اولین بار در ۱۹۳۲ بود که دامنهی وسیعی از خوانندگان از راه کتاب جان جی. نیهارت به نام گوزن سیاه سخن می گوید: سرگذشت مرد مقدسی از طایفهی اوگلالا سو با گوزن سیاه آشنا شدند. بررسی شاعرانه و همدلانهی نیهارت از زندگی و رسالت این مرد حیرتانگیز، این پرسش را پیش می آورد که راستی این گوزن سیاه کیست. از این گزارش نیهارت اگر دست کم در بیان صفات بنیادی این مرد وفادار باشد پیداست که گوزن سیاه، حتا در میان مردمی که به داشتن شخصیتهای بزرگ شهرهاند و در این زمینه سهمی بزرگ دارند، بینشمندی شگفت است؛ یک مرد دین به معنای کامل این کلمه است؛ مردی است که سرنوشت در یک زمان بحران فرهنگی بار سنگین مسئولیت نیک بختی معنوی مردمش را به دوش او گذاشته است و در این، پیام مهمی برای جهان بزرگتر هم می توان یافت.
در زبان فارسی کتاب شایستهیی دربارهی سرخپوست های آمریکای شمالی نداشتیم تا آنکه کتاب فاجعهی سرخپوستان آمریکا با برگردان آقای محمد قاضی، از انتشارات خوارزمی در آمد. در این کتاب بیدادی را که بر سرخپوستها رفته است گزارش دادهاند. اما دربارهی دین و اندیشهی معنوی سرخپوستها چه میدانیم؟ در این زمینه، تا آنجا که من میدانم، هیچ کتابی به فارسی نوشته یا برگردانده نشده است. تنها تصور ما از سرخپوستها از راه فیلمهای سینمایی آمریکایی است، که بهترینش خود از این نظر چیزی کم ارزش است و سرخپوستها را چنان که هستند - به ما نمیشناساند؛ از این رو، دست به ترجمهی این کتاب زدهام.
من چپق مقدس سرخپوستها را به چند دلیل به فارسی برگرداندهام: اول آنکه این کتاب از زبان گوزن سیاه دربارهی دین شاخهی بزرگی از سرخپوستهای آمریکای شمالی است. گوزن سیاه از پیشوایان برجستهی دین سؤ است. دیگر آنکه این کتاب از دیدگاه عرفان و انسان شناسی میتواند بسیار سودمند باشد. خواننده از این نظر با عرفانی ساده اما بسیار ژرف وستایشانگیز روبه رو میشود که او را به شگفتی میآورد و اگر از نظر انسان شناسی در آن نگاه کند، کتابی دست اول در این زمینه پیش رو دارد که خود میتواند در آن به پژوهش برد ناگزیر نباشد که به سرخپوستها از نظر انسان شناسان غربی نگاه کند.
از مقدمهی کتاب. ع. پاشایی