در تلقی عرفی موزه مکانی است که در آن اشیا و آثاری ارزشمند نگهداری میشود. اما از سوی دیگر هر آنچیز که در زندگی روزمره به کاری نمیآید و یا اصطلاحاً «به دردی نمیخورد»، جایش را در موزه میدانیم. به عبارتِ دیگر هرچه از چرخه مصرف روزانه و بهرهبرداری کاملاً خارج شده، یا مندرس شده، و یا نقش و عملکرد همیشگیاش را از دست داده مانند اتوموبیل قدیمی که دیگر حرکت نمیکند «موزهای» میخوانیم.
موزه از نشانههای مدنیت است؛ یعنی هرقدر توجه به موزهها در جامعهای بیشتر و موزهها متنوعتر باشد، آن جامعه مدنیتر است. مدنیت جانِ شهرنشینی است و به اعتبار مدنیت است که بین شهر و روستا تفاوتی ماهوی وجود دارد. در روستا از هر چه سخن میگوییم معمولاً نازلترین مرتبهی موجودیت آن را که مرتبهی مادی و عملکردی است مراد میکنیم؛ یعنی آن شأنی که در زندگی روزمره معتبر است. به عنوان مثال برای اهل روستا نازلترین مرتبه مفهوم «خانه» معتبر است؛ یعنی جایی که ما را از سرما و گرما مصون نگه داشته و نیازمندیهای عملکردی ما را پاسخ دهد. برای روستاییان کاسه آن چیزی است که به درد آش خوردن میخورد و در غیر این صورت کاسه نیست. وقتی در روستا کسی مالک زمینی باشد به این معنی است که حتماً متصرف زمین است و اصلا عینیتِ تصرف دلالت دارد بر اینکه زمین در تملک اوست. بنابراین به ندرت اتفاق میافتد که اهل یک روستا در روستای دیگری صاحب باغ و زمین باشند چون قبولِ چنین تصرفی ساده نیست. بیعلت نیست که میان روستاییان سند منگولهدار هنوز هم دلالت کامل بر مالکیت ندارد. بدینسان در روستا امور اعتباری و عمومی کمتر مقبول است و این درست همان چیزی است که شهر را شهر میکند؛ البته وسعت بیشتر و جمعیت افزونتر و تنوع فعالیتها در شهر در این موضوع بیتأثیر نیست ولیکن این تفاوت در موضوعات کیفیتر هم محسوس است.
غالبا دو واژه فرهنگ و تمدن را در کنارِ هم و در یک معنی به کار میبریم؛ مثلاً میگوییم فرهنگ و تمدن هخامنشی، فرهنگ و تمدن قاجار و... در صورتیکه این دو واژه مترادف هم نیست و دلالت بر مفاهیم متفاوتی دارد. فرهنگ اجمالاً به معنی داناییِ حاصل از تعامل تاریخی جامعهای انسانی با محیطش است. فرهنگ است که در شرایط قبض و دشوار بقای جامعه را حفظ کرده و در اوقات فراخی و بسط، سعادتمندی جامعه را تضمین میکند. خود فرهنگ مفهومی بسیط است و تشخیص وجود آن به سادگی میسر نیست. لیکن زبان، آئینها، سنتها، آثار تاریخی، و هنرها بر فرهنگ دلالت دارند، و به وجودش شهادت میدهند.