این کتاب با اتکا به تحقیقات موجود در زمینۀ نظامهای بازنشستگی و اصلاح آنها قصد دارد ابتدا مدلهای اقتصاد سیاسی فعلی را بررسی کند که نشان میدهند سیاست بازنشستگی بیشتر یک مسئله سیاسی است. سپس اثبات میکند که هرگونه اصلاح در بازنشستگی تا حدود زیادی تغییر در سیاست بازتوزیع است. در ادامه و در مهم ترین بخش این کتاب یک مدل اقتصاد سیاسی برای نظام بازنشستگی ابداع میکنیم که به طور مشخص سلایق سیاسی گروههای سنی مختلف و همچنین برخی از مشوقهای سیاسی پایه ناشی از اندازه نظام بازنشستگی و جو سیاسی را لحاظ میکند؛ ازاین رو، سیاست بازنشستگی باتوجه به توازن مالی با سایر محصولات سیاست عمومی بررسی میشود. مدل ساده به وجود آمده که نسلهای مختلف در آن همپوشانی دارند، امکان به دست آوردن آسان سلایق سیاسی در گروههای مختلف سنی را فراهم میکند. با این حال، هنگام تحلیل چشم انداز اصلاح بازنشستگی، این به تنهایی کافی نیست؛ چراکه سلایق سیاسی را باید از طریق فرایند انتخابات جمع آوری کرد.
آثار موجود در زمینۀ اقتصاد سیاسی این فرایند جمع آوری را بیشتر با این فرض تحلیل کرده اند که یک نظام دموکراسی مستقیم با همه پرسی از مردم وجود دارد یا تنها شرایط دموکراسی نیابتی را تحلیل کرده اند، بی آنکه تأثیر انواع مختلف نظامهای انتخاباتی را لحاظ کنند. این کتاب قصد دارد این کمبود را برطرف کند. باتوجه به سنت تحقیقاتی موجود در اقتصاد سیاسی، این کتاب سعی دارد با تمرکز بر سلایق سیاسی رأی دهندگان و شیوه جمع آوری این سلایق از طریق نهادهای انتخاباتی داخلی یک تحلیل نظری ارائه دهد. این تمرکز امکان بررسی حالتهای مختلف از لحاظ امکان پذیری و سمت وسو اصلاح بازنشستگی را فراهم میکند.