کتاب « بانوی آهنین مارگارت تاچر: زنی که چهرهی تاریخ را دگرگون کرد»، نوشته جان بلاندل ( -۱۹۵۲) است.
این کتاب زندگی نامه مارگرت تاچر، نخستوزیر و سیاستمدار سابق انگلستان است.
نویسنده این کتاب که اقتصاددان و دانشآموخته مدرسه سیاست و اقتصاد در لندن است از نزدیک تاثیر سیاستهای اقتصادی و مدیریتی مارگارت تاچر را در زمان نخستوزیریاش تجربه کرده است و او را نجاتبخش اقتصاد در حال سقوط آن روزهای انگلیس میداند.
نویسنده در مقدمه کتاب « بانوی آهنین» وضعیت انگلیس را در زمان رهبری تاچر اینگونه توصیف میکند:
«بریتانیا «مرد بیمار اروپا» بود و این آخرین فرصت نجاتش بود. وضعیت به قدری ناامیدکننده بهنظر میآمد که مفسران عقیده داشتند، آلمان و ژاپن خوش اقبال بودند که نیروی هوایی ایالات متحدهی آمریکا روزانه و نیروی هوایی بریتانیا شبانه، کارخانههای قدیمیشان را منفجر کردند زیرا همین رخداد به آنان کمک کرد که کارخانهها را از نو بسازند؛ درحالیکه بریتانیا با پایتخت قدیمی خود دست و پنجه نرم میکرد.
تورم بر کشور حکمفرما بود. ادارهی اتحادیهها و حتی کشور غیرممکن بهنظر میآمد. صنعتهای ملی که عملکردی ضعیف داشتند، پاسخگو نبودند و میلیاردها یارانه را حیف و میل میکردند. حتی تولید ناخالص داخلی فرانسه نیز پیشرفت بیشتری نسبت به بریتانیا داشت.
راهحلهای سیاست رادیکال نیز قابل اجرا نبودند. بنابراین انجام هر کاری به روش رادیکال اتلاف وقت بود زیرا نوبت طرف مقابل میرسد و همهچیز به حالت اول برخواهد گشت. بر این باور بودند که آنان به جای تغییر به ثبات نیاز داشتند. بنابراین این موضوع از هر سو به بریتانیاییها گوشزد شد و سرانجام به این باور رسیدند.
اما هجده سال بعد بریتانیا با پیشرفتی چشمگیر از رتبهی نوزدهم به دومین جایگاه سازمان توسعه و همکاری اقتصادی صعود کرد. بریتانیا تبدیل به ملتی کارآفرین شده بود که خوداشتغالی نیروی کار را از ۷ درصد به ۱۴ درصد افزایش داد».