حافظۀ جمعیِ هر جامعهای، ذخیره فرهنگی و معنوی آن محسوب میشود. بخش عمدهای از حافظۀ جمعی را میتوان در زبان و ادبیات جامعه یافت. آحاد جامعه در طول حیات خود آثاری بر این حافظۀ جمعی بر جای مینهند؛ اما پیش از آن، خود از آبشخور فرهنگ و تاریخ سیراب شده و تأثیر میپذیرد. پس اگر در مقاطعی از تاریخ تمدن ایرانزمین شاهد خیزشهای بزرگ اجتماعی و سیاسی هستیم، نمیتوانیم نقش و تأثیر آنچه پیش از آن در قالب ادبیات و هنر برجای مانده را در نظر نگیریم. به همین دلیل معتقدم آنچه در طول دهههای معاصر تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران را به عنوان یک کشور پیشرو و انقلابی رقم زده است نمیتوان بدون توجه به فرهنگ و ادبیات قبل از آن ردیابی کرد.
داستان جیگیجیگی ننهخانم از آن دست حکایتهایی است که در ادبیات فولکلوریک مردم خطۀ خراسان جایگاه ویژهای دارد. در لابهلای سطور این حکایت که سینه به سینه نقل شده، میتوان حال و روز مردمی را یافت که اعتقاد قلبی آنان به ائمۀ اطهار رنگ شادی به زندگیشان بخشیده و وجه جداییناپذیر زندگی روزمره آنان شده است و همین باور، خاستگاه بردباری و مقاومت آنان در برابر ناملایمات زندگی شده و نسلهای آتی را بر زمینهای غنی از فرهنگ مبارزه با ظلم و اعتقاد به رستگاری حقجویان پرورده است.