این تانیاست. خیلی راحت میشود فهمید که تانیا کی دلش نمیخواهد کاری را بکند؛ چون جیغ میزند: «این کار را نمیکنم!»
تانیا دلش نمیخواهد چهکار کند؟
بعضی وقتها دلش نمیخواهد به خرید برود.
یا اینکه دلش نمیخواهد به خانه برگردد.
یا دلش نمیخواهد چکمههای گرم زمستانیاش را بپوشد، چون صندلهایش خیلی قشنگترند.
اما یک کار هست که تانیا هیچ وقت دلش نمیخواهد بکند.
- موهایم را شانه نمیکنم!