همهی ما به دنبال داشتن خانواده ای شاد و آرام هستیم اما بعد از بچه دار شدن ممکن است همه چیز ناگهان عوض شود و اتفاقت غیر منتظره شرایط زندگی را عوض کند؛ اما درست در همین مرحله است که به عنوان والدین میتوانیم اهداف خود را دنبال کنیم و تبدیل به والدینی شویم که به خوبی از پس فرزند خود بر می آیند و با رفتارهای درست و منطقی نه تنها ه احساسات کودک احترام میگذارند بلکه میتوانند اصول زندگی را به او یاد دهند. در مسیر فرزند پروری تجربیات افراد کنار نظریه های متخصصین میتواند راهگشایی مشکلات باشد و تجربه ی بی نظیری را برای هر پدر و مادری رقم بزند.
کتاب کودک، خانواده و انسان به والدین کمک میکند تا بتوانند در مسیر فرزندپروری صحیح قدم برداردند و به رشد و ارتقای جامعه کمک کنند.
کتاب «کودک، خانواده، انسان» نوشتهی «ادل فبر» و «ایلین میزیش» دو نویسنده آمریکایی در حوزه فرزندپروری، خانواده و ارتباط میان والدین و فرزندان است. در واقع این کتاب حاصل تجربیات این دو خانم است که خود مادر هستند و «به مدت پنج سال در یک گروه تربیت کودک شرکت کردند تا بتوانند فرزندان شان را با روشهای بهتری پرورش دهند. از آن جا که نویسندگان کتاب، روانشناس حرفهای نیستند، در این کتاب از اصطلاحات دشوار و فنی خبری نیست و نویسندگان با سادهترین زبان، تجربیات خود را در مقام مادر در دسترس خواننده قرار دادهاند. آنها حاصل یک دوره پنجساله کار گروهی زیر نظر دکتر جینات را در این کتاب گرد آورده اند و با طرح شکستها و موفقیتهایشان نشان میدهند که تربیت کودک، کاری ساده و پیشپاافتاده نیست.» این کتاب اولین بار در سال 1368 از سوی انتشارات نی با ترجمهی «گیتی فصیحی» منتشر شد و در سال 1393 به چاپ دوازدهم رسید.
به ما گفته میشود که همه احساسات بچهها، حتی آنهایی که بار منفی دارند، بایستی به رسمیت شناخته شوند: بازی با اسباببازیای که اینقدر سخت به کار میافتد بایستی خیلی مأیوسکننده باشد! «وقتی عمه جان لپت را نیشگون میگیرد، خیلی ناراحت میشوی؟»
حالا میتوانستم بفهمم که گرفتن آینهای در مقابل احساسات بچه چگونه میتوانست مفید واقع شود. بهجای اینکه مثل گذشته کوشش کنیم با دعوا و مرافعه با کودکانمان مقابله کنیم، میتوانستیم با این روش جدید رابطه خانوادگی را آرامتر و آسانتر کنیم. صبح، سر صبحانه وقتی پسرم دیوید گفت: «آه، این تخممرغ خیلی شله!»، به جای یک نطق طول و دراز درباره اینکه او اصلا نمیداند راجع به چه حرف میزند و اینکه تخممرغ امروزی دقیقا همان قدر پخته که دیروزیها، به سادگی گفتم: «آهان، پس تو دوست داری تخم مرغت سفتتر باشه!» این به مراتب آسانتر بود و باعث شد تا موضوع تخممرغ چندان بغرنج نشود. با این همه رمز احساسات را درست درک نمیکردم تا اینکه اتفاقی چشمهای مرا به کل این مبحث گشود: یک شب توفانی، وقتی مشغول صرف شام بودیم، آسمان رعد و برقی زد و خانه در تاریکی فرو رفت. وقتی چند لحظه بعد، جریان برق دوباره وصل شد، به نظرم آمد که بچهها خیلی ترسیدهاند. بهترین کاری که میتوانستم بکنم این بود که ترسشان را کمتر کنم. میخواستم بگویم: «خوب، خیلی هم بد نبود، هان؟» که شوهرم تد شروع به صحبت کرد و گفت: «عجب، انگار خیلی ترسناک بود!» بچهها به او خیره شدند، حرف او به نظرم قابلقبول آمد. دنبالش را گرفتم و گفتم: عجيب است، وقتی چراغ در اتاق روشنه همه چیز به نظر آدم خوب و دوستانه است، اما همین اتاق وقتی تاریک می شه چقدر ترسناکه؛ نمی دونم چرا، اما این واقعیت داره.
شش چشم، چنان با آرامش و قدردانی به من نگاه کردند که دست و پایم را گم کردم. من یک جمله بسیار ساده در مورد یک مطلب بسیار معمولی گفته بودم، درحالی که برای بچهها، ارزش بسیاری داشت. ناگهان همه باهم شروع به صحبت کردند و بر یکدیگر پیشی گرفتن:
دیوید: «بعضی اوقات فکر میکنم یک دزد الان می آد و منو می دزده».
اندی: «تو تاریکی، صندلی راحتی شکل یک دیو می شه.»
کتاب از دو بخش اصلی با عناوین «کودکان انساناند» و «والدین نیز انساناند» تشکیل شده است.
در بخش اول نویسندگان با تاکید بر اهمیت این موضوع که باید به احساسات کودکان بها دهیم و ارزش بگذاریم توضیح میدهند زمانی که احساسات کودک شناخته و پذیرفته میشوند کودک هم احساسات خود را بهتر درک میکند و این موضوع در آینده هم به او کمک میکند. در ادامه این بخش نکات مهمی از جمله: استقلال کودک، نقشها و لقبهایی که به کودکان تحمیل میکنیم و اثرات آن، دوستیهای کودک، تغییر شخصیت و تغییر حالت و ... بهطور کامل بررسی میشود.
در بخش دوم با عنوان والدین نیز انساناند نویسندگان درباره احساسات والدین و اهمیت آن توضیح میدهند. در بخش دوم به نقل از توضیحات دکتر جینات راهکارهایی برای برطرف کردن تضادهای بین والدین و فرزندان، اهمیت احساسات هر دو طرف، روشهای مقابله با خشم، تطبیق دادن پیام با حالت روحی، بررسی انواع حالتها، وقتی کلمات اثر ندارند، عمل و محدودیتهای آن و ... با ارائه راهکارها و شیوههای موثر توضیح داده میشوند.
یکی از نکات مهم فرزند پروری مسئله چگونگی خشم و کنترل عصبانیت والدین است که در بخش دوم کتاب به طور مفصل به آن پرداخته شده است.
ادل فیبر Adele Faber لیسانس رشته تئاتر و فوق لیسانس علوم تربیتی از دانشگاه نیویورک دارد، او مادر سه فرزند است و در مدارس نیویورک تدریس میکند. ادل فیبر در زمینهی ارتباطات بزرگسالان و کودکان فعالیت میکند و سخنرانیهای او در سراسر جهان به بسیاری از والدین کمک کرده تا در بهبود روابط خود با فرزندانش تلاش کنند و نتیجه مثبتی را در این مسیر مشاهده کنند.
آیلین مزلیش نویسندهی دیگر این کتاب است که در سال 2017 از دنیا رفت. خانم مزلیش سالها در حوزهی پرورش و ارتباط والدین و مربیان با کودکان فعالیت کرده است و غیر از کتاب کودک، خانواده، انسان چهار کتاب دیگر هم در این زمینه در کارنامهی خود دارد. فیبر و مزلیش با به اشتراک گذاشتن تجربیات خود و همچنین تجربیات والدین دیگر، رویکرد جدید و قابل توجهی را ارائه میدهند که بعدها پایه و اساس کارگاههای آموزشی برای والدین میشود.
فرمت محتوا | epub |
گوینده هوشمند (AI) | راوی |
حجم | 1.۸۵ مگابایت |
تعداد صفحات | 236 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۷:۵۲:۰۰ |
نویسنده | ادل فیبر |
نویسنده دوم | ایلین مزلیش |
مترجم | گیتی ناصحی |
ناشر | نشر نی |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | Liberated parents / Liberated children |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۵/۰۱/۲۸ |
قیمت ارزی | 5.۵ دلار |
قیمت چاپی | 88,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
به نظرم استقبال از این کتاب به این خاطر است که نویسنده از خواننده فاصله نمیگیرد و با روایت سنجیده و منظم رخدادهای اطرافش (چه با اعضای خانواده چه در جلسات گروهی) مشاهدات خودش را مینویسند و همهی ما به عنوان خواننده متوجه اشتراکاتمان با نویسنده میشویم و میتوانیم بهسادگی درک کنیم و پیشنهادهایش را عملی کنیم. از آنجا که این کتاب مورد استقبال خوبی قرار گرفته، پیشنهاد میکنم به مترجم محترم که در متن ترجمه یک بازبینی دقیق داشته باشند یا کتاب را بدهند به یک ویراستار فارسیدان که برخی جملهها را به فارسی تبدیل کند. برای نمونه چند مثال از متن ترجمه میآورم: - مایکل از حرفهای پدرش خیلی سپاسگزار به نظر میآمد. - توجه! شیشهخرده. پای برهنه راه نروید. - «بابا من یک ضرب المثل درست کردهام...» (ضربالمثل درست کردنی نیست، بلکه عبارت یا جملهای طی یک فرایندی و به انتخاب گویشوران تبدیل میشود به مَثَل.) - در عرض نیم ساعت این کودک از شیون و زاری به عقل رسیده بود. - یکی از آنها مدام شاکی است که پسرش از بس دچار خلافکاری میشود نیمی از وقت مدرسهاش را در اتاق مدیر میگذراند. - چرا نمیتوانم او را از شکوه، گریه، و به حال خود دل سوزاندن رها کنم - اندی داغان شد. (اصل کلمه داغون است، نه اینکه در داغان باشد و در مکالمات عامیانه داغون تلفظ بشه) - هنگام بازگشت در یک کافهتریای کوچک توقف می کنیم که بنزین گیری کنیم. - چقدر صحبت کردن با او خوشایند است! مدتی از پشتیبانی او بهرهمند میشوم. - ناگهان از اینکه اینقدر باز با او صحبت کردهام ناراحت میشوم. - من رابطهی آن دو را حسابی تشویق میکنم.
این کتاب بسیار عالی بود من کتابهای زیادی در این حیطه خوندم ولی این تنها کتابی ست که به جرات میتونم در ردیف اول قرارش بدم و به دوستانم هم هدیه دادم و به خیلی ها پیشنهاد دادم که بخونن...کاملا میتونید با کتاب ارتباط برقرار کنید...من قسمتهای مهمش رو برای خودم هایلایت کردم که به راحتی بتونم دوباره بخونم
بسیار کارآمد و هر انسانی در روابطش میتونه از این کتاب چیز یادبگیره... این کتاب رابطه خوب را به یک مهارت تقلیل نداده بلکه باید انسان همه جانبه و عمیق به صفات و ویژگیهاش دقت کنه
یکی از کتابهاییه که هر پدر و مادری باید بخونه
همین الان ۱۹ تیر ماه ۱۴۰۰ تمامش کردم من دو پسر دارم چون هرروز با پسرها وقت می گذرونم عین یه کارگاه روانشناسی بود عالی و مفید و کاربردی ولی به نظر من پدر و مادر باید باهم بخونن و در آخر یکبار دیگه باید بخونم یعنی پیشنهاد می کنم هر شش ماه یکبار خوانده شود موفق باشید
به نظرم یکی از نقاط قوت این کتاب، تجربههای مادران بود. اینکه توی شرایط مختلف، چطور تونستن آموزههاشون رو عملی کنن. توی این کتاب اینکه چه چالشهایی برای پیاده سازی اون نکات داشتن، برای من تاثیرگذارتر از خیلی کتابهای تربیت کودک دیگه بود.
فوق العادههههههههه بود این کتاب....منی که حدود ۵۰ کتاب تربیتی خوندم به جرئت میتونم بگم تو لیستم بین ۵ کتاب برتر بود
این کتاب فوقالعااااده س. خوندنش هرچندوقت یه بار لازمه. تا حالا به خیلیا هدیه دادمش. با زبانی بسیار ساده و روان کلیدی ترین نکات رو بیان کرده. زوایه دیدش به کودک و به انسان بی نظیره
من تازه کتاب رو دانلود کردم و الان ک ساعت ۵صبحه چندساعت پیوسته خوندمش...فک میکنم فردا دوباره باید از اول بخونم و برای خودم نکته برداری کنم...مطالبش ک عااالیه..امیدوارم بتونم این مطالبو توی زندگی ب کار ببندم
مثال های روزمره و درک احساسات کودکانه شو خیلی دوست دارم ، مثل اینه که درقالب کودکت داری زندگی میکنی و ازنزدیک داری حس ودرکش میکنی، کتاب خیلی خیلی خوبیه واقعأ هم بهتره که هرپدر ومادری حداقل یه بار این کتاب رو بخونن