«یک داستان قوی سراسر شجاعت و دسیسه، شبکه آلیس، از همان صفحات نخست دست خواننده را گرفته و با خود به سفری فراموشنشدنی میبرد» این جملات را شنل کلیتن نویسندهی مشهور دربارهی کتاب شبکه آلیس گفته است. کتابی که تاریخ و تخیل را درهمآمیخته و اثری بهیادماندنی رقمزده است. اثری که نقش زنان در جنگهای جهانی را به تصویر کشیده است. کتابی که مدت کوتاهی پس از انتشار در فهرست پرفروشترین کتابهای نیویورکتایمز و یو اس تودی قرار گرفت.
شبکهی آلیس با نام اصلی «the alice network» سال 2017 منتشر شد. این کتاب در قالب داستان دو زن داستان بزرگتریم شبکهی جاسوسی فعال زنان در جنگ جهانی اول را روایت میکند. در پایان کتاب بخشی به نام یادداشت نویسنده آمده است که کیت کوئن در این بخش دربارهی شبکهی آلیس، نوع فعالیت و شکلگیری آن سخن گفته و چگونگی شکلگیری شخصیت اول داستانش، ایو را توضیح داده است. او همچنین تطبیق شخصیتهای تاریخی واقعی با داستانش را در این بخش آورده است.
هیثر وب، نویسندهی آمریکایی دربارهی این داستان گفته است: «کیت کوئین، داستان جذابی ارائه میدهد سراسر نفسگیر که این حس را به خواننده القا میکند که انگار آنها هم در پشت یک اتومبیل کروکی نشسته و همراه ایو جنجالبرانگیز و چارلی شجاع در حال دنبالکردن ماجراهای مخفی آنان هستند. مبهم و جذاب، شبکه آلیس کتابی است که حتما باید خوانده شود.»
داستان آلیس در دو زمانهی مختلف میگذرد. یکی داستان زنی به نام ایو است که در شبکهی آلیس، یک شبکه جاسوسی واقعی علیه آلمان در جنگ جهانی اول فعالیت میکند و زن دیگری که در سال 1947 دنبال دخترخالهاش میگردد. چارلی که دخترخالهاش رز را که برای او مانند خواهر میماند در جریان جنگ جهانی دوم و در حملهی نازیها به فرانسه گمکرده است تصمیم میگیرد دنبال او بگردد. او در این زمان از دانشگاه اخراج شده و باردار است اما نیرویی او را مجبور میکند مادر و پدرش را رها کند و در همین حال به لندن میرود.
ایو گاردینر در زمانهی جنگ جهانی اول زندگی میکند او آتش تندی برای جنگیدن علیه نازیها دارد و نمیتواند به نقشهای حاشیهای مانند پرستاری راضی شود. او خواهان یک مبارزهی واقعی است و در نهایت به شبکهی آلیس میپیوندد و مبارزه میکند حالا سی سال گذشته است و او در خانهای لندن زندگی میکند و تبدیل به زنی دائمالخمر شده است تا زمانی که او نامی را میشنود که دهههاست نشنیده است...
در نیمهراه پاریس بودیم و من خیلی تعجب کردم که چه طور این بار توی چالهچوله نیفتادیم. ماه می بود و
دشت و صحرا دوروبر ما پر از شکوفه و گلهای زیبا بود اما نه فین و نه من کوچکترین توجهی به آن نمیکردیم چون ایو در صندلی عقب نشسته بود و درباره جاسوس بودن با ما حرف میزد.
یک جاسوس، ایو، یک جاسوس؟ در صندلی جلو، جایی که نشسته بودم حسابی چرخیدم و یک گردش
صدوهشتاد درجهای به طرف ایو کردم با دهان باز به سخنانش گوش میکردم و حتی فین هم مرتب سرش
را برمیگرداند و به او نگاه میکرد.
ایو بهتندی به فین گفت:«مراقب باش الان تصادف میکنی و تو یانکی؛ یه هواپیما حسابی توی دهنت میتونه فرود بیاد.»
با اصرار گفتم:« ادامه بده.»تمام چیزهایی که من از جاسوسی میدانستم همه از توی فیلمها بود و هرگز
فکرش را هم نمیکردم که هیچکدام از آنها واقعی باشد اما ایو اینجا بود و شاید او ایده جالبی از یک
جاسوس برای هالیوود نبود اما وقتیکه از فوکستون و نوشتهای سری و عمو ادوارد حرف میزد. لحن واقعی
و گوشخراشش باعث میشد تمام حرفهایش را یکبهیک باور کنم. هم چنانکه لاگوندا در آن جادههای
پیچ در پیج فرانسه حرکت میکرد، او به صحبتهایش ادامه میداد. رستورانی بود که نامش لی لیث بود. با
صاحبی برازنده. عاشق و شیدای بودلر، شاعر فرانسوی. ایو همدست جاسوسی هم داشت که یه عینک گرد و
اسم رمزی داشت به نام ویولت --«همان زن در آن فروشگاه لوازم چینی.»من با قیافهای درهمکشیده فریاد
«نگو که فریبش دادی، آره؟»
برای مصونیت از طعنههای او نیش خندی زدم. هنوز گیج و منگ بودم و باور نمیکردم که مادرم را در هتل
ترک کرده بودم، مادرم و آنوقت دکتر و کل نقشههای زندگیام. اما یک صبحانه کاملاً بینظیر خورده بودم و
با معده پر و کمی درهمریخته در حال ماجراجویی بودم. با یک سابقهدار مجرم و یک جاسوس قدیمی دریک
خودرو نشسته و به سمت آیندهای نامشخص در حال رفتن بودم. اگر آن متغیرهای ریاضی که مساوی با ماجراجویی میشدند نبودند. دیگر نمیدانم اسمش را چه میشد گذاشت.
ایو گاهگاهی حرف میزد. در مورد زمان جنگ در شهر لیل، درباره کمبودها و خواستههای آن. رنه بوردلون؛ که
اسمش مرتب تکرار می شد. صاحب کارش. اما از تنفری که از صدای ایو مشخص بود. متوجه شدم که آن مرد
خیلی بیش تر از آن چیزی که می گفت بود.
کیت کوئن نویسندهی آمریکایی متولد سال 1981 در جنوب کالیفرنیا است. او در دانشگاه در رشتهی موسیقی کلاسیک درسخوانده است و مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد خود در این رشته را از دانشگاه بوستون دریافت کرده است.
او به تاریخ بسیار علاقهمند است و بیشتر نوشتههایش رنگ و بویی از دورههای مختلف تاریخ دارد. آثار او که به رنسانس در ایتالیا، حماسههای امپراتوری روم و مسائلی ازایندست اختصاص دارند با استقبال بسیار خوبی مواجه شدهاند و به زبانهای مختلفی برگردانده شدهاند. از میان آثار این نویسنده میتوان به کتابهای «ملکهی هفتتپه»، «شکارچی»، «دختران روم» و «ارباب روم» اشاره کرد.
شبکهی آلیس کتابی است که در سراسر جهان با توجه و اقبال زیادی مواجه شده است. در ایران نیز فرنوش جزینی، مترجم پرکار کشورمان این اثر را مدت کوتاهی پس از انتشار به فارسی برگرداند.
انتشارات البرز کتاب شبکه آلیس را با ترجمهی فرنوش جزینی سال 97 عرضه کرده و در اختیار علاقهمندان قرار داده است.
شبکهی آلیس یک رمان پرهیجان است. همراه با زمینهای تاریخی که داستانی هیجانانگیز را رقمزده است. کیت کویین داستان بسیار جذابی نوشته است که با زاویهای خاص به جنگ جهانی در آن پرداختهشده است. جنگی که از مردان بهعنوان قهرمانان آن تقدیر شد اما زنان در پشت پرده اتفاقات بزرگی از آن را رقم زدند. اگر به تاریخ کمی علاقهمندید و درعینحال یک رمان پرهیجان و استرس را دوست دارید، شبکهی آلیس کتابی است که باید هرچه زودتر خواندنش را آغاز کنید.
کتاب شبکه آلیس در دستهی کتابهای داستان تاریخی قرار دارد.
کتاب شبکه آلیس مناسب برای گروه سنی بزرگسال است.
تعداد صفحات نسخهی چاپی کتاب 606 صفحه است که بامطالعهی روزانه 20 دقیقه میتوانید این کتاب را در 30 روز بخوانید.
کتاب شبکه آلیس جزو کتابهای حجیم و بلند با موضوع داستان جنایی است. این کتاب برای افرادی که وقت بیشتری برای مطالعه دارند و میخواهند درزمینهی داستان تاریخی زمان بیشتری را به مطالعه اختصاص دهند انتخاب مناسبی است.
آنچه در بالا خواندید بررسی و نقد کتاب شبکه آلیس اثر کیت کوئن بود. خرید و دانلود این اثر در همین صفحه امکانپذیر است. برای مطالعهی دیگر کتابها در زمینهی داستان تاریخی میتوانید به قسمت دستهبندی کتابها مراجعه و کتابهای این موضوع را یکجا مشاهده کنید.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 3.۷۹ مگابایت |
تعداد صفحات | 606 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۲۰:۱۲:۰۰ |
نویسنده | کیت کوئین |
مترجم |