرآیند است که فکر کردن به صورت یک زنجیرهی شبکهای را به کودک آموخته و همین امر موجب تقویت هوش او می گردد. تفکر منطقی کودک را قادر می سازد که توانایی دادن پاسخهای سریعی مانند " من نمی دانم " و یا " این خیلی مشکل است" را داشته باشد. این در حالی است که او میآموزد از قدرت و اختیار لازم برخوردار است که با کاوش کردن عمیق تر در درون فرآیند تفکر و بهتر درک کردن روشهای مورد استفاده، برای حل مسائل خودش اقدام کند. برای روشنتر شدن مطالب بالا به مثالهای زیر توجه کنید:
ماریا یک بچه دارد که دارد بچه دار می شود.