کتاب حاضر از دو بخش اصلی تشکیل میشود که در بخش نخست ابعاد نظری حکومت در اسلام بررسی میشود و در بخش دوم ابعاد عملی. برای تعمیق مبانی نظری حکومت اسلامی لازم است جامعه مطلوب اسلامی که تشکیلدهنده بستر لازم برای تشکیل و تداوم حکومت است، بررسی و مؤلفههای آن به بحث گذاشته شود. این چیزی است که در فصل نخست به آن پرداخته میشود. اما حکومت اسلامی اگر بهدنبال حفظ حیات خود و انجام مأموریتهای الهی و انسانیاش است، لاجرم باید قواعد و بنیانهای اقتصاد اسلامی را بشناسد و آنها را سرلوحه رفتارهای خود قرار دهد. این چیزی است که فصل دوم ما را بدان رهنمون میسازد. اما فصل سوم در تلاش است تا با رجوع به سیره عملی و نظری پیشوایان دین نسبت حکومت اسلامی با مسئله حقوق بشر را مشخص نماید. فصول چهارم و پنجم و ششم یکی با بسط ایده امالقراء و دیگری با رجوع به اندیشههای علماء و متفکران معاصر عرب در خصوص حکومت مطلوب اسلامی و بررسی دیدگاههای گوناگون در این باره و در نهایت دیگری نیز با استناد به کلام امام خمینی(ره) برای فهم دوگانه «حفظ نظام» یا «پایبندی به اصول» تلاش میکنند تا به ابعاد نظری حکومت اسلامی عمق و غنای بیشتری ببخشند. فصل هفتم نیز تلاش میکند تا مؤلفههای نظام مردمسالاری دینی را در آرای رهبران جمهوری اسلامی ایران و یوسف قرضاوی یکی از علمای برجسته اهل سنت تبیین نماید. در بخش دوم نویسندگان به ابعاد عملی حکومت اسلامی میپردازند که شاید تاکنون کمتر به آن پرداخته شده است. یکی از الزامات اساسی برای نیل به حکومت مطلوب اسلامی برخورداری از مدیریت صحیح دینی است و مدیران و کارگزاران در حکومت اسلامی با تمسک به آموزههای اسلامی قادر خواهند بود جامعه اسلامی را به سوی اهداف متعالی راهنمایی نمایند. به این مسأله در فصل هشتم پرداخته خواهد شد. اما فصل پایانی بیانگر آن است که حکومت اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) در صحنه عمل موفقیت خود را نشان داده و گفتمان اسلام فقاهتی توانسته با به چالش کشیدن گفتمان مدرنیته سکولار و نفی امپریالیسم و صهیونیسم، آرمان قدس و حمایت از فلسطین را بار دیگر در میان ملتها زنده کند. در پایان امید میرود مقالات حاضر بتواند مقدمهای برای نظریهپردازی درباب ویژگیها، وظایف، اهداف و عملکرد حکومت اسلامی در دو سطح نظر و عمل باشد و زمینه را برای گسترش تحقیقات بنیادیتر فراهم نماید.