آیا از خود پرسیدهاید که ایمان چیست؟ یا از دیگری، پاسخ چنین پرسشی را خواستهاید؟
کسانی هستند که گمان میکنند «ایمان»، صرفاً همان باور و قبول درونی و قلبی است و اگر کسی ایمان خود را اظهار و ابراز نکند یا نسبت به رفتار و عملی که اسلام دستور داده است، بیتفاوت و بیاعتنا باشد، باز هم ایمان او، ایمان قابل قبولی است. برخی افراد پا را از این فراتر نهاده، بر این تصورِ باطلاند که اظهار و ابراز ایمان «تظاهر» است و میپندارند که اساساً باید ایمان را «پنهان» داشت تا «ریا» نشود!! بعضی نیز «عمل» را بیبها میدانند و شعارشان این است که «قلب باید پاک باشد»! حرف درستی که از آن نابجا بهرهبرداری میشود!
خوب است از پیشوای موءمنان و پیشتاز راه ایمان، امام علیبنابیطالب علیهالسلام، پاسخ این پرسش را طلب کنیم و از محضر آن حضرت سوال کنیم که ایمان چیست؟
امام علی علیهالسلام پاسخ میدهند که: ایمان راستین و سعادتبخش، بر سه پایه و ستون استوار است و مرکب از سه بخش میباشد:
۱) مَعْرِفَةٌ بِالقَلْبِ: شناخت و آگاهی، امّا نه شناختِ ذهنیِ صِرف، بلکه شناخت قلبی و درونی. همان که باور و عقیده را تشکیل میدهد. معرفت به حقیقت هستی و هستی بخشِ جهان، و نیز معرفت به منتهی و هدف هستیِ انسان که همان رجوع به سوی خدا و زندگی ابدی است، و نیز معرفت به راهی که میتوان به آن سعادت و حیاتِ جاودان دست یافت و معرفت به راهنمایان و رهروان و رهبران این مسیر. معرفتی قلبی، عمیق، ریشهدار و درونی. این معرفت، مبنا و زیر ساخت ایمان راستین است. ایمانِ بدون معرفت، ایمان نیست، بلکه ادّعای بیمحتوی و قالب بیروحی است که هرگز انسان را به سرچشمه حیات و هدایت نمیرسانَد.
این معرفت، از راه تلاش و کوشش علمی و عملی بدست میآید و تقویت میشود. با مطالعه و تحقیق، پرسش و پژوهش و مجاهدت و تلاش علمی، باید به زمینههای دسترسی به این معرفت دست یافت، اما این تلاش علمی مقدمه است، و ارتباط معنوی و قلبی که انسان با خدا پیدا میکند، ارادت و محبتورزی به اولیاء الهی، عبادت و توسل و ذکر و دعا، این معرفت را طراوت و تأثیر میبخشد، و نهایتاً تقوای الهی و عمل به دستورات اسلام، و التزام عملی به مقتضای ایمان، ریشهداری و تعمیق معرفت قلبی را در پی خواهد داشت.
آری، معرفت راستین و عمیق نوری است که خداوند در دل بندهاش میتاباند، اما آنچه مهم است، این است که بخواهیم به این نور دست یابیم و در حدّ توان برای رسیدن بدان تلاش هم داشته باشیم.
۲) وَاِقْرارٌ بِاللِّسانِ: اظهار و اقرار به ایمان به وسیله زبان، نیز بخشی از ایمانِ حقیقی است. موءمنان هرگز ایمان خود را در شرایط عادی پنهان نمیکنند، زیرا ایمان، نوری است که آنگاه که بر زبان جاری میشود محیط پیرامون را نورانی میکند و برای خودِ شخصِ موءمن، چنین محیط نورانی، پیمودنِ مسیر هدایت و ایمان را آسان و فراهم میسازد. این اقرار، نه تنها در گفتن و تکرار کلمات طیبه «اشهد ان لااله الاالله وَحْدَهُ لاشریک له» «واشهدانَّ محمداً عبده ورسوله» تجلی میکند، بلکه در عبادتِ زبانی، ذکرِ خدا، یادآوری عَلَمها و علامتهای هدایت الهی، و دعوت دیگران به خیر و سعادت و هدایت نیز ظهور و بروز مییابد.
آری! در برخی شرایط اظهار و ابراز ایمان با زبان، بزرگترین مجاهدت و موءثرترین عملی است که یک موءمن واقعی میتواند انجام دهد. هرگز اینگونه نیست که اظهار ایمان، تظاهر و ریا باشد، البته این اظهار و اقرار، به عنوان یک عمل اِلهی و برای تقرب به خدا باید انجام شود.