اریش ماریا رمارک، نویسندهی مشهور آلمانیزبان
اریش ماریا رمارک در تاریخ ۲۲ ژوئن ۱۸۹۸ در آلمان به دنیا آمد. خانوادهی او مذهبی و کاتولیک بودند. رمارک هیچگاه نتوانست ارتباط صمیمی با پدرش شکل بدهد و رابطهی آنها فرازونشیبهای فراوانی داشت. اما برخلاف رابطه با پدر، ارتباط او با مادرش بسیار گرم و صمیمی بود. اریش ماریا رماک را میتوان یکی از مشهورترین رماننویسان آلمانی نامید که آثار زیادی را در ژانر ادبیات ضد جنگ خلق کرد. مردی که دشمن نازیها بود و نازیها معروفترین کتاب او یعنی «در غرب خبری نیست» را سوزاندند. اریش در جنگ جهانی اول شرکت داشت و حداقل پنج بار مجروح شد. از دیگر آثار این نویسندهی آلمانی میتوان به «وقتی برای مرگ و وقتی برای زندگی»، «شب لیسبون» و «بهشت هیچ چیز موردعلاقهای ندارد» اشاره کرد. هرچند اریش ماریا رمارک در ابتدا نتوانست ناشری برای کتاب «در غرب خبری نیست» پیدا کند، اما این کتاب پس از انتشار به اثری برجسته در ادبیات قرن بیستم تبدیل شد و فروشی بینالمللی داشت. رمارک در طول سالهای ۱۹۳۰ تا ۱۹۳۹ تلاش کرد تا خانهای را در سوئیس برای خود بنا و به صورت موقت در آن زندگی کند. در همین زمان بود که رژیم نازی کتابهای او را در آلمان توقیف و تابعیت او را در این کشور لغوشده اعلام کرد. سرانجام، اریش ماریا رمارک در تاریخ ۲۵ سپتامبر ۱۹۷۰ بر اثر سکتهی قلبی در ۷۲ سالگی درگذشت و پیکر او در سوئیس به خاک سپرده شد.
میدان جنگ و تأثیرات جسمی و روانی
بسیاری رمان «در غرب خبری نیست» را بهترین اثر رمارک میدانند و منتقدان این کتاب را بزرگترین اثری میدانند که درخصوص جنگ نوشته شده است. کتابی که به زبانهای گوناگون ترجمه شده و مشهورترین رمان ضد جنگ در سراسر دنیا نامیده میشود. این رمان بر اساس تجربههای شخصی اریش ماریا رمارک در طول جنگ نوشته شده و خاطرات یک سرباز آلمانی در این دوران را روایت میکند. گیرایی این داستان پر شکوه در اصالت و سندیت دردناک آن نهفته است، نویسنده خود ناگریز شده است در لباس سربازی در ارتش آلمان خدمت کند، در جهنمی که چنین گویا و روشن در کتاب نمایانده، زیسته و از گیرودار آن جان سالم به در برده است. اریش ماریا رمارک در کتاب در «غرب خبری نیست» با نگاهی خشک و واقعبینانه به کوچکترین لحظات وحشت و بیدادگری، پلیدی و فرومایگی، رقت و ترس و بزرگمنشی، سرگذشت گروهی از سربازان جوان و سرگردان آلمانی را مینویسد که در پیچ و خم روزهای جنگ اول جهانی نومیدانه جنگیدند و رنج کشیدند. کتاب «در غرب خبری نیست» نه اتهام است و نه اعتراف و نه ماجرای قهرمانی، بلکه از نسلی از انسانها سخن میگوید که چگونه جسمشان را از مهلکه به در بردند، ولی زندگیشان در جنگ نابود شد.
بخشی از کتاب «در غرب خبری نیست»
من جوانم، بیست سال زندگی کردهام. با این وصف، جز یأس، مرگ، هراس و خامیِ کشندهای که در ژرفای غم و حسرت مغروق است، چیز دیگری از زندگی نمیشناسم. به چشم خود میبینم که چگونه ملتها را در برابر هم میگمارند و اینان مات، کورکورانه، احمقانه، بردهوار و بیگناه به جان هم میافتند و یکدیگر را نابود میکنند. به چشم خود میبینم که متفکرترین مغزهای جهان هم خود را صرف اختراع سلاحهای موحش میکنند و بعد سعی دارند که کار خود را موجه و لازم جلوه دهند.
نسخهی صوتی کتاب «در غرب خبری نیست»
نشر صوتی آوانامه با همکاری «انتشارات علمی و فرهنگی» کتاب صوتی «در غرب خبری نیست» اثر «اریش ماریا رمارک» را با ترجمهی «سیروس تاجبخش» تهیه و تولید کرده است. در این کتاب، «مهدی صفری» گویندگی کرده است. آوانامه در آیندهای نزدیک کتابهای بیشتری از این انتشارات تهیه و تولید خواهد کرد.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 586.۲۹ کیلوبایت |
مدت زمان | ۰۹:۲۵:۰۲ |
نویسنده | اریش ماریا رمارک |
مترجم | سیروس تاجبخش |
راوی | مهدی صفری |
ناشر | آوانامه |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۳/۰۶/۲۵ |
قیمت ارزی | 5 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
كاش وقتي جنگي در ميگرفت ، مسئولان عالي رتبه دو كشور با چوب و چماق به جون هم ميافتادن ، تا به نتيجه برسن ، ولي اينهمه ادم كشته نميشد ، اينهمه جوان نااميد نميشد ، فقر و فساد و فحشا نبود ، اشك از چشمان كودكي سرازير نميشد ، لعنت به جنگ ….