نویسنده کتاب «تولّدی دیگر» در سرآغاز نوشته خود چنین میگوید:
«کتاب حاضر در آخرین سال یک سده و در آخرین سال یک هزاره نوشته شده است و با این انگیزه نوشته شده است که تا آنجا که بتواند راهنمای فکری نسل نوخاستهای باشد که در کوتاه زمانی پا به قرنی تازه خواهند گذاشت».(۲۲)
چنانکه ملاحظه میکنید آقای شفا ادّعا دارد که آهنگ آن نموده تا نسل نو را راهنمایی کند. روشن است که در این زمینه ابتدا باید دانست کمبودهای اساسی قرن ما کدام است تا با شناخت آنها، نسل جدید را آگاه سازیم و راه حل نشان دهیم، مبادا همچون ما گرفتار آن کاستیها شوند. امّا آیا دنیای ما بهلحاظ صنعت و تکنیک دچار نقصان شده است یا بهلحاظ معنوی در جایگاه شایستهای قرار ندارد و از این حیث باید بیشتر احساس کاستی کنیم؟
اسم این روش نگارنده که نقد نیست، ایدئولوژیک کردن تفکر و نفی هر چیز مغایر با یک ایدئولوژی پذیرفته شده است. یعنی ساعتها می شود به جای پرداختن به استدلالها و مسیر فکری دیگری، بر سر پیش فرض ایدئولوژیک جدل کرد که آیا دنیا نقص فنی دارد یا نقص معنوی، و هیچ وقت هم به پاسخ نرسید.