
کتاب دور از خانه پدری ام
نسخه الکترونیک کتاب دور از خانه پدری ام به همراه هزاران کتاب دیگر از طریق اپلیکیشن رایگان فیدیبو در دسترس است. همین حالا دانلود کنید
نقد و بررسی کتاب دور از خانه پدری ام
داستانهای مستند همواره از جذابیت بیشتری از داستانهای غیرواقعی برخوردارند. گویی علم به مستند بودن داستان منجر به تاثیرگذاری بیشتر داستان روی خواننده میشود و روند حوادث، خواننده را بیش از پیش تحتتاثیر خود قرار میدهد. کتاب دور از خانه پدریام نمونهای از این ژانر داستانی است که توسط جیل مک گیورینگ نوشته شده است.
خلاصه داستان دور از خانه پدریام
دوام آوردن در حوزهی وسیعی از جغرافیای امروزی جهان برای یک زن تنها بسیار دشوار است. کاراکتر اصلی این کتاب لیلا دختری سیزده ساله است که متعصبین مذهبی طالبان مدرسهی پدرش را به آتش میکشند و با سختگیرهای بسیار زندگی را برای او در پاکستان با دشواری همراه میکنند. او ناچار به مهاجرت از پاکستان میشود و زندگی در کوهستانهای سرسبز هیمالیا را با کمپهای نزدیک پیشاور تعویض میکند. لیلا ناچار میشود بین زندگی سنتی با خانوادهاش و استقلالی که میتواند منجر به مرگش شود یکی را انتخاب کند. زندگی این دختر نوجوان با مستشاری خارجی که در حال تحقیق مرگهای اسرارآمیز کمپ است گره میخورد و سرنوشتی متفاوت را برای او رقم خواهد زد.
دربارهی کتاب دور از خانه پدریام اثر جیل مک گیورینگ
دور از خانه پدریام عنوان رمانی مستندگونه نوشتهی جیل گیورینگ است. نویسنده در این داستان به روایت حوادث زندگی دختری به نام لیلا در پاکستان که تحت اشغال طالبان است میپردازد. این کتاب در سیفصل نوشته شده است. گیورینگ برای سالهای زیادی به عنوان روزنامهنگار و خبرنگار در پاکستان مشغولیت داشته است و به همین دلیل آشنایی بسیاری با موضوعات و دغدغههای مطرح شدهی داستان دارد و از نزدیک آنها را لمس کرده است. نام لاتین این کتاب Far From My Father’s House است و نسخه ترجمه شده آن در ایران 454 صفحه دارد. کتاب دیگری عینا با همین نام توسط الیزابت جیل (Elizabeth Jill) نوشته شده است که با کتاب حاضر بیارتباط است.
دربارهی جیل مک گیورینگ نویسندهی کتاب دور از خانه پدریام
جیل مک گیورینگ Jill MC Givering برای مدت بیست و پنج سال به نویسندگی اشتغال داشت. او در حال حاضر روزنامهنگار ارشد خبرگزاری BBC است و پیش از آن روزنامهنگار و خبرنگار حوزهی آسیای جنوبی این خبرگزاری بود. در میان آثار او میتوان انواع متفاوت ادبی مانند داستان کوتاه، نمایشنامه و داستانهای مستند را مشاهده کرد. اولین رمان او به نام The Last Kestrel در سال 2010 به چاپ رسید. داستان کتابThe Last Kestrel حول حوادث جاری افغانستان گردش میکند. کتاب دور از خانهی پدریام دومین رمان بلند این نویسنده است که در سال 2011 برای اولین بار به چاپ رسید و موقعیت جغرافیایی حوادث آن شمال غربی پاکستان است.
چرا باید کتاب دور از خانه پدریام را خواند؟
کتاب دور از خانهی پدریام به دور از ارزش ادبیاش میتواند روایتی واقعی از دشواریهای زندگی برای مردمی باشد که مجبور شدهاند در شهرها و روستاهای تحت حکمرانی طالبان و تندروهای مذهبی زندگی کنند. این کتاب نه تازیانهای کوبنده و افشاگرانه از یک ژورنالیست تمام عیار است که بخواهد آبروی نداشتهی تندروهای مذهبی را خدشهدار کند و نه رمانی ادبی و حرفهای. اما گرچه ممکن است مهارت گیورینگ به عنوان نویسنده تا اندازهای تحت تاثیر حرفهی خبرنگاریاش با ضعف مواجه باشد و در نهایت با یک اثر غنی ادبی مواجه نباشیم اما روایتِ کیفیت و تجربهی زندگی سختیدیدگانی که از حکومت تندروی طالبان گریختهاند به تنهایی میتواند تاثیری عمیق، الهام بخش و آموزنده بر زندگی خواننده داشته باشد.
- کتاب دور از خانه پدریام در دستهی کتابهای داستان مستند قرار دارد.
- کتاب دور از خانه پدریام مناسب برای گروه سنی بزرگسال است.
- تعداد صفحات نسخهی چاپی کتاب 456 صفحه است که با مطالعهی روزانه 20 دقیقه میتوانید این کتاب را در 22 روز بخوانید.
- کتاب دور از خانه پدریام جزو کتابهای حجیم و بلند با موضوع داستان است. این کتاب برای افرادی که وقت بیشتری برای مطالعه دارند و میخواهند در زمینهی داستان زمان بیشتری را به مطالعه اختصاص دهند انتخاب مناسبی است.
در بخشی از کتاب دور از خانه پدریام میخوانیم
نعرهای هوا را شکافت، از دور، اما سوزناک و گوشخراش. فریادی حیوانی. الن از جا پرید و صاف نشست. خواب کاملاً از سرش پریده بود. وحشت ناشی از آن، مو بر تنش راست کرد. در آن فضای نیمه روشن، چند بار پلک زد و منتظر ماند. گوشهایش را تیز کرده بود تا بشنود. سلول را سکوتی سنگین فراگرفته بود. چند دقیقهای گذشت. به خود گفت این فقط فریاد یک حیوان بود. حیوانی وحشتزده،نه چیزی دیگر. ضربان قلبش دوباره آرام گرفت و بهتدریج حالت جسمانیاش عادی شد. سرلیلا را بلند کرد تا بتواند پاهای گرفته و خوابرفتهاش را بمالد.
نعرهای دیگر کشیده شد، و به دنبالش زوزهای ممتد و طولانی. این صدای یک مرد بود، فریادی ناشی از درد. الن آروارههایش را بر هم فشرد و سعی کرد در برابر آن صدا تاب بیاورد. چشمانش را محکم بسته بود. یک دستش را حائل لیلا کرد و دست دیگرش را روی سر او گذاشت و موهایش را نوازش کرد. به سختی نفس میکشید.
وقتی صدای فریاد کاملاً خاموش شد. الن نگاهش را تا پنجره بالا کشاند و در دل گفت: آنها ما را زنده گذاشتند. اگر میخواستند، میتوانستند تا حالا ما را بکشند.
در قسمتی دیگر از ساختمان، صدای غزغژی خشک آمد و به دنبالش صداهای پاهایی سنگین، گرومب گرومپ. بعد سکوت. نعرهی سوم، این بار ضعیفتر، رقتانگیزتر. صدای همان مرد بود. الن سرش را به عقب رها کرد تااینکه تکیهاش را به دیوار داد و صورتش رو به سقف تاریک قرار گرفت. آن صدا ممکن بود مال هرکسی باشد. الن احساس کرد بدنش داغ شد. بعد يخ کرد.
آنچه در بالا خواندید بررسی و نقد کتاب دور از خانه پدریام اثر جیل مک گیورینگ بود.خرید و دانلود این اثر در همین صفحه امکانپذیر است. برای مطالعهی دیگر کتابها در زمینهی داستان میتوانید به قسمت دستهبندی کتابها مراجعه و کتابهای این موضوع را یکجا مشاهده کنید.
نظرات کاربران درباره کتاب دور از خانه پدری ام