ماهبانو از وقتی که به یاد میآورد گشتاسب اینگونه بود؛ بیعقل بود اما بیآزار. دو سال از ماهبانو بزرگتر بود و آنطور که میگفتند در کودکی از بام افتاده بود و انگار دیوی در جانش رخنه کرده باشد، هیچ مغ و هیچ داروی مغانهای در او کارگر نیفتاد و از آن به بعد دیوانه شد.
ماهبانو آهسته گفت: «این هم از بخت من است.»
و با مشت کوبید بر گلوله خمیر.
«اینطوری نزن وقتی نان شد دندانمان را میشکند.»
و باز دندانهای شکستهاش را نشان داد.
ـ چهطور آمدی داخل؟
ـ در باز بود.
ماهبانو با خود غر زد: «باز این گیس بریده در را پشت سرش نبسته. از بس که هول است. نمیدانم کجا رفته، قرار بود مثلاً آتش بیاورد.»
آتش زبانه میکشید و ایراندخت به آن چشم دوخته بود. آتش بود و گرما، اما روزبه نبود.
ریشهای پیرمرد به رنگ جامه سفیدش، کنار آتش به سرخی میزد و چشمهایش، اگرچه سوی شعلهها بود، اندیشهای که در سرش شعله میکشید جهان را مقابلش تیره و تار میکرد. بدخشان پیر هم در فکر روزبه بود؛ یگانه پسرش.
آتشکده تازگیها خلوتتر شده بود و پیرمرد به تنهایی عادت داشت. سالها همدمش بوی دود چوب بود و صدای ترق ترق سوختنشان. نسیمی وزید، شعله برافروختهتر شد و دستهای از موهای صاف و نرمش روی پیشانیاش افتاد و همین او را به دنیا بازگرداند.
«چه میخواهی دخترم؟!»
نمیدانست این دختر چه مدت است که به او زل زده. بدخشان با خود گفت: «چه پرسش ابلهانهای! در آتشکده چه میخواهند جز آتش؟»
ایراندخت میخواست بگوید «روزبه» اما گفت: «آتش.»
خیلی خلاصه نوشته بود،روزبه را می دانیم چه میشه ولی کاش سرنوشتی هم برای ایراندخت مشخص میکرد ،در ضمن تا جا یی که من می دانم روزبه برادری بنام کوهیار داشت.به هر صورت قشنگ بود.
4
داستانی عاشقانه که اواخر دوره ی ساسانی اتفاق افتاده و دو قهرمان داره "روزبه" و "ایراندخت". ارزش وقت گذاشتن و یکبار خوندن رو داره.
5
کتاب خوب و قشنگی بود . با وجودی که داستان زاده خیال نویسنده بود اما با وقایع تاریخی همخوانی خوبی داشت . از خواندنش لذت بردم
2
کتاب پر حجم بود نتونستم همشو بخونم اونطور که باید خواننده رو به ادامه ی خوندن کتاب جذب نمیکنه از طرفی خیلی داستان رو کش میاره
5
خیلی قشنگ بود داستان زندگی هایی که تعریف میشد خیلی پنداموز بود!کاش تا رسیدن به سلمان فارسی شدن رو هم مینوشتن
1
خیلی بد تموم شد مثل سریال های ایرانی که خوب شروع میکنن و اخرشو سرهم میکنن و زود جمع میکنن
5
از اون کتاباست که مدتها به یاد میمونه. زیبا، لطیف و خیال انگیز از عشق میگه.