
کتاب مترو ۲۰۳۴
نسخه الکترونیک کتاب مترو ۲۰۳۴ به همراه هزاران کتاب دیگر از طریق اپلیکیشن رایگان فیدیبو در دسترس است. همین حالا دانلود کنید!
معرفی کامل کتاب مترو ۲۰۳۴ را رایگان بشنوید
نقد و بررسی کتاب مترو ۲۰۳۴
دمیتری گلوخوفسکی نویسندهی روسی در مجموعه کتابهای مترو نشان داد که در خلق آثار علمی تخیلی پدیدهای تازه در سطح جهان است. کتاب مترو ۲۰۳۴ رمانی موفقی است که در ادامهی داستان موفق و پرفروش 2033 آمده است. در این کتاب داستان بقا و تلاش انسانها در محیط متروی شهر مسکو بعد از جنگ جهانی سوم پرداخته شده است. اگر خواندن کتاب مترو 2033 برایتان لذتبخش بوده است، حوادث و ماجراهای تکاندهنده، شخصیتهای سرسخت و مبارز، تنشهای دلهرهآور، نثر روان و طنز تلخ و تاریک کتاب مترو 2034 تا مدتها در ذهن شما خواهد ماند.
درباره کتاب مترو ۲۰۳۴
رمان مترو 2034 رمانی علمی-تخیلی پساآخرالزمانی نوشتهی نویسنده روسی دمیتری گلوخوفسکی است. این کتاب در ادامهی جلد قبلی خود یعنی مترو ۲۰۳۳ در سال ۲۰۰۹ به زبان روسی منتشر شد و در سال ۲۰۱۴ ترجمهی انگلیسی آن در بریتانیا و آمریکا در دسترس علاقهمندان قرار گرفت. توجه به جلو اول این مجموعه به قدری زیاد بود که از آن یک بازی ویدیو هم اقتباس شد.
شخصیت اصلی مجموعه رمانهای مترو پسر جوانی به نام «آرتیوم» است که با ماجراها و اتفاقات جالب و چالشبرانگیزی دست به گریبان است. برای خواندن کتاب مترو 2034 نیاز است که قبلا رمان 2033 را خوانده باشید تا وقایع و اتفاقات این کتاب را به خوبی درک کنید. داستان کتاب مترو 2034 در سال ۲۰۳۴ رقم میخورد. در این کتاب یک سال از حوادث و مأموریت آرتیوم و همراهانش که به نابودی موجودات تاریکی و زیستگاهشان منجر شد، سپری شده است.
در این جلد شاهد این هستیم که ساکنین ایستگاه سِواستوپولسکایا روزانه در حال دست و پنجه نرم کردن با تهدیدات و مشکلات متعدد هستند. سرنوشت ایستگاه وابسته به محمولهی مهماتی است که در حال تمام شدن است. مفقود شدن کاروانهای عازم به ایستگاهشان و قطع شدن خطوط ارتباطی با ایستگاههای دیگر هرچه بیشتر از قبل آنها را به آستانهی نابودی نزدیک کرده است. برای حل این مشکلات، گروهی کوچک به مأموریت اعزام میشوند اما اتفاقات غیر قابل پیشبینی در ادامه خواننده را تا انتهای کتاب پیگیر داستان میکند.
فربد آذسن مترجم مجموعه کتابهای مترو دربارهی تفاوت داستان مترو 2033 و 2034 بیان میکند که برخلاف کتاب مترو ۲۰۳۳، داستان مترو ۲۰۳۴ ساختار اپیزودیک ندارد؛ در مترو ۲۰۳۳ آرتیوم در حال ورود و خروج به پیرنگهای فرعی مختلف بود که در ظاهر ربط و پیوستگی چندانی با هم نداشتند، به همین دلیل ریتم رمان هم ثابت نبود. به عنوان مثال یک قسمت سکانس وحشتآور بود، یک قسمت بحث فلسفی/مذهبی، یک قسمت دنیاسازی راجع به متروی مسکو و… اما در مترو ۲۰۳۴ با یک پیرنگ و روایت ثابت و واحد طرف هستیم و به همین دلیل نمیشود مثل کتاب اول محتوای این کتاب را درصدبندی کرد.
دربارهی دمیتری گلوخوفسکی نویسندهی کتاب مترو 2034
دمیتری گلوخوفسکی رماننویس و روزنامهنگار روسی متولد 12 ژوئن سال 1979 است. بیشتر کتابهای او در زمینهی سیاسی و اجتماعی هستند. گلوخوفسکی تحصیلات خود را در رشتهی روزنامهنگاری و روابط بینالملل تکمیل کرده است. او از سالهای جوانی به عنوان یک روزنامهنگار حرفهای در نشریات و روزنامههای معتبر و مشهور از جمله یورو نیوز فعالیت داشته است و سالهای زندگی خود را صرف نوشتن کرده است. او در 18 سالگی اولین رمان خود را با عنوان مترو 2033 به صورت رایگان در وب سایت شخصیاش منتشر کرد. این رمان جایزهی شجاعت انجمن علمی تخیلی اروپا را برای این نویسنده به ارمغان آورد. استقبال از این کتاب باعث شد تا گلوخوفسکی با انتشار جلدهای بعدی این کتاب یعنی مترو 2034 و مترو 2035 تبدیل به نویسندهای مشهور و محبوب در جهان شود. «آینده»، «داستانهایی دربارهی سرزمین مادری» و «نوشته» از آثار دیگر دمیتری گلوخوفسکی است.
ترجمهی کتاب مترو 2034 به فارسی
توجه و علاقهی بیسابقهی مردم به مجموعه کتابهای سهگانهی مترو باعث شد تا این رمانهای جذاب ماجراجویی در کشورهای مختلف ترجمه و منتشر شوند. این کتاب در ایران نیز ترجمه و منتشر شده است. انتشارات کتابسرای تندیس کتاب مترو 2034 را با ترجمهی فربد آذسن عرضه کرده و در اختیار علاقهمندان قرار داده است. خرید و دانلود مجموعهی سهگانهی مترو از سایت و اپلیکیشن فیدیبو قابل خرید و دانلود است.
در بخشی از کتاب مترو 2034 میخوانیم
آرتیوم لولهی داغ تفنگش را پایین آورد و سعی کرد اشک و عرق جمع شده روی صورتش را با پشت دستش پاک کند، ولی دستش به صورتش نمیرسید: ماسک اکسیژن مانعش شده بود. شاید بهتر بود آن ماسک لعنتی را از روی صورتش بردارد؟ بودن یا نبودن آن چه فرقی ایجاد میکرد؟
احتمالا صدای نعرههای بیماران جلویی آنقدر بلند بود که صدای شلیک مسلسل را در خود خفه کرد، وگرنه چه دلیلی داشت صفهای عقبی همچنان به بیرون آمدن از واگن ادامه دهند و طعم سرب داغ را بچشند؟ آیا آنها صدای غرش مسلسلها را نمیشنیدند؛ آیا متوجه نبودند که از فاصلهای نزدیک به رگبار بسته شدهاند؟ به چه امیدی همچنان جلو میآمدند؟ شاید دیگر واقعا هیچ چیز برایشان مهم نبود؟
روی سکو، دور خروجیای که به زور باز شده بود، اجساد ورم کرده تا چند متر روی هم تلمبار شده بودند. برخی از اجساد همچنان به صورت خفیفی در حال لرزش بودند و از جایی زبر تپهی اجساد صدای نالهای به گوش رسید. جریان چرک از زخم باز خروجی بالاخره متوقف شد: کسانی که در واگن باقی مانده بودند، از شدت ترس و برای محافظت خود در برابر گلولهها، با تراکم زیاد دور هم جمع شده بودند.
آرتيوم نگاهی به مسلسلچیهای دور و برش انداخت. آیا فقط دست و پاهای خودش در حال لرزیدن بودند؟ هیچکس چیزی نگفت. در ابتدا حتى فرمانده هم ساکت بود. تنها صداهایی که به گوش میرسید، یکی صدای خسخس مردی بود که در داخل قطار شلوغ سعی داشت جلوی سرفهی خونیاش را بگیرد و دیگری صدای ناسزا گفتنهای آخرین مرد زندهای بود که زیر تپهی اجساد نفسهای آخرش را میکشید.
- بیشرفها... حروم زادهها... من هنوز زنده م... آخ، خیلی سنگینه...
بالاخره فرمانده مرد نگونبخت را دید، کنار او روی زمین نشست و باقی گلولههای خشابش را در بدن او خالی کرد؛ تا موقعی که صدای کلیک تفنگ به گوش نرسید، از فشردن ماشه دست برنداشت. او بلند شد، بنا بر دلایلی نامعلوم به تپانچهاش نگاهی انداخت و آن را روی شلوارش پاک کرد. سپس با صدایی گرفته فریاد زد:
- آرامش خودتون رو حفظ کنید! مجازات کساییه که بدون اجازه از درمانگاه خارج بشن، همينه. مردی از او پرسید:
- جسدها رو چی کار کنیم؟
- برشون گردونید توی قطار. ایوانکوف، آکسیونوف، مسئولیتش با شماست!
دوباره نظم برقرار شده بود. آرتيوم میتوانست سر پستش برگردد و کمی استراحت کند. هنوز چند ساعتی تا بیدارباش باقی مانده بود، ای کاش میتوانست حداقل یک ساعت چرت بزند تا فردا سر پستش از هوش نرود. شرایط طور دیگری رقم خورد.
آنچه در بالا خواندید بررسی و نقد کتاب مترو 2034 بود. خرید و دانلود این اثر در همین صفحه امکانپذیر است. برای مطالعهی دیگر کتابها در زمینهی ادبیات داستانی میتوانید به قسمت دستهبندی کتابها مراجعه و کتابهای این موضوع را یکجا مشاهده کنید.
نظرات کاربران درباره کتاب مترو ۲۰۳۴