0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
کتاب  سایه تن درشکه‌چی نشر انتشارات کتاب‌سرای نیک

کتاب سایه تن درشکه‌چی نشر انتشارات کتاب‌سرای نیک

کتاب متنی
درباره سایه تن درشکه‌چی

از میان در نیمه باز جاده گل‌آلود و کوبیده شده را می‌بینم و تخته‌های پوسیده دور خوکدانی را. پوزه خوک هر وقت که خرخرکنان و نفس‌نفس‌زنان توی خَرّه را نمی‌کاود، از میان درز تخته‌ها خُرّه می‌کشد. جز این تکه‌ای از دیوار خانه را می‌بینم، با رنگ زرد ورآمده و جابه‌جا ریخته‌اش. چند تیرک و روی آنها میله‌هایی افقی برای آویختن رختهای شسته و آن پشت، تا افق مزرعه نمناک و سیاه. صداها این‌هاست: ملچ ملوچ و خرخر پوزه خوک، چلپ چلوپ و شلپ شلپ لوش و لجن، خش‌خش سایش پشت خوک‌ها به تخته‌ها، جیرجیر و تلغ‌تلوغ تخته‌ها، غژغژ ساییده شدن تخته‌ها و تیرک‌های شل و ول دیوار خانه، تک پُف‌های نرم باد در کنج دیوار و هوهوی روبنده باد روی شیارهای مزرعه، غارغار کوتاه کلاغی که از خیلی دور آمد و دیگر تکرار نشد (جیغی اندوهناک)، صدای تَرغ توروغ و خش‌خش آرام چوبهای اتاقکی که در آن نشسته‌ام، آخرین قطره‌های باران که از عایق سقف، خفه و خشک وقتی روی سنگ یا بر زمین می‌افتد، زنگ‌دار وقتی توی گودالی می‌ریزد و صدای خرت‌خرت اره‌ای که از آلونکی می‌آید. پس و پیش رفتنِ سریع اره و قطع شدن صدا در لحظه‌ای کوتاه و دوباره شروع شدن آن با قدرت، به این معناست که اره در دست خانه شاگرد است. حتی بدون این صداهای خاص که اغلب می‌شنیدم و قطعی و مسلّم بود، فهمیدن این که اره در دست خانه‌شاگرد است سخت نیست، چون جز او فقط من و گاهی هم سروان آن هم صبح خیلی زود و با کُندکاری آشکار به کارِ چوبهای توی انباری می‌پردازیم؛ گاهی پیش می‌آید که مهمان تازه‌ای برسد و بخواهد با اره و جلو و عقب بردن آن و با حرکت دستش به ضرب و زور، کوفتگی استخوان‌هایش را بعد از سفری طولانی با گاری در اینجا برطرف کند. اما من نه صدای آمدن گاری را شنیده‌ام، نه صدای تلغ‌تلغ چرخها و تسمه‌ها را، نه تالاپ تولوپ بدنه گاری را، نه صدای بوق درشکه‌چی را که عادت دارد وقتی می‌‌رسد به صدا در آورد، نه صداهایی که با زبانش در می‌آورد، صدای طبل‌وار زبانش که با آن اسبش را نگه می‌دارد، صدای سم اسب را هم نشنیده‌ام که روی گِلابه جاده باید شنیده می‌شد. و اگر مهمان پیاده آمده بود، بعید می‌نمود که فوراً به انباری برود، ولی اگر از سر کنجکاوی می‌رفت، خستگی راه طولانی (پیاده‌روی یک روزه‌ای از شهر تا اینجا) و کلفتی و کج و کولگی کنده‌های درخت و ریشه‌ها مانع کار کردنش می‌شد. بنابراین مطمئنم که خانه شاگرد توی انبار اره را به کنده‌های سنگین چوب گیر داده است و جلو و عقب می‌کشد. او را روبه‌روی خودم می‌بینم، با بلوزی که روزی آبی بوده حالا مدت‌هاست رنگش رفته و چرک مُرده است، با شلواری که روزی سیاه بوده و آن هم چرک مُرده است و او پاچه‌هایش را توی چکمه‌هایی فرو کرده که آنها هم وقتی سیاه بوده‌اند و حالا پِهن و گِل رویشان را پوشانده. او را روبه‌روی خودم می‌بینم، می‌بینم که چطور با یک دست خاکی، با رگهای کلفت برآمده و انگشتان کوتاهش تکه چوب را روی گیره نگه می‌دارد و با دست دیگر دسته اره را چنگ می‌زند، چطور لب پایینش را روی لب بالا سر می‌دهد تا رطوبتی را که از بینی‌اش سرازیر شده بلیسد؛ صدای بغبغویی را هم که عادت دارد موقع انجام این کار و کارهای دیگرش توی خانه یا بیرون از خانه، از گلو در بیاورد می‌شنوم و می‌توانم تصور کنم، در وقفه‌های بین اره کردن چطور تنش را راست می‌کند و بعد به عقب خم می‌شود....

-از متن کتاب-

دسته‌ها:

شناسنامه

فرمت محتوا
epub
حجم
1.۰۷ کیلوبایت
تعداد صفحات
76 صفحه
زمان تقریبی مطالعه
۰۲:۳۲:۰۰
نویسندهنگار نصیری
نویسنده دومپتر وایس
ناشرانتشارات کتاب‌سرای نیک
زبان
فارسی
عنوان انگلیسی
Der Schatten des Kӧrpers des Kutschers
تاریخ انتشار
۱۴۰۲/۱۲/۰۱
قیمت ارزی
1 دلار
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
epub
۱.۰۷ کیلوبایت
۷۶ صفحه

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
منتظر امتیاز
28,000
تومان
%30
تخفیف با کد «HIFIDIBO» در اولین خریدتان از فیدیبو

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
سایه تن درشکه‌چی
نگار نصیری
انتشارات کتاب‌سرای نیک
منتظر امتیاز
28,000
تومان