درباره مجموعه مقالات سومین سمینار بین المللی نمایش های آیینی و سنتی
(نسخه pdf)
کنون، در جهان امروز، همهی ما گرفتار در زندانی دهشتانگیزیم. زندانی که هیچ یک از مخوفترین زندانهای جهان را یارای مقابله با آن نیست. مخوفترین زندانهای جهان محاط در این زنداناند. بیرحمترین زندانبانان جهان خود اسیر سرپنجه قهرآمیز این زنداناند. و چه بسا که آنان خود، ترحمانگیزتر از زندانیانند. زندانیان این زندان چون زندان را به جان در مییابند خود آزادتر از زندانباناند. خودآگاهی طئوریک نسبت بدین زندان در ۱۸۴۴ آغاز گردید و آغازگاه پراکسیسی آن در ۱۸۷۱ بود هر چند که زندانبانان، وحشتزده همه را در خاک و خون غلتاندند اما حیات ننگین زندانبانان، ترحمانگیزتر از به خاک و خون خفتگان بوده است. آری، همه ما، من و شما افتاده در سرپنجه قهرآمیز این زندانیم. این زندان چیزی نیست مگر زندان زبان فلسفه و متافیزیک.
معانی اصوات و کلمات در زبان و در تاریخ شش هزار ساله متافیزیک در ذیل کلیه مناسبات بن لادیِ (Uterbau) ادوار متافیزیکی، نخست از معانی حقیقی امت واحده انسانی به معانی مجازی متافیزیک عام و سپس مفاهیم تاریخ متافیزیک خاص و اخص منقلب گردیده است.
آری آیا «این جهان» جز زندان چیز دیگری تواند بود؟
«این جهان زندان و ما زندانیان»