«دانشگاه» پس از طی تاریخی روندی بهعنوان جایگاه تولید، رشد و انتقال علم، به نهادی جدید با نقشها و کارکردهای علمی، فرهنگی و اجتماعی بدل شده است. بررسی تاریخ دانشگاه را باید از پیدایش آکادمیها در یونان باستان و دانشگاه جندیشاپور آغاز کرد. انتقال فلسفه و علوم یونان و ایران به دنیای اسلامی به تشکیل بیتالحکمهها، دارالعلمها، مدرسهها و نظامیهها منجر شد که از مهمترین نهادهای علمی در پرورش دانشمندان و تعمیم دانش در جامعه بشری بودهاند. مدارس و دانشگاههای اسلامی از طریق اندلس در قرن دوازدهم میلادی، سرمشق نخستین دانشگاههای اروپایی قرار گرفتند و از قرن نوزدهم به بعد، دانشگاههای جدید اروپایی به نوبه خود الگویی برای تأسیس و بازسازی نظام آموزشعالی در کشورهای اسلامی از جمله ایران بودند. روشن است در همه این مراحل، شرایط و زمینههای فرهنگی و اجتماعی، تأثیر بسیاری داشته است.
در مرحلۀ شکوفایی فرهنگ و تمدن اسلامی، نوع نگاه اسلام به علم و عالمان هم در شکلگیری این نهادها و هم در جهتدهی به آنها تأثیر شگفت و بسزایی داشته است. به عبارت دیگر اسلام خود زمینهساز، محرک و توسعهبخش نهادهای علمی، آموزشی و پژوهشی شد و بهطور طبیعی در این کانونها نیز علم و دین با همسازی و موافقت پیش رفتند؛ ازاینرو میتوان گفت علم و آموزشعالی در جامعۀ کهن ما با دین درآمیخته بود...