غرش امواج لرزهای ناشی از زلزلهای مهیب دور از سواحل ژاپن، سکوت و آرامشِ بعد از ظهرِ یازدهم مارسِ ۲۰۱۱ را دگرگون ساخت. درست مانند اجسام شناور بر آب، ساختمانها به لرزه درآمدند. دیوارها فروریختند، زمین شکاف خورده و با قطع شدن شبکههای برق، همهی مانیتورها نیز رنگ سیاهی به خود گرفتند. این زمینلرزه که بر اساس آخرین ارزیابیها، ۹ ریشتر قدرت داشته، طی هشتاد سال گذشته در ژاپن بیسابقه بودهاست. شدت تکانها چنان بود که گویا زمین سختی خود را از دست داده و به حالت مایع درآمدهاست. جادهها شکاف خوردند و حوادث مهیب ژاپن را زمینگیر کرد.
هنوز دقایقی از حادثه نگذشته بود که سیل پیامهای ظاهر شده بر سایت "توییتر" خبر از فاجعهای دیگر داد. سونامی، در راه بود. به دلیل شدت زمینلرزهی ایجاد شده که کانون آن در میان اقیانوس بود، این طوفان مهیب به سمت سواحل شمال شرق ژاپن در حرکت بود. یک ساعت بعد سونامی روی داد. بازماندگان وحشت زده که از پشت بامها شاهد بودند، دیدند که چطور امواج سهمگین، در پیچش و غرشهای وحشی خود خانهها را همچون تکه کاغذ و ماشینها را مانند اسباب بازی در کام خود فرو بردند. آبهای سیاه رنگ، با نفوذ پنج کیلومتری به خشکی، همه چیز را بلعیده و مزارع سرسبز و منظم شالیکاری را با لجن و فاضلاب پوشاند. اکوسیستم شکنندهی ساحلی، به نمک آلوده شده و آبراههای حیاتی مسدود گشتند. به نظر میرسید زندگی اقتصادی بسیاری از ماهیگیران نابود شدهباشد.
بهموازات کمکهای جهانی به ژاپن برای ترمیم و بازسازی، این پرسش ذهنها را مشغول کرد که آیا میتوان از این کوه ناامیدی، مجسمهای از امید تراشید؟ آیا میتوان فضایی از نو ساخت که در آن اندیشهای تازه و دیدگاهی نوین جریان داشتهباشد.نتیجه چه میتواند باشد؟
بیشک باید رویکردی جدید به معماری ایجاد شود تا با بهرهگیری از فناوری پیشرفته خانهها و ساختمانهایی مقاوم در برابر حوادث شدید طبیعی ساخته شود...