
کتاب ماه به روایت آه
نسخه الکترونیک کتاب ماه به روایت آه به همراه هزاران کتاب دیگر از طریق اپلیکیشن رایگان فیدیبو در دسترس است. همین حالا دانلود کنید
معرفی کامل کتاب ماه به روایت آه را رایگان بشنوید
نقد و بررسی کتاب ماه به روایت آه
واقعهی کربلا حافظهی جمعی شیعیان و درس آزادگی برای جهانیان است. دشت کربلا تنها نبردی بین دو جبههی مخالف نیست، بلکه دفاعی همه جانبه از آزادگی و حقانیت راستی است. در این نبرد تاریخی تنها تعداد کمی توانستند سربلند بیرون آیند. میان هزاران نفر در دشت کربلا تنها 72 نفر تصمیم به همراهی امام حسین (ع) و جنگیدن در جبههی حق گرفتند. 72 نفری که هرکدام الگوی راستی و وفاداری برای نسلهای آینده شدند. حضرت ابوالفضل العباس (ع) پرچمدار کربلا یکی از قهرمانان واقعهی کربلا لقب گرفت که به همگان درس وفاداری را آموخت. ابولفضل زرویی نصرآباد در کتاب ماه به روایت آه داستان زندگی ماه بنی هاشم حضرت عباس (ع) را با نگاهی متفاوت و تازه به رشتهی تحریر درآورده است.
خلاصهای از داستان کتاب ماه به روایت آه
کتاب ماه به روایت آه در 12 فصل از زبان دوازده راوی مختلف، زندگی حضرت عباس (ع) را توصیف کرده است. «مسلم بن عقیل»، «امالبنین»، «عبدالله بن ابی محل»، «کزمان»، «لبابه»، «زینب (س)»، «زید بازرگان»، «شبث بن ربعی»، «امکلثوم»، «سرجون» و «عبیدالله بن عباس بن علی» دوازده شخصیتی هستند که از زبان آنها داستان روایت میشود. راویان، زندگی پرچمدار کربلا را قبل و بعد از شهادت به تصویر میکشند.
دربارهی رمان ماه به روایت آه
با توجه به عظمت واقعهی عاشورا تاکنون آثار بسیار زیادی برای به تصویر کشیدن آن خلق شدهاند و مخاطبین با جنبههای مختلف واقعه آشنایی دارند. ابولفضل زرویی نصرآباد با آگاهی از این مسئله، از شکل و نحوهی شهادت حضرت عباس عبور کرده و سعی کرده است با استفاده از مستندات تاریخی، ابعاد دیگر زندگی حضرت را به تصویر بکشد. هدف از نگارش این کتاب بررسی و روایت اتفاقات و حوادث تاثیرگذار زندگی حضرت ابوالفضل بوده که کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند.
یکی از مهمترین ویژگیهای کتاب دست اول بودن اطلاعات تاریخیست که در اختیار مخاطب قرار میگیرد. زرویی با مطالعه اسناد تاریخی ابعاد جدیدی از زندگی حضرت عباس را بررسی کرده که تا پیش از آن کمتر دربارهی آنها صحبت شده بود. نویسنده در نگارش ابعاد مختلف زندگی حضرت از شیوهی جدیدی استفاده کرده و با بهره گرفتن از چندین راوی که هرکدام بخشی از وجوه زندگی حضرت عباس (ع) را روایت میکنند، کتاب را نوشته است. با وجود اینکه روایت راویان در کتاب، سیر داستانی پیوستهای ندارند اما هرکدام بخشی از جنبههای شخصیتی حضرت را معرفی میکنند که در نهایت تمام بخشها در کنار هم تصویری جامع از ماه بنیهاشم را به مخاطب نشان عرضه میکنند.
از 12 راوی داستان تنها «زید بازرگان» شخصیت حقیقی نیست و دیگر راویان که از دوستان و دشمنان حضرت عباس (ع) هستند، همگی شخصیتهای واقعیاند. نثر کتاب در عین سادگی از نظر ادبی نیز جذابیت دارد و زرویی با قلم شیوایش لذت خوانندن کتاب را دو چندان کرده است. اطلاعات تاریخی که بسیاری از آنها دست اول هستند نیز در کتاب به شیوهای جالب و لابهلای قصه گنجانده شده تا فهم آن برای مخاطب آسانتر شود.
دربارهی نویسندهی کتاب، ابولفضل زرویی نصرآباد
ابوالفضل زرویی نصرآباد شاعر، نویسنده و طنزپرداز ایرانی در سال 1348 در تهران متولد شد. عمدهی فعالیت زرویی در حوزه طنز بوده است و مطالب خود را با نامهای مستعاری همچون «ملانصرالدین»، «چغندرمیرزا»، «ننه قمر»، «آمیز ممتقی» و «عبدل» در مجلات و روزنامههای گوناگون از جمله «گل آقا»، «همشهری»، «جامجم»، «ایرانیان» و «کیهانورزشی» منتشر میکرد.
زرویی تحصیلات خود را تا مقطع کارشناسی ارشد در رشتهی زبان و ادبیات فارسی ادامه داد و خیلی زود، زمانیکه تنها 20 سال داشت وارد حوزهی مطبوعات شد. تحصیلات و پژوهشهای زرویی تاثیری بسیار مطلوب بر نوشتههایش گذاشته است که آنها را ماندگار کرده است. «رضا رفیع» طنزپرداز و روزنامهنگار قدرت نوشتههای زرویی را اینگونه توصیف میکند: «نقطهی قوت طنز زرویی نصرآباد اشراف وی به متون کهن ادبیات فارسی است؛ آقای زرویی با آگاهی قالب و محتوا را انتخاب میکرد، قالبی مناسب و متناسب با محتوایی که در نظر داشت، تناسب بین ظرف و مظروف در طنزنویسی ویژگی کار آقای زرویی بود بهخاطر همین رعایت تناسب بود که عموما طنزهایش به اثری فاخر تبدیل میشد که ماندگار و تاثیرگذار میشد.»
طنز جذاب و قلم شیوای زرویی از همان ابتدای نویسندگیاش بسیار مورد توجه قرار گرفت تا جاییکه القابی همچون «عبید زاکانی» عصر را به او دادند. «کیومرث صابری فومنی» موسس «گل آقا»، زرویی را امید ادبیات طنز میدانست و دربارهی او در مصاحبهای در اوایل دههی 70 شمسی و در ابتدای کار زرویی، چنین گفت: «قلمی که عبید و دهخدا در دست داشتند، الان بیصاحب نیست. طنز جان میگیرد. یکی از مشهورترین طنزنویسان امروز ما ملانصرالدین (ابوالفضل زرویی) تنها 23 سال دارد! چراغها دارند روشن میشوند. شهر چراغانی خواهد شد.»
زرویی در دوران فعالیتش تلاش زیادی برای شکلگیری محافل طنز و ادبی هم کرد. از جملهی این فعالیتها میتوان به برگزاری نخستین شب شعر طنز ایران و نخستین جشنواره طنز دانشجویان کشور اشاره کرد. همچنین او در سال 1381 نخستین شب نثر طنز ایران را نیز با عنوان «شب خلوت» برگزار کرد. هدف زرویی از برگزاری اینگونه محافل ارائهی تصویری درست از شعر طنز میان، مردم بود. او در اینباره عنوان کرده است: «فکر میکنم از این جهت بر طنز جفا رفته و میرود و بسیاری از اهل اخلاق، فرزندان خود را از طنز محروم میکنند؛ زیرا تصور میکنند طنز جزء مطالب، نوشتهها و سرودههای سخیف و غیراخلاقی است....بحث دیگر دربارهی طنز، رعایت انصاف است و این انصاف است که تفاوت میان طنز و هجو را ایجاد میکند. تمام اجزای طنز و هجو با یکدیگر همخوانی دارند مگر در انصاف. زمانیکه انصاف را از طنز بگیریم و در مسائل اغراق کنیم وارد حیطهی هجو شدهایم».
آثار ابوالفضل زرویی نصرآباد
بیشتر آثار زرویی در حوزهی شعر و نثر طنز است که در مجلات مختلف به چاپ رسیدهاند اما در کنار آنها او کتابهای متعددی نیز منتشر کرده است. در بین آثار زرویی رمان ماه به روایت آه با آثار دیگر او که همگی در حوزهی طنز فارسی نوشته شدهاند متفاوت است. ماه به روایت آه شرح حال حضرت عباس است که کتاب موفق به دریافت جایزه ادبی کتاب سال عاشورا شد. از آثار طنز زرویی نیز میتوان به «تذکره المقامات»، «افسانههای امروزی»، «غلاغه به خونهش نرسید»، «حدیث قند» و «رفوزهها» اشاره کرد. علاوهبر این او دو کتاب «وقایعنامه طنز ایران» با همکاری «فریبا فرشادمهر» و «هزار سال طنز فارسی» را به همکاری «نسیم عرب امیری» را در حوزه پژوهش طنز روانهی بازار کتاب ایران کرده است.
انتشار کتاب ماه به روایت آه
انتشارات کتاب نیستان کتاب ماه به روایت آه اثر ابوالفضل زورویی نصرآباد را در سال 1391 منتشر کرده است. علاوهبر نسخهی چاپی، نسخهی الکترونیکی و صوتی کتاب نیز منتشر شده است. خرید و دانلود پی دی اف کتاب در سایت و اپلیکیشن فیدیبو امکان پذیر است. همچنین نسخهی صوتی کتاب نیز با صدای «مریم مهنگار» و «احسان چریکی» در فیدیبو قابل شنیدن است. خرید اینترنتی دیگر آثار زرویی از جمله نسخهی الکترونیکی و صوتی «رفوزهها» و نسخهی الکترونیکی «حدیث قند» و «غلاغه به خونهش نرسید» در فیدیبو فراهم شده است.
در بخشهایی از کتاب میخوانیم
مسلم بن عقیل : یک دست به چوبدستی که عصایش بود و دست دیگر بر شانهی نحیف من که پسرش بودم. چشمان پدر هر سال کمسوتر میشد و من هر روز، گاه تا دو یا سه بار، با پاره نمدی لوله شده در زیر بغل، پدر را از خانه تا مسجد پیامبر و از مسجد تا خانه همراهی میکردم.
پسر بچهای بودم ده – یازده ساله، پا برهنه، بر کوچههای خاکی و تفتهی مدینه، با شانهای عرق سوز شده در زیر دست پدر؛ پدری که افزایش سن جسم و کاهش سوی چشم، هر سال از فاصلهی گامهایش میکاست و بر سنگینی فشار دستش بر شانهام میافزود.
مسجد پیامبر با حصیرهایی از لیف خرما فرش شده بود. تا پدر به سلام و حالپرسی از اهل مسجد مشغول بود، پاره نمد را، جای همیشگی، کنار دیوار پهن میکردم. پدر که عصا را به دیوار تکان میداد و بر نمد مینشست، معمولا چند نفری بر گرد او مینشستند. این یکی برای شنیدن حدیث آمده بود، آن یک برای دیدار خویشان و یاران پیامبر، این دیگری برای شنیدن و ثبت سیره و روش رسول خدا در مواجهه با امری خاص. بیشتر سوالاتی که از پدرم میشد، مربوط به علمالانساب و تبارشناسی افراد و اقوام و قبایل عرب بود. پدرم حافظهای حیرتانگیز داشت و شجره و ریشه و پیوندهای فامیلی افراد و قبایل را از خود آنان نیکوتر میدانست.
روزی، یکی از تجار یمن که از گسترهی دانش پدرم در بهت و حیرت فرو رفته بود، از او پرسید: «ای پسر عموی پیامبر، آیا در تمام عالم، پس از خدا و رسول او، کسی هست که به اندازهی تو بداند؟ پدرم به حسرت آهی کشید و سر تکان داد و با لبخندی تلخ گفت: «به خدا قسم، دانش من و تمام جهانیان، در برابر آنچه برادرم علی – که سلام خدا بر او - میداند، چون قطرهای است در برابر دریا. بسیار میشنیدیم از فرستادهی خدا – که درود خدا بر او- که: من شهر دانشم و علی دروازهی ورود به این شهر است. علی در ابلاغ پیام خدا شریک و مددکار پیامبر بود و پیامبر بارها او را در نسبت با خویش، به منزلهی هارون در نسبت با موسی میدانست...»
نظرات کاربران درباره کتاب ماه به روایت آه