پیشنهاد دوئل تولستوی به ایوان تورگنیف، خالق «پدران و پسران»
ایوان تورگنیف، با نام کامل ایوان سرگئییویچ تورگنیف، نهم نوامبر سال ۱۸۱۸ در یک خانوادهی اشرافی در شهر اریول کشور روسیه متولد شد. تورگنیف رماننویس، شاعر و نمایشنامهنویس مشهور در آثارش تصویری واقعگرایانه و پرعطوفت از دهقانان روس و بررسی تیزبینانهای از طبقهی روشنفکر جامعهی روسیه که در تقلای سوق دادن کشور به عصری نوین بودند، ارائه میدهد. تورگنیف در دانشگاههای مسکو، سن پترزبورگ و برلین در رشتههای ادبیات کلاسیک، ادبیات روس، زبانشناسی و فلسفه تحصیل کرد. او شخصیتی محجوب و نرم داشت. نزدیکترین دوست ادبی تورگنیف، گوستاو فلوبر بود. رابطهی تورگنیف با لئو تولستوی و فئودور داستایوسکی بسیار رسمی و کدر بود، چرا که این دو نویسنده از علاقهی زیاد تورگنیف به اروپای غربی راضی نبودند. کار به جایی رسید که در سال ۱۸۶۱، سرانجام تولستوی به تورگنیف پیشنهاد دوئل داد، هرچند بعدها از او عذر خواست. اما تا ۱۷ سال بعد با هم حرف نزدند. داستایوسکی هم در رمانش شیاطین نقیضهای بر شخصیت تورگنیف نوشت. اما در سال ۱۸۸۰ در هنگام مراسم یادبود پوشکین، با هم آشتی کردند. تورگنیف در سال ۱۸۷۹ از دانشگاه آکسفورد دکترای افتخاری گرفت و در ۴ سپتامبر سال ۱۸۸۳، در بوگیوال، نزدیک پاریس درگذشت. تورگنیف در بستر مرگ به تولستوی التماس کرد که: «دوست من، باز به ادبیات روی بیاور.» بعد از آن بود که تولستوی آثار مرگ ایوان ایلیچ و سونات کرویتسر را نوشت.
«پدران و پسران» شاهکار ادبیات کلاسیک روسیه و پرداختن به شکاف میان نسلها
پدران و پسران مشهورترین و محبوبترین و به اعتقاد بسیاری بهترین رمان ایوان تورگنیف است؛ نخستین رمان بزرگ روسی که شهرت جهانی یافت و راه را برای آثار بزرگ نویسندگان بعدی چون داستایوسکی و تولستوی هموار کرد و علاوه بر خوانندگان، نویسندگان بسیاری از جمله گوستاو فلوبر و ژرژ ساند و هنری جیمز و جوزف کنراد آن را ستوده یا از آن تأثیر پذیرفتهاند. این شاهکار ادبیات کلاسیک روسیه رمانی است غنی با سبکی درخشان و ظریف دربارهی روابط انسانی، دوستی و خویشاوندی، عشق و دلشکستگی، و ایمان، نهاده در میان تابلوهایی که نویسنده با قلم جادویی خود از طبیعت ترسیم کرده و در پیرنگ خود تنیده است. رمان در روسیهی دههی ۱۸۶۰ میگذرد، در آخرین سالهای پیش از الغای کامل نظام ارباب و رعیتی. شخصیتهای رمان سیاه و سفید یا «تیپ» نیستند؛ نویسنده به هرکدام با عشق و همدلی عمیق ویژگیهای ممیزه بخشیده و کاری کرده که فراموشنشدنی شوند؛ هیچکدام از شخصیتهای رمان نه یکسره برحقاند و نه یکسره بر باطل، و از همین رو هم «پدران» و هم «پسرانِ» جامعهی آن روز از این رمان برآشفتند. آرکادی جوان بعد از فارغالتحصیل شدن از دانشگاه به همراه دوست پوچگرایش «بازاروف» به منزل پدریاش باز میگردد. بازاروف پزشک جوانی است که مانند نسل اطلاحطلبش با همهی سنتها مخالف است و در تقاطع سنت و مدرنیته دست و پا میزند و شخصیت تاثیرگذاری دارد. تورگنیف در کتاب «پدران و پسران» تحولات اجتماعی، آداب و رسوم و طبقات اجتماعی روسیه در قرن نوزدهم را به تصویر کشیده است. ستیز و کشمکش میان پدران و پسران تا نسل امروز و فردا، جدال و سوءتفاهم میان زنان و مردان، روحیهی شاعرمنشی و حقیقت بینی میان مردم و روابط میان کارفرمایان و کارگردان در زمره مهمترین موضوعاتی است که در این کتاب مورد توجه قرار گرفته است.
بخشی از کتاب «پدران و پسران»
«شش ماه گذشت. چلهی زمستان بود ــ با سکوت بیرحم یخبندانهای بیابر، برف انبوه و خشک، شبنم یخزدهی گلگون بر درختان، آسمان زمردی پریدهرنگ، شبکلاه دود بر فراز دودکشها، ابر بخار که به محض باز شدن درها دفعتا بیرون میدوید، صورت گلانداخته و نیشخورده از سرمای آدمها و یورتمهی پرجنبوجوش اسبان سرمازده. روزی از روزهای ماه ژانویه هیچنشده رو به پایان بود؛ سرمای عصرگاهی هوای ساکن را باز هم محکمتر در چنگ میفشرد و غروب خونفام بهسرعت رنگ میباخت. روشنایی چراغها از پنجرههای خانهی مارینیا پیدا بود؛ پراکُفیچ با کت فراک مشکی و دستکشهای سفید با وقاری خاص داشت میز را برای هفت نفر میچید. یک هفته پیش از این، دو مراسم ازدواج در کلیسای کوچک محل بیسروصدا و تقریبا بدون حضور هیچ شاهدی برگزار شده بود: مراسم ازدواج آرکادی با کاتیا، و نیکلای پتراویچ با فینیِچکا؛ و در این شب نیکالای پتراویچ برای برادرش که برای کاری به مسکو میرفت مهمانی خداحافظی برگزار کرده بود. آنا سرگیونا هم بلافاصله بعد از عروسی و دادن هدیههای گرانبها به تازهعروس و داماد راهی مسکو شده بود.»
کتاب صوتی «پدران و پسران»
نشر صوتی آوانامه با همکاری «انتشارات علمی و فرهنگی»، نسخهی صوتی کتاب «پدران و پسران» اثر «ایوان تورگنیف» را با ترجمهی «مهری آهی» تولید و منتشر کرده است. روایت این کتاب را «آرمان سلطانزاده» بر عهده داشته است.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 485.۷۸ کیلوبایت |
مدت زمان | ۰۸:۳۸:۰۰ |
نویسنده | ایوان سرگیویچ تورگنیف |
مترجم | مهری آهی |
راوی | آرمان سلطان زاده |
ناشر | آوانامه |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۳/۰۸/۲۸ |
قیمت ارزی | 5 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
من اولین بار بود یک رمان روسی گوش میدادم،هم خوب بود هم سرد و سخت هضم بود،نام های طولانی رو زیاد به کار میبرد در هر کلام،بحثهای پر تفص یل که گاهی سر در نمیاوردم،انگار خیلی درلایه های خود فرهنگ روسی جای داشت،اما روایت اصلی داستان رو دوست داشتم و در نهایت گریستم...ممنونم از استاد صداگذاری آقای سلطان زاده🙏🍀
به به اقامون سلطان زاده اومده با یک شاهکار کلاسیک روسی 💝 💝💝 هم میخونم هم گوش میدم همزمان لذت چند برابر😊😊
چه خوش امد جناب سلطان زاده ی عزیزمان. سرتان سلامت. رفت در لیست خرید و شنیدن. سپاسگزار از فیدیبو.
جانم تورگنیف! اونم ترجمه مهری آهی! 😍😍😍
خیلی خوشحال شدم دیدم این شاهکار با صدای آقای سلطان زاده ظبط شد
من ک خریدمش ولی ۵ساعت ۱۱۰تومن😂❤️
لبیک یا آرمان