بعضی از داستانها نگاهی تازه و عمیق به موضوعی دارند که ما همیشه به آنها از یک زاویه نگاه میکردهایم، اما بعضی از نویسندگان همهی معادلات ما را بر هم میزنند و از یک موضوع کلیشهای قصهای بکر و پرکشش خلق میکنند. مرتضی برزگر نویسندهی معاصر ایرانی با قلم قدرتمند و روان خود کلیشهها را تبدیل به روایتی بحثبرانگیز و تکاندهنده میکند و خواننده را سطر به سطر به وجد میآورد. او با مجموعه داستان قلبِ نارنجی فرشته نشان داده که حتی از زبان جنازه یک پسر جوان هم با خوانندگان خود ارتباط برقرار میکند. داستانهای کتاب قلب نارنجی فرشته از دل جامعه بیرون آمدهاند و فضاسازی و سبک نوشتاری خاص مرتضی برزگر در این کتاب باعث تقدیر و ستایش خوانندگان زیادی شده است. مرتضی برزگر برای این کتاب چندین جایزه مطرح ادبی داستان کوتاه را در داخل ایران کسب کرده است.
کتاب قلب نارنجی فرشته مجموعهای از 10 داستان کوتاه به قلم مرتضی برزگر است. این مجموعه بااینکه اولین اثر برزگر است اما پختگی و قلم متفاوت او نوید ظهور یک نویسندهی برجسته را به ادبیات ایران میدهد. این کتاب در سال 1396 از سوی انتشارات چشمه راهی بازار نشر شد و با استقبال بسیار خوب مخاطبان و منتقدین مواجه شد. بهطوریکه بعد از انتشار اول در کمتر از هشت ماه به چاپ ششم رسید.
مرتضی برزگر نویسندهی خوش اقبالی است که کتاب قلب نارنجی فرشته به عوان اولین اثرش چندین جوایز مطرح داخلی را از جمله جوايز معتبر داستان كوتاه فرشته و صادق هدایت و برگزیدگی رتبه نخست جشنواره داستان انقلاب و... را برای او به ارمغان آورده است.
داستانهای این مجموعه با وسواس و نگاه خاصی نوشته شده است. برزگر در قلب نارنجی فرشته داستانهایی خلق کرده است که حس فقدان و تنهایی دارند و سوژههای آن بکر و تازه هستند. او خوب میداند چطور خوانندهی خود را تا پایان درگیر داستان کند. داستانی که به ظاهر کوتاه است اما حرفهای زیادی برای گفتن دارد. فاطمه خلخالی استاد، نویسنده و منتقد ادبی دربارهی مجموعه داستان قلب نارنجی فرشته میگوید: «یکی از ویژگیهای این اثر پیرنگ قوی است که به خوبی در داستانها به چشم میآمد. تمام حوادث در اکثر داستانها چفت و بست محکمی داشت. همه چیز منطقش ساخته شده بود و این پاسخ دادن از خلق روایتهای فرعی به وجود آمده بود. یک جوری علت و معلولها برای سوالهای در ذهن مخاطب آمده بود. من این موضوع را به عنوان ویژگی آثار مطرح کردم ولی این جریان در داستانهای نویی که امروز وجود دارد کمتر دیده شده است و علت و معلول کمرنگ شدند چون قصه به آن صورت روایت نمیشود. حتی شخصیت محور نیست. حتی پیرنگ هم رنگ باخته است. برای همین نمیتوان گفت داستانهای شما داستانهای نویی هستند البته که این را نمیخواهم به عنوان یک نقطه قوت در اثرهای امروزی بگویم چرا که داستانهای نو هنوز برای مخاطبان ایرانی جذاب نیست و هنوز دوست دارد قصه بشنود چیزی که درکارهای شما خیلی خوب دیده میشود».
در قلب نارنجی فرشته میبینیم که نویسنده دست روی مضامین اجتماعی گذاشته است. مضامینی که همه به نوعی با آن درگیر هستند و این واقعگرایی نویسنده به مذاق خواننده خوش میآید، چون همهی این مسائل را به راحتی درک میکند. عناصری مثل خیانت، مرگ ناگهانی، انتقام، سقوط و كودكی در روند داستانها نقش دارند اما هوش برزگر در نوع روایت اوست. او داستانهای خود را به شیوهی اول شخص روایت میکند؛ زنی که به او خیانت شده، نویسندهای که مهاجرت کرده، کودکی که در جنوب شهر زندگی میکند و فال فروش و خیابانگرد همه راوی داستانهای کتاب قلب نارنجی فرشته هستند که خواننده از نگاه و احساس آنها وارد فضای قصه میشود. در بعضی داستانهای این مجموعه هم راوی مردگان هستند مثل داستان «این پای من نیست» که از زبان شهید غواص بیان میشود.
زبان نویسنده ساده و دلنشین است و گاهی حتی عامیانه و کوچه بازاری میشود اما طنز سیاهی که گاهی خواننده را به درد میآورد در کنار عنصر تعلیق باعث شده تا بیشتر داستانهای این مجموعه برای خواننده متفاوت و تاثیرگذار باشد. مرتضی برزگر پایان تکاندهندهای برای هر قصه رقم زده است و نوع قصهپردازی و روایت او به شکلی است که خواننده تصور میکند نویسنده مقابل او نشسته و داستانی کوتاه و جذاب برایش تعریف میکند. قصههایی که حتی قابلیت فیلم شدن هم دارند.
بگم غلط کردم خوبه؟ بیفتم به دست و پات راضی میشی؟ جان جاوید برو اون سوزن و دواتت رو بیار نوکرتم. حالا شنبه ای داغ بودم یه حرفی زدم. تو هم بد زدی توپرم. به زبون خوش میگفتی کمی شه، نه این که های وهوی راه بندازی تو این اوضاع قاراشمیش. نگاه کن، هنوز جای پنج تا انگشتت رو صورتمه.
خدا هیچ بنده ای رو ناامید نکنه. تو این یه هفته، هر غلطی که فکرش رو بکنی کردم. یکی گفت بسوزونش و خلاص. دوشنبه بود انگار. رفتم سنگکی سر چهارراه سوسکی، پشت همون جا که بساط میکردم. تازه تنور ظهرش رو روشن کرده بود و داشت خمیر میزد. سر حرف رو با شاطر وا کردم که آره، من چنین خبطی کردم و حالا این دختره بونه کرده قبل بعله باید پاکش کنی وگرنه عیسی به دین خود، موسی به دین خود. نونواهه هم بعض خودت نباشه، آدم اهل دليه، فقط تخم نداره. فکر می کنه همه دزدن. اون روز نشست به حرف زدن. هی چایی ریخت و از عشق و عاشقی هاش گفت. می گفت این رو ول کرده یکی بهتر پیدا شده، اون یکی رو ول کرده یکی از اون بهتر. میگفت همهی زندگیش عاشق بوده، ولی عاشق آدمهای جورواجور. به من هم گفت ولش کن بابا، چیزی که زیاده زن.
زرشک! انگار حرف دیروز و امروزه. آدم به یه مرغ عشق مفنگی دل میبنده، اکرم که دیگه اکرمه. مرغ عشقه هم مُرد ها. این آخریها خیلی خماری کشید. چه قدر باید تریاک میمالیدم سرانگشت هام تا به فال از توی جعبه بکشه بیرون، بدم دست مشتری. یه طورهایی هم خل وضع شده بود. دیده بود خاطر اکرم رو میخوام، حسودی میکرد. غصهی اون هم داشتم شنبهای که اون حرف رو بهت زدم. شبش رفته بودم خونه، دیدم کف قفس افتاده، پاهاش هوا. هرچی نچ نچ و سوت سوت کردم براش، انگارنه انگار. تا اون شب من واسه هیچ احدالناسی گریه نکرده بودم، حتا ننه و آقام. ولی مرغ عشقه مونسم بود. به حرفهایی به ش زده بودم که به سنگ میگفتی، آب میشد. نشستم و یه دل سیر زار زدم.
مرتضی برزگر متولد 1360 نویسنده و مدرس داستاننویسی است. او با شرکت در کارگاههای نویسندگی سیامک گلشیری، کاوه فولادینسب، مهدی یزدانی خرم و عباس معروفی و مطالعهی کتابهای ادبی و نویسندگی و البته نبوغ و تیزبینی خود توانسته به قلمی متفاوت و تاثیرگذار برسد؛ و امروز خود او در مقام استاد نویسندگی کارگاههای آموزش نوشتن برای علاقهمندان برگزار کند. برزگر نویسندهای گزیده کار است که زیاد مینویسد اما کم منتشر میکند. او بعضی از نوشتههای خود را از طریق صفحهی مجازیاش با خوانندگان به اشتراک میگذارد تا درعینحال با آنها ارتباط داشته باشد. او در مصاحبههای گفته است تا زمانی که یک ناشر خوب پیدا شود صبر میکند و بعد داستانهای خود را منتشر میکند. «قلب نارنجی فرشته» اولین کتاب این نویسنده است که به صورت مجموعه داستان کوتاه منتشر شده است و توانست جوایز مطرح ادبی ایران از جمله دو جایزهی «احمد محمود» و «جلال آل احمد» را برای نویسندهاش کسب کند. برزگر با این کتاب در ایران به عنوان نویسندهای خوش قلم شهرت پیدا کرد.
برزگر در مصاحبهای دربارهی کتاب قلب نارنجی فرشته گفت: «قبل از هرچیزی برای من، جذابیتِ داستان مهم است. تنیدن یک تار قوی برای جذب و نگهداشتن خوانندهها در جهان داستان، طوری که کتاب از دستشان نیفتد. آن وقت، میشود لابلای قصهها و بهصورت غیرمستقیم، اندیشهها را انتقال داد و حرفهای اساسی زد. من در طراحی این مجموعه داستان سعی کردهام تا ترکیب مناسبی از فرم و محتوا را به گونهای ارائه کنم که داستانهام بعد از پایانشان به اتمام نرسند. بلکه در ذهن مخاطب شروع به زایش کنند».
برزگر نویسندهی جوانی است که دغدغهی حرفهای اساسی به جامعه را دارد و ادبیات راهی است که او برای بیان حرفهایش به بهترین شکل انتخاب کرده است. برزگر به ادبیات فارسی معاصر علاقهی زیادی دارد و با اینکه شغل اصلی او چیز دیگری است اما از هر فرصتی برای خواندن و نوشتن استفاده میکند و درباره شیوهی کار خود میگوید: «من هر روز حدود چهار یا پنج صبح بیدار میشوم و هر روز دست کم سه ساعت مینویسم. بعد به سر کارم میروم که در حوزه دیگری است و عصر هم دوباره میخوانم و مینویسم».
دومین کتاب مرتضی برزگر با عنوان اعترافات هولناک لاکپشت مرده... رمانی است که در سال 1397 منتشر شد و در طول یک سال 5 بار تجدید چاپ شده است. نسخه الکترونیک این کتاب در فیدیبو موجود است.
خرید و دانلود نسخه الکترونیک pdf کتاب قلب نارنجی فرشته در سایت فیدیبو امکانپذیر است.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 760.۸۱ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 120 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۴:۰۰:۰۰ |
نویسنده | مرتضی برزگر |
ناشر | نشر چشمه |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۷/۰۴/۳۰ |
قیمت ارزی | 5 دلار |
قیمت چاپی | 26,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
قلب نارنجی یک فرشته ٫ مجموعه داستان کوتاه نوشته مرتضی برزگر شامل ۱۰ داستان کوتاه می باشد .این مجموعه یکی از بهترین کتاب های نوشته شده در زمینه داستان کوتاه در طول چند سال اخیر می باشد در کنار نثر گیرای نویسنده ٫ایده های ناب٫ فضاسازی جذاب ٫شخصیت پردازی های قابل باور ٫ این کتاب یک ویژگی شگرف و خواص دارد و آن وجود پایان های شگفت انگیز است که در کمتر مجموعه داستان ایرانی در طول سال های اخیر مشاهده شده . در واقع نویسنده نخواسته در جریان داستان ٫ از کنار پایان به سادگی بگذرد . او با تمهیداتی هوشمندانه ٫ خاص ترین پایان بندی ها را برای داستانهای متفاوتش در نظر گرفته است ویژگی بعدی وجود طیف متفاوتی است از ایده های داستانی در بستر فضای قابل باور از قصه هایی که نویسنده سعی داشته جهان آن را بسازد. توصیفات گیرا درکنار شروع های طوفانی باعث شده خواننده نتواند به راحتی کتاب را کنار بگذارد .در واقع نویسنده سعی نکرده تنها با سیاه کردن صفحات کتاب به حجم آن بیفزاید . مرتضی برزگر خط به خط ٫ پاراگراف به پاراگراف قصه برای گفتن دارد و این ذهن داستانگو حلقه گمشده ای است که این روزها بیشتر از هر زمان دیگری در ادبیات ایران به چشم میآید برزگر با این کتاب ثابت کرد نویسنده باهوشی است که حتی در فضای دشوار نوشتن داستان کوتاه که فرصت زمانی کمتری را در اختیار نویسنده قرار میدهد توانسته نبض نویسنده را دست بگیرد و در آزمونی سخت موفق بیرون بیاید .
مجموعه ای از چند داستان کوتاه مدت هاست با قلم این نویسنده به واسطه دوستِ فیسبوکی ِ ایشون بودن آشنا هستم. کتابشون رو مدتی قبل خوندم و یک نفس! شاید دو یا سه ساعت طول کشید خوندنش کتاب مجموعه ای از داستان های کوتاهه که در فضا سازی و طرز بیان و زاویه دید و .. با هم تفاوت دارند! یعنی هر داستان به اتفاق خاصی مربوط میشه و به هم ارتباطی ندارند اما ویژگی مشترک همه ی داستان هاش تلخ بودن بی حد و حصر اونهاست... از نظر من بعضی از داستان هاش به شدت عالی بود و تحت تاثیر قرار گرفتم و بعضی از داستان هاش هم از نظرم خیلی معمولی بود و جذابیت خاصی نداشت. با اینحال از خوندن کتاب پشیمون نیستم اقلا برای خوندن ِ همون داستان های عالی که اشاره کردم و به نظرم به شدت پخته بودند? . من از داستان های "آقای نویسنده ی عزیز" ، "این یک داستان نیست" ، "بیست تومن آزادی" و "این پای من نیست" بسیار لذت بردم و حتی درد کشیدم باهاش... به عنوان کتاب ِ اول یک نویسنده حتما کتاب خوبیه.
کتاب حاضر، مجموعه ای از چندین داستان کوتاه با موضوعات مختلف و محوریت ِزندگی روزمره ی آدم هایی از جنس ِهمه ی ما هست، با افکار و اعتقادات و پیچیدگی های منحصر بفرد خودشون و در عین حال اشتراک ِاین موضوع : انسان بودن! با همه ی خوبی ها و بدی هاشون...نثر کتاب بسیار شیرین و روان هست، توصیفات بی نهایت زیبا و گیرا، تعبیرات عالی و داستانک های پرکشش، طوری که تا آخر داستان، ابدا نمیشه چگونگی پایان بندی ش رو پیش بینی کرد و خواننده مشتاقانه ماجراها رو پیگیری میکنه.به شدت توصیه میشه
مجموعه داستانی که به جرات تک تک داستانهاش خواننده را به وجد می آورد و با خود تا کلمه اخرشان همراه میسازند. کتابی که ترجیح می دهم همراهم باشد تا گاه به گاهی به دنبال رژان و ا قای نویسنده و سیمینش حتا اکرم و چراغش راه بیفتم و از زمان و مکان جدا شوم. بی تردید خواندنش را نه یک بار که صد بار پیشنهاد می کنم.
داستانهایی مت فاوت با مضامین اجتماعی تلخ (فراق، خیانت، مرگ و...) که البته با روایتِ متفاوت و پرکشش نویسنده و پایانهای متفاوت تر هر داستان، تلخی ماجرا زیاد به قلب و کام آدم نمینشست و بیشتر از اینکه بخواد افسرده ت کنه، آگاه و متنبه ت میکرد. تنها موردی که ممکنه یه مقدار اذیت کننده باشه، مفاهیم درونی بعضی از داستانهاست... . در مجموع، کتاب جذاب و خواندنی ست و دارای سبکی خاص در نگارش (که در بعضی داستانها تقریبا به سبک سیّال ذهن نزدیک میشه) و خوندنش رو توصیه میکنم👍
در حد انتظارم نبود نمیدونم کتاب رو کامل قرار دادید یا خیر ولی من متن کوتاهی مربوط به این کتاب رو خونده بودم مربوط به داستان ۲۰تومن آزادی بود ولی در کتاب نبود احتمالا حذف شده متن در مورد خاطره روز اول مدرسه رفتن مرتضاست وقتی هنوز مادرش زنده بوده و وقتی سال بعدش دیگه نبوده ؛ بخاطر اون نوشته اثرگذار کتاب رو خریدم ولی انگار کتاب کامل نیست!!
چرا نویسندگان ایرانی نمیتونن به ظرافت نویسندگان خارجی بنویسند؟ چرا اونها این همه خوبند و ما بد؟ من فکر میکنم اشکال ما در افراطگرایی است. افراط و زیادی ماندن در سبکهای ادبی... من از این کتاب اصلا خوشم نیومد... امیدوارم نویسنده متوجه افراطش در سبک نویسی شده باشه
من از داستان کشو بیست و هفتم و آقای نویسنده اش خیلی خوشم اومد کتاب دوس داشتنیه ولی خب یه بحثی هم که تو کتاب هست بحث سلیقه اس.با سلیقه من که جور بود من دنبال شوک بودم که داستان آخر کاری یه شوکی بهت بزنه که این کتاب این ویژگی رو داشت
چرا این خبط رو کردم و این کتابو خریدم ?
از اون کتابهاست که احتمالاً شخصیتهاش رو بهراحتی فراموش نمیکنید. داستانها هرکدوم به شکلی با مرگ یا خیانت یا هردو، ارتباط پیدا میکنند. تلخ، ولی استادانه نوشته شده.