کتاب مدیریت خشم برای والدین نشر انتشارات جامی

در رده‌بندی هیجان‌ها، به نظر می‌رسد خشم از کمترین مطلوبیت برخوردار است. بسیاری از ما وقتی عصبانی می‌شویم، دوست نداریم به این مسئله اعتراف کنیم و حتی بیش از این، از فکر بیان خشم خود خودداری می‌کنیم. در کتابم، مدیریت خشم برای والدین: چگونه احساسات خود را مدیریت کنیم و بچه‌های شاد و با اعتماد به نفس تربیت نماییم، من «والد عصبانی» را معرفی و درباره پیامدهای خشم در فرزندپروری و این که چگونه خشم کنترل‌نشده می‌تواند رابطه والد-کودک را تحت فشار قرار داده و به تربیت بچه‌هایی عصبی منجر شود، بحث خواهم کرد. این کتاب قصد دارد بحث در خصوص ارائه راهکارهای عملی مدیریت خشم در روابط والد ـ کودک، یافتن رویکردهای سالم‌تر به هنگام برقراری ارتباط، نظم و انضباط و پیوند با فرزندان را گسترش دهد.

من بیش از یک دهه است که یک روانشناس تربیتی هستم و حیطه تمرکزم بر سلامت و رشد همه جانبه کودکان بوده است. از زمانی که دختر کوچکی بودم و در خانه‌ای پرتنش بزرگ شدم، آرزو داشتم به والدین دیگر کمک کنم تا فرزندان خود را درک کنند و بالعکس. با نگاهی به گذشته دریافتم که طغیان‌های هیجانی والدین من با الگوی رفتاری نشئت گرفته از والدین خودشان ارتباط زیادی داشته است و به مرور تبدیل به روشی عادی برای بیان هیجان‌های درونشان شده بود. به عنوان مثال، تربیت پدرم این گونه بوده است که هر زمان شیطنت می‌کرده با کمربندی تنبیه و به اتاقش فرستاده می‌شده است. او نیز هر زمان که من بدرفتاری می‌کردم من را به همین طریق تنبیه می‌نمود و هرگز فکر نمی‌کرد آیا این نوع انضباط صحیح است یا خیر.

از سویی والدین مادرم، با وعده‌ی جایزه و تهدیدکردن، او را به گوش‌دادن یا پیروی‌کردن از دستورالعمل‌ها وادار می‌کردند و او نیز این گونه تربیت شده بود. والدین مادر من احتمالاً برای گوش به فرمان‌بودن فرزند، به او وعده پاداش می‌دادند یا با توصیف نوع تنبیهی که در صورت سرپیچی از دستورشان در انتظار وی بود، در او ترس ایجاد می‌کردند. زمانی که مادرم من را به دنیا آورد، همان گونه که خودش رشد کرده بود من را تربیت کرد و به هنگامی که عصبانی بود در خصوص من همین شیوه‌ی پاداش و تهدید را اعمال می‌کرد. هر دو والد من در معرض عملکردهای آسیب‌رسان فرزندپروری قرار گرفته بودند و از آنجایی که شیوه بهتری نمی‌شناختند، من نیز در معرض همان روش فرزندپروری قرار گرفتم.

هدف از نوشتن این کتاب، این نیست که به والدین نشان دهد چگونه خشم را در زندگیشان از بین ببرند. این انتظار خیلی واقع‌بینانه نمی‌باشد، زیرا خشم احساسی عادی و طبیعی است که باید تجربه کرد. بالعکس، این کتاب قصد دارد به والدین راهکارهای عملی برای کنترل خشم را بیاموزد تا مانع آسیب روابطشان با فرزندان خود شود. پیام این کتاب قابل درک است: وقتی عصبانیت به طریق صحیح مدیریت و به روش‌های سالم ابراز می‌شود، نباید منفی باشد. در فصل‌های بعد، والدین راهکارهای مختلف مقابله سالم، شیوه‌هایی جهت برقراری ارتباط با هیجان‌های خودشان، توقف فریاد زدن، احترام گذاشتن و نحوه مذاکره با فرزندانشان را یاد خواهند گرفت.

پس از خواندن این کتاب، والدین این قدرت را پیدا می‌کنند که بر هیجان‌های خود مسلط شوند و اعتماد فرزندان خود را دوباره به دست آورند. زمانی که والدین یاد می‌گیرند به درستی خشم خود را مهار کنند، دیگر حس خشم بهانه‌ای برای فرزندپروری مضر محسوب نمی‌شود.

-متن از مقدمه کتاب-