
کتاب راهنمای موفقیت و شکوفایی فردی
نسخه الکترونیک کتاب راهنمای موفقیت و شکوفایی فردی به همراه هزاران کتاب دیگر از طریق فیدیبو به صورت کاملا قانونی در دسترس است.
فقط قابل استفاده در اپلیکیشنهای iOS | Android | Windows فیدیبو
درباره کتاب راهنمای موفقیت و شکوفایی فردی
اگر میخواهیم خوب زندگی کنیم و بی چون و چرا تسلیم تقدیر و سرنوشت نشویم باید از تمامی قابلیتهای شخصیتی خود بهره ببریم. هوبرژااویی که در سراسر جهان یکی از بزرگترین متخصصان شخصیتشناسی، رموز دستیابی به موفقیت و همچنین خلاقیت محسوب میشود در این کتاب با استناد به انجام تمرینات و تکیه بر نمونه و مثالهای متفاوت به راههایی اشاره میکند که میتوان با استفاده از آنها مسیر یکنواخت زندگی را تغییر داد و عنان سرنوشت خویش را به دست گرفت. به عقیدهی او برای نیل به موفقیت باید زمینههای گوناگون شخصیتی؛ یعنی حافظه، کنجکاوی، تخیل و پیش آگاهی را رشد داد و به شکوفایی رساند. تمامی این موارد تنها در صورتی میتواند به موفقیت منجر شود که فرد قادر به برقراری ارتباط با خود و دیگران باشد و بتواند با خلاقیتی که از خود نشان میدهد دروازههای نوآوری و نگرشی نوین را به روی جهان بگشاید.
بخشی از کتاب راهنمای موفقیت و شکوفایی فردی
فصل اول: دنیا مدام عوض می شود
آموزش
کار
زوج زن و شوهر
تفریحات
زندگی روزمره
۱. تغییراتی همه جانبه
جامعه ای که در آن زندگی می کنیم دو بارزه دارد: تغییرات و پیچیدگی ها. دیگر چیزی مثل قدیم نیست، دیگر چیزی مثل قدیم نخواهد ماند. دیگر چیزی ساده نیست، تمامی معیارهای حتمی زیر سوال رفته اند و بسیاری از پاسخ هایی که دست یافتن بدان ها بسیار دشوار بود، دیگر به کار نمی آیند. حتی بدتر از این، این پاسخ ها ممکن است به بروز دشواری هایی حادتر در زمینه ی درک مشکلات نوینی که ذهن مارا به خود مشغول می کنند منتهی شوند و بدین ترتیب مانع کشف دستاوردهای جدیدی شوند، که در آن واحد منحصر بفرد و کارگشا هستند.آیا باید از مسائل جدید ترسید؟
تغییراتی که در موارد گوناگون مشاهده می شود تمامی زمینه های زندگی ما را از خود متاثر می کند: تربیت فرزندان، کار، زوج، تفریحات، زندگی روزمره و قدرمسلّم رشد ابعاد زندگی فردی.
تربیت
مشکلات از همان بدو زندگی خود را نشان می دهند. نظریه هایی که در زمینه ی رفتار با نوزادان عرضه می شود با سرعتی فراوان تغییر می کند. حتی نحوه ی زایمان نیز به کرّات دستخوش تغییراتی می شود که گاه از درک آن عاجزیم: زایمان باید به صورت درازکش باشد، یا در آب، یا نشسته، یا بدون اپیدورال، در خانه یا در بیمارستان. نحوه ی خواباندن نوزاد، مدت ها موضوع بحث بود تا این که در نهایت به پاسخ صحیح آن دست یافتند: نوزاد را باید به پهلو و یا به پشت خواباند (آمار نشان می دهد که مرگ نوزاد از آن به بعد تا حد ۷۰% کاهش یافته است). این مطلب در مورد تغذیه ی نوزاد نیز مصداق دارد. خوردن شیر مادر، امروزه، بهترین شیوه محسوب می شود. اما چند بار در روز؟ برای بعضی، به همان اندازه که نوزاد طلب می کند، برای بعضی دیگر، در ساعاتی مشخص و بین این ساعات باید به نوزاد پستانک داد.
در چه سنی باید خواندن یاد گرفت؟ بعضی می گویند از دو سالگی، بعضی دیگر می گویند پنج سالگی یا پیش دبستانی. این مطلب بحثی است که نه پایانی می شناسد و نه جوابی. بنابراین نباید تعجب کنیم اگر والدین را حیران و سرگشته می بینیم. بعضی پزشکان متخصص اطفال به آزادگذاشتن بی قیدوشرط اعتقاد دارند ــ کودک همیشه حق دارد و خوب می داند که به چه چیزی نیاز دارد، کار والدین این است که به گوش باشند و خواسته هایش را برآورده کنند ــ برخی دیگر از متخصصان معتقد به «تربیت» از همان بدو امرند ــ بدین معنا که باید بدون اعمال خشونت ــ تجدد این گونه ایجاب می کند ــ قواعد و هنجارهایی را که در زندگی به دردش خواهند خورد و باعث خواهند شد تا «رفتاری خوب» داشته باشد به او آموزش داد. البته تردیدی نیست که واقعیت چیزی است حدفاصل این دو پیشنهاد و ما در فصل سوم این کتاب خواهیم دید که چگونه والدین می توانند از دام آزادی بی قیدوشرطی که ممکن است به آشوب طلبی منتهی شود، از یک سو، و سخت گیری زیاده از حد که می تواند به خدشه دار شدن شخصیت کودک بیانجامد، بگریزند.
نوجوانان به نوبه ی خود همیشه یکی از پردغدغه ترین مشغولیات والدین محسوب شده اند. والدین نمی دانند برای حل این مشکل دست به دامان چه امام زاده ای شوند و در اکثر موارد خود را در مجادله ای بی سرانجام گرفتار می بینند؛ گرفتار بین خواسته های متضاد جوانان که طالب آزادی بیشتر و مسئولیت کمترند و یا توجه بیشتر می خواهند و درعین حال حضور کم رنگ تر والدین را، که هم ترغیب و تشویق بیشتر را می خواهند و هم آرامش بیشتر را ــ به قول خودشان می خواهند دست از سرشان بردارند.
به تمامی این ها باید مقوله ی ارزش ها را نیز اضافه کرد. همگان اتفاق نظر دارند که جوانان دیگر به چیزی اعتقاد ندارند و ضداخلاقی و بی قیدوبند شده اند. اما همین جوانان هستند که در برنامه های بزرگی مانند کمک به مستمندان کشورهای جهان سوم و یا پزشکان بدون مرز وارد عمل می شوند. همین جوانان هستند که به والدین شان با دیدی در آن واحد توام با شماتت و محبت می نگرند. جوانان به والدین خود خرده می گیرند که برایشان دنیایی با وضعیتی بد را به ارث گذاشته اند و ناخواسته آینده ی کره ی زمین را با خطر مواجه کرده اند؛ اما، درهمین حال، ایمان دارند که والدین شان نیت بدی نداشتند و تنها از سر بی اطلاعی دست به بعضی اعمال زده اند. و اما در مورد مواد مخدر، باید اعتراف کرد که مسئله ای است به حدی جدی که من تصمیم گرفته ام تا بخشی از این کتاب را صرفا به بررسی این مبحث اختصاص دهم.
کار
امروزه خوب می دانیم که بخش زیادی از وقت خود را صرف کار می کنیم. خود کارفرماها، یا لااقل آگاه ترین شان، نیز می دانند که هوش و درایت تمامی افراد یک شرکت برای پیشرفت و شکوفایی آن شرکت الزامی است. این که در این اواخر بسیاری از سفره خانه ها در مراکز بزرگ به رستوران بدل شده است، گواهی دال بر تغییری اساسی در رویکردها و این که لذت بردن لازمه ی محیط کار است. این موقعیتی است که پیش از این امکان مشاهده اش وجود نداشت و نباید آن را ساده از دست داد.
صحبت از کار که می شود یاد یافتن اولین حرفه می افتیم. در این زمینه، به غیر از دستورالعمل های رایج و نه چندان موثر، راه های دیگری نیز وجود دارد. به ویژه، در زمینه ی ایجاد همکاری توام با خلاقیت بین بزرگسالان و جوانان که به هر دو این امکان را می دهد که به اتفاق راه های تازه ای را تجربه کنند. امروزه اصطلاح روحیه ی شرکت زدن باید در مفهومی گسترده تر مدنظر قرار گیرد. مفهومی که در آن واحد دربرگیرنده ی قابلیت نوآوری از یک سو و مسئولیت مفید بودن برای جوانان از سوی دیگر باشد... و این جوانان ممکن است از هر سنی باشند. مطالعات متعددی نشان می دهد که آن چه جوانان هنگام جستجوی کار مدنظر دارند نه حقوق است و نه امنیت شغلی، بلکه جالب بودن کار و کیفیت محیط کار است که برایشان اهمیت دارد.
مقدمه
هر انسانی در زندگی حق انتخاب دارد.فرد می تواند با سیاست آن چه را برایش رخ می دهد بپذیرد، می تواند خودش را برای مسائلی که باب میلش نیست دلداری دهد و به خودش بگوید ممکن بود از این بدتر هم بشود، می تواند از خرده منافعی که از حوادث نصیبش می شود بهره بگیرد و یا خود را تسلیم سرنوشت و تقدیر کند و دردها و آلامش را تسکین بخشد.
می تواند مدام ناله و شکوه کند و به خود به عنوان قربانی ناحق سرنوشت و بدجنسی مردم بنگرد و احتمالاً از آن هایی که از او ضعیف ترند انتقام بگیرد.
اما ممکن است به این مطلب نیز برسد که در کوران حوادث ناتوان نیست، که بر سرنوشتش مسلط است، که قابلیت این را دارد که امور زندگی را رتق و فتق کند، که می تواند خلاقیت داشته باشد، نه این که الزاما آثار هنری خلق کند، بلکه خلاقیت را در زندگی به خدمت بگیرد، قابلیت هایش را به کار بندد و راهش را به سوی خوشبختی بیابد.
دو نوع خوشبختی وجود دارد: خوشبختی مصرف کننده ای، که تنها خواسته اش به دست آوردن چیزی است که به او پیشنهاد می کنند و حاضر است تا هر چیز بنجلی را که پیش از این بارها مورد استفاده قرار گرفته است ــ خواه مادی و خواه معنوی ــ ببلعد.
و خوشبختی دوم که حاصل جستجو و پرسش و شک و دستیابی به شادی حقیقی... یعنی همان خلاقیت است.
این کتاب مروری است بر عناوینی از قبیل خلق آثار، به انجام رساندن برنامه ها و البته تحقق بخشیدن به خواسته های خود در طول زندگی روزمره. این که بتوانید از توانایی های پنهانتان که خودتان نیز به داشتن شان اذعان ندارید استفاده کنید و آن ها را با استفاده از ترفتندهایی ساده و نشاط آور شکوفا کنید و زندگی خودتان را بسازید و برای جامه ی عمل پوشاندن به افکار و زندگی حقیقی تان دست به کار شوید.
نویسنده ی این کتاب یکی از متخصصان برجسته ی خلاقیت در جهان محسوب می شود. او اکنون قریب به بیست سال است که به شرکت ها و بنگاه های مختلف خصوصی و یا دولتی کمک می کند تا ابتکار به خرج دهند و محصولات جدیدی را ابداع و تولید کنند و خدمات بهتری را عرضه نمایند و راه های نوینی را در برقراری ارتباط و فعالیت تجربه کنند. او امروز تجربیات خود را در اختیار زندگی خصوصی افراد قرار می دهد، دراختیار تمامی آن هایی که مصمم اند تا جستجو را آغاز کنند و راه موفقیت و شکوفایی فردی را بیابند.
نظرات کاربران درباره کتاب راهنمای موفقیت و شکوفایی فردی