«برو ولگردی کن رفیق» شامل چهار داستان کوتاه است: «شما صد و یازده هستید» «لطفاً اجازه بده هواپیماها پرواز کنند» «تو فقط گرازها را بکش» «برو ولگردی کن رفیق» با دهان باز و بیصدا شروع کرد به شمردن: «یک، دو، سه» و بعد با همهی وجودمان شروع کردیم به فریاد کشیدن. از ته گلو و با همهی توانمان نعره میزدیم و دست دیگرمان را گذاشته بودیم روی گوشمان. فوج پرندگان سیاه بود که میرفت سوی آسمان. وحشتزده و هول به هم میخوردند و بعضیشان میافتادند توی آب. صدای بال بال زدنهاشان گوشهایم را پُر میکرد. چند لحظه بعد همهشان در آسمان بودند. باد شدیدی میوزید. مهدی ربی ۱۳۵۹- اهواز مهدی ربی کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی خود را از دانشکدهی هنر و معماری دانشگاه تهران مرکز با رتبه اول گرفت و در حال حاضر دانشجوی دکترای«فلسفهی هنر» در دانشگاه علوم و تحقیقات تهران است. او طی این سالها داوری جوایز متعدد داستاننویسی را بر عهده داشته است که جوایز گلشیری، داستان خوزستان، چراغ مطالعه، شاهوار و بوشهر ازآن جملهاند. ربی برای کتاب اولش «آن گوشهی دنج سمت چپ»، کاندید نهایی جوایز گلشیری، مهرگان، برگزیدهی جایزه روزی روزگاری و برندهی نهایی جایزهی منتقدین مطبوعات ایران در سال ۱۳۸۶ شد. این کتاب در تابستان ۲۰۱۵ توسط انتشارات ایتالیایی «پونته۳۳» به زبان ایتالیایی ترجمه و مراسم رونمایی آن در فستیوال انترناسیوناله برگزار شد. ربی برای کتاب دومش یعنی «برو ولگردی کن رفیق» نیز کاندید نهایی جوایز گلشیری و روزی روزگاری و برندهی نهایی جایزهی منتقدین مطبوعات ایران در سال ۱۳۸۸ شد. او در حال حاضر مدرس داستاننویسی و نمایشنامهنویسی در دانشکدهی هنر و معماری و دانشکده سینماـتئاتر دانشگاه هنر تهران است. حسن آزادی ۱۳۳۶ - تهران برای من که سال ها در رسانه رادیو کار کردم، کتاب گویا همان جذابیت و معماگونگی رادیو را دارد. در روایتگری کتابها، همواره تلاشم در راستای تقویت حس رویاپردازی مخاطب و همراه کردن او با دنیای آگاهی بوده است. امیدوارم در راه رسیدن به این هدف، موفق بوده باشم.