آیندههای دور، شاید برای انسانها قابل تصور باشد. اما هیچکس نمیتواند باور کند که در این آینده زندگی انسان چقدر دست خوش تغییر میشود. جسم آدمی، محل زندگی و شیوه زندگیاش ممکن است، چگونه شود؟
کتاب عدل الحاقیAncillary Justice به قلم نویسنده داستانهای تخیلی آن لکی Ann Leckie است. کتاب عدل الحاقی در اول اکتبر سال 2013 منتشر شد. داستان کتاب عدل الحاقی در ژانر علمی تخیلی برای نوجوانان و بزرگسالان نوشته شدهاست. داستان این کتاب حول محور شخصیت یک سرباز به نام برِک است. برک سرباز امپراطوری رادیچ است. رایچ یک سیاره در کهکشانها است. این سیاره توسط انسانها اشغال شده و رهبری میشود. در این امپراطوری از کشتیهای فضایی استفاده میکنند. شهروندان کتاب عدل الحاقی افرادی در پیکر انسان اما با هوش مصنوعی فرا انسان هستند. در رایچ انسانها معمولا سرباز هستند. در این قلمرو جنسیت معنایی ندارد. همه افراد از یک جنس بوده و نام آنها هیچ جنسیتی ندارند. داستان این کتاب چندین سال پس از ناپدیدی شدن یک کشتی فضایی از رایچ آغاز میشود. سرباز برک که سرباز قدیمی ارتش رایچ است، مامور پیدا کردن این کشتی میشود. برک راهی سیارهای یخزده میشود. در این راه او ماموریت مهمی را برعهده دارد. اما در این ماموریت برک با مسئلهای هولناک روبرو میشود. برک حدود بیست سال پیش توسط شخصی از تورن گرفته شده و حالت امروز خود درآمده است. این راز مخفی زمانی که برای برک آشکار میشود، بر سر دوراهی قرار میگیرد. دوراهی عجیبی که عبور از راه برای او سختیها و خطرات خاص خود را دارد. انتقام یا نجات امپراطوری؟ تصمیم سخت برک انتخاب یکی از این دو راه است. داستان این کتاب خیره کننده است. مضامین به کار رفته در این داستان بسیار فراتر از داستانهای علمی تخیلی دیگر هستند. هوش مصنوعی یکی از عناصر به کار رفته درون شخصیتهای داستان عدل الحاقی است. ترکیب پیکر انسانی با هوش مصنوعی، فقط از ذهن خلاق آن لکی برمیآید. به علاوه لکی در این داستان شخصیتهایش را بدون جنسیت معرفی میکند. این انتخاب لکی بسیار هوشمندانه است. بدون جنسیت بودن شخصیتها، اهمیت برابری جنسیت را بیان میکند.
کتاب عدل الحاقی توسط نویسنده خوب کشورمان سید مهیار فروتنفر ترجمه شدهاست. این کتاب توسط انتشارات کتابسرای تندیس در سال 1396 به چاپ رسید. سید مهیار فروتنفر یکی از مترجمان ژانرهای فانتزی و علمی تخیلی در کشورمان است وی مترجم کتابهای مسیحای تلماسه، عدل الحاقی، تلماسه و تیتوس گرون بودهاست. آقای فروتنفر با ترجمه این کتابها قلم پرتوان خود در ترجمه آثار پیچیده نشان دادهاست. زبان و بیان وی در همه ترجمههایش ساده و روان است. فروتنفر با حذف تکلفهای بیجا، ترجمهای را ارائه میدهد، که مورد علاقه مخاطبان ایرانی است. شما میتوانید کتاب الکترونیکی عدل الحاقی اثر آن لکی و ترجمه سید مهیار فروتنفر و انتشارات کتابسرای تندیس را از همین صفحه در فیدیبو دانلود و تهیه نمایید.
بانو آن لکی Ann Leckie در سال 1966 چشم به جهان گشود. وی زاده اوهایو در کشور آمریکا است. خانم لکی فارغ التحصیل رشته موسیقی از دانشگاه واشینگتن آمریکا است. لکی از ابتدای جوانی به نویسندگی بسیار علاقه داشت. اما تلاشهایش برای داستانهای علمی تخیلی در آن زمان بی نتیجه ماند. سالهای بسیاری مشغول تحصیل و کار شد و نویسندگی و عشق به آن لا به لای زندگیاش گم شد. اما بعد از به دنیا آمدن فرزندانش از روزهای بیحوصلگی استفاده کرد و اولین پیش نویس عدل الحاقی را نوشت. وی عدل الحاقی را تا سال 2002 تمام کرد. اما هیچ کجا منتشر نکرد. سپس به کارگاه نویسندگان کلاریون پیوست. وی در نهایت کتاب عدل الحاقی را در سال 2012 منتشر ساخت. کتاب عدل الحاقی او را به تمام دنیا شناساند. بعد از کتاب عدل الحاقی کتابهای بسیاری از آن لکی منتشر شد. کتاب عدل الحاقی در سال 2014 برنده جایزه هوگو، در سال 2013 برنده جایزه نبولا، در سال 2014 برنده جایزه آرتور سی کلارک، در سال 2014 برنده جایزه لوکس و ... شد. ژانر داستانهای وی علمی تخیلی است. جان اسکالزی در مورد آن لکی میگوید:" تعداد معدودی از افراد هستند، که میتوانند مانند او بنویسند و تعداد بسیار اندکی هستند که تاکنون توانستهاند.
فصل چهارم
ستوان سپس به سراغ تمثالهایش میرفت: تمثال عمات، که او را با چهار دست و یکی از تجلی های چهارگانه در هر دست نشان میداد، روی جعبهای در طبقه پایین قرار داشت. ولی تمثالهای دیگر(شامل تورن، که تمام افسران عدل تورن به آستانش دعا میکردند، و چند خدای دیگر که مختص خانوادهی خود ستوان بودند) نزدیک رختخواب ستوان در طبقهی بالا چیده شده بودند و ستوان ادعیه ی صبحگاهیاش را وقف آنها میکرد. دعای یومیه، دعایی که هر سرباز رادچی، مشغول به خدمت پس از بیدار شدن بر زبان جاری میکرد. این گونه آغاز میشد:« گل پندار و رفتار زیبا از شاخهی هنجار.» برنامهی بقیهی افسرانم که کماکان در عدل تورن مستقر بودند. با برنامه ی ستوان آون تفاوت داشت، چون صبح آنها به ندرت با صبح ستوان همزمان میشد. به همین خاطر معمولاً ستوان در کسوت تک خوانی تک افتاده مناجات میکرد و ستوانهای دیگر هم سرایانه، فرسخها دورتر، بدون او. «گل شاخهی منفعت. عمات است، تمام و کمال. تیغ از نیام کشیدهی عدل، منم.»اين مناجات به صورت تناوب خوانی اجرا میشد. ولی تنها چهار بند داشت. هنوز هم گهگاه وقتی از خواب بیدار میشوم آن را میشنوم؛ انگار که کسی پشت سرم، در دوردست، آن را بخواند.
هر روز صبح، در تمامی معابد رسمی در جای جای قلمرو رادچ، کاهن معبد - که به عنوان دبیر ثبت احوال و مسئول ثبت رسمی انواع و اقسام قراردادها نیز ایفای نقش میکند – استخارهی روز را انجام میدهد. رادچیان گاهی مستقل از معبد نیز استخاره میکنند - گاه برای خودشان و گاه به نیابت از کل خانوادهشان - و مجبور نیستند در استخارهی رسمی شرکت کنند. ولی برای دیدن و دیده شدن، گپ زدن با دوستان و شنیدن اخبار و شایعات دست اول چه بهانهای بهتر از رفتن به معبد؟
فرمت محتوا | epub |
حجم | 3.۰۵ مگابایت |
تعداد صفحات | 496 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۱۶:۳۲:۰۰ |
نویسنده | آن لکی |
مترجم | مهیار فروتن فر |
ناشر | انتشارات کتابسرای تندیس |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | Ancillary justice |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۷/۰۸/۳۰ |
قیمت ارزی | 4 دلار |
قیمت چاپی | 33,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
اول که شروع به خوندن کتاب کردم به نظرم جذاب اما نامفهوم بود، چند فصل خوندم و بازم هم چنان قضایا و زمان رخ دادنشون برام گیج کننده بود. خصوصا اینکه با کلی عنوان و اسم هم روبرو میشدم توی هر فصل، که مطابق با این خلاقیت جالب و جذاب نویسنده، جنسیت صاحبشون هم معلوم نبود. من تا چند فصل اول واقعا تقریبا نمیدونستم چی به چیه، ولی بعد از اینکه سرچ زدم و خلاصه کلی داستانو خوندم فهمیدم به طور کلی با چی سر و کار دارم. و بعد بالاخره داستان برام واضح و بسیار بسیار جذاب شد. عدل الحاقی از اون دست داستانای پیچیده و پرتعلیقی بود که شاید با تصور کلی از ژانر علمی تخیلی یه ذره فاصله داشته باشه اما حقیقتا جزو جذاب ترین و بهترین داستان هایی بود که توی این ژانر خوندم. به نظرم از اون دست داستان هایی بود که میشه چند بار خوندش و هر بار یه نکته ی جدید کشف کرد. داستان واقعا خلاقانه بود و من با هر صفحه با خودم فکر میکردم که نویسنده اش چه ذهن جالبی داشته. فکر میکنم که عدل الحاقی از اون داستان هایی باشه که به مذاق همه خوش نیاد اما اونهاییم که به این کتاب علاقه مند بشن، احتمالا عمیقا از خوندنش رضایت خاطر خواهند داشت. برای من که همینطور بود. چون اوایل حس میکردم که خیلی با این داستان ارتباط نگرفتم ولی رفته رفته مدام خودمو بیشتر غرق در داستان پیدا کردم و وقتی به صفحه ی آخر این جلد رسیدم، واقعا خوشحال بودم که تا آخر خوندمش. شخصیت پردازی های داستان واقعا یکی از بهترین بخش های کتاب بود. جوری که واقعا تک تکشون به یاد موندنی بودن. به خصوص شخصیت اصلی، برک، اسک یکم عدل تورن. جهان سازی، دیالوگ ها، شیوه ی پیش رفتن داستان، روایت اتفاقات، همه چیز واقعا خوندنی و دلپذیر بود. هرچند بازم میگم که عنوان و اسم ها یه جاهایی واقعا گیج کننده بود و همون طور که گفتم ممکنه مطابق سلیقه ی همه نباشه، اما فکر میکنم از خوندنش پشیمون نشید. به هر حال بی دلیل جزو شاهکارهای ادبیات علمی تخیلی نیست! ❤ از مترجم عزیز و ناشر هم بابت ترجمه ی این اثر زیبا ممنونم. امیدوارم به زودی جلدای بعدیش هم ترجمه و منتشر بشه❤ پ. ن: من نسخه ی فیزیکی کتابو خوندم، فک کنم این نکته روی میزان جذابیت داستان تاثیرگذار باشه، چون احتمالا اگه با نسخه ی الکترونیکی پیش میرفتم تا آخر داستانو نمیخوندم. البته خب این بیشتر به این خاطره که در کل ترجیح شخصیم اینه که از نسخه های فیزیکی استفاده کنم. فقط میخواستم بگم که اگه قصد داشتید این کتابو بخونید، فکر میکنم خوندن نسخه ی فیزیکیش برای تمرکز بیشتر بهتر باشه.
چرا فیدیبو یا ناشر در معرفی کتاب، اشاره نمی کنند که این کتاب، جلد اول یک حماسه سه گانه است؟ چند بار کتاب خواندم و اخرش فهمیده ام دنباله دار است و در خماری مانده ام، الان هم اگر درباره این کتاب جستجوی اینترنتی نکرده بودم، همین گرفتاری را داشتم.
انتشارات تندیس اگه انرژی و وقتشو رو کتابای گمل بذاره خیلی بهتره تا این کتابای حوصله بر و وقت و پول تلف کن
این کتاب رو آقای احسان رضایی به کتابخوان ها و مخصوصاً علمی تخیلی خوان ها توصیه کردند
بسیار عالی و سرگرم کننده
قشنگ بود