کتاب لاشه لطیف نوشته آگوستینا باستریکا توسط خانم سحر قدیمی ترجمه و توسط نشر چشمه منتشر شده است. این کتاب یکی از آثار برجستهی ادبی معاصر است که به بررسی موضوعات اجتماعی و انسانی میپردازد. این رمان با استفاده از تصاویری پادآرمانشهری، به درک عمیقتری از رنج انسان در مواجهه با طبیعت و همنوعانش کمک میکند.
نویسنده با نثر غنی و بیانی تأثیرگذار، ابعاد تاریک وجود انسان و پیچیدگیهای روابط انسانی را به تصویر میکشد. "لاشه لطیف" به دلیل تواناییاش در به چالش کشیدن خواننده و ارائهی دیدگاههای نقادانه نسبت به جامعه، به عنوان اثری مهم در ادبیات معاصر شناخته میشود. بافت داستانی آن به گونهای است که خواننده را در موقعیتهای آزاردهنده و چالشبرانگیز قرار میدهد و او را به تفکر دربارهی شرایط انسانی و اجتماعی امروز دعوت میکند.
نویسنده این اثر با خلق شخصیتهایی پیچیده و با عمق روانشناختی، به بررسی ابعاد مختلف زندگی انسانها در یک جامعهی دچار فروپاشی میپردازد. "لاشه لطیف" به دلیل نثر تأثیرگذار و دیدگاههای انتقادیاش، به عنوان یک اثر قابل تأمل در ادبیات معاصر، مورد تحسین قرار گرفته و میتواند برای خوانندگانی که به دنبال درک بهتر از چالشهای انسانی و اجتماعی هستند، تجربهای غنی و آموزنده را فراهم کند.
کتاب لاشه لطیف نوشته آگوستینا باستریکا، داستانی تاریک و تأملبرانگیز است که در دنیایی پادآرمانشهری و دچار فروپاشی اجتماعی رخ میدهد. روایت اصلی حول محور مارکوس میچرخد، سلاخی که همسرش او را ترک کرده و پدرش در حال فراموشی است. او تمام تلاشش را میکند تا از یاد ببرد که چه کارهایی انجام میدهد و به نوعی به زندگی روزمرهاش ادامه دهد.
با شیوع ویروسی ناشناخته که گوشت حیوانات را مسموم کرده، دولت خوردن گوشت انسانها را قانونی اعلام میکند و این وضعیت موجب ایجاد یک جامعهی بیرحم و غیرانسانی میشود، جایی که هر نوع رابطه انسانی مجازات مرگ دارد. مارکوس در این شرایط ذهنش را با اعداد و جزئیات تولید مشغول نگه میدارد تا از حقیقت فرار کند.
اما یک روز هدیهای به دستش میرسد که او را به فکر دربارهی آنچه از دست رفته و آنچه هنوز میتوان نجات داد، میاندازد. "لاشه لطیف" با ایجاد فضایی آزاردهنده و به چالش کشیدن خواننده، به بررسی جنبههای تاریک وجود انسان و قدرت عادیسازی رنج در دنیای مدرن میپردازد. این رمان به خواننده یادآوری میکند که باید همواره نسبت به جامعه و شرایط آن نگاه نقادانهای داشته باشد.
آگوستینا باستریکا نویسنده و رماننویس آرژانتینی است که بهخاطر آثارش در زمینهی ادبیات معاصر شناخته میشود. او در سال ۱۹۷۴ در بوئنوس آیرس به دنیا آمد.این نویسنده با نثر خاص و رویکردی عمیق به مسائل اجتماعی و انسانی، به بررسی مفاهیمی چون هویت، خشونت و بحرانهای مدرن میپردازد. او آثارش را بهخوبی با المانهای پادآرمانشهری و طنز تلخ ترکیب میکند و خوانندگانش را به تفکر در مورد شرایط انسانی و اجتماعی دعوت میکند.
او در دانشکدهی هنرهای زیبا تحصیل کرد و با نوشتن داستان کوتاه مشغول به نویسندگی شد. کتاب "لاشه لطیف" یکی از شناختهشدهترین آثار اوست که به بررسی رنج انسان و روابط انسانی در دنیای مدرن میپردازد. باستریکا بهخاطر تواناییاش در ایجاد فضایی تأملبرانگیز و چالشبرانگیز در این کتاب، توجه بسیاری از منتقدان و خوانندگان را جلب و جایزه ی ادبیات داستانی کلارین را دریافت کرد. مجموعه داستان نوزده پنجه و یک پرنده ی سیاه یکی دیگر از آثار این نویسنده است.
کتاب لاشه لطیف با ترجمه خانم سحر قدیمی، فرصتی بینظیر برای خوانندگان فارسیزبان است تا با آثار آگوستینا باستریکا بهطور کامل و دقیق آشنا شوند. ترجمهی خانم قدیمی با دقت و تسلط بر زبان اصلی، توانسته است نثر غنی و پیچیدگیهای عاطفی رمان را بهخوبی منتقل کند و لحن تلخ داستان را حفظ نماید. او با توجه به بافت فرهنگی و اجتماعی متن، زمینهسازی مناسبی برای درک عمیقتر چالشهای انسانی و اجتماعی ارائه میدهد. این ترجمه نه تنها به سادگی و روانی متن کمک میکند، بلکه به خواننده این امکان را میدهد که با جنبههای تاریک وجود انسان و بحرانهای اخلاقی آن بهطور مؤثری ارتباط برقرار کند. بنابراین، خواندن لاشه لطیف با ترجمهی خانم قدیمی، تجربهای غنی و تأثیرگذار خواهد بود که میتواند افقهای جدیدی را در تفکر و احساسات خواننده بگشاید.
علاوه بر این، خانم سحر قدیمی با تسلط بر زبان و ادبیات، توانسته است فضای خاص و دلهرهآور رمان را بهخوبی منتقل کند و عمق فلسفی و اجتماعی اثر را در ترجمهاش حفظ کند. این امر به خواننده این امکان را میدهد که نه تنها با داستان و شخصیتها ارتباط برقرار کند، بلکه به تفکر عمیقتری دربارهی مسائل انسانی و اجتماعی نیز بپردازد.
بعد به طرف استوانهی دباغی میروند. سنیور اورامی میایستد و به او میگوید پوست سیاه میخواهد. کاملاً ناگهانی این را میگوید، بیهیچ توضیحی. او بهدروغ میگوید مجموعهای بهزودی به دستشان خواهد رسید. سنیور اورامی سر تکان میدهد و خداحافظی میکند.
هربار که این ساختمان را ترک میکند به سیگار نیاز دارد. همیشه کارگری هست که بیاید و داستانهای وحشتناکی دربارهی سنیور اورامی به او بگوید. شایعه است او قبل از «گذار» هم آدمها را میکشته و پوستشان را میکنده، دیوارهای خانهاش پوشیده از پوست انسان است، آدمها را در زیرزمین خانهاش نگه میدارد و از زندهزنده پوست کندنشان بسیار لذت میبرد. نمیداند چرا کارگران این چیزها را به او میگویند. میاندیشد تمامی این چیزها ممکن است، اما تنها چیزی که او با اطمینان میداند این است که سنیور اورامی حرفهاش را با ایجاد وحشت اداره میکند و جواب هم میگیرد.
دباغخانه را ترک میکند و خیالش راحت میشود. اما باز هم فکر میکند چرا خودش را در معرض این چیزها قرار میدهد. پاسخ همواره یکسان است. میداند چرا این کار را میکند. چون کارش را عالی بلد است و آنها حقوق خوبی برایش در نظر گرفتهاند، چون نمیداند چه کار دیگری انجام دهد و چون سلامتیِ پدرش به این کار بستگی دارد.
کتابهای زیر میتوانند انتخابهای مناسبی برای دوستداران کتاب لاشه لطیف باشند:
کتاب مغازه خودکشی، نشر چشمه
کتاب جزء از کل، نشر چشمه
کتاب 1984، نشر چشمه
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۰۴ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 218 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۷:۱۶:۰۰ |
نویسنده | آگوستینا باستریکا |
مترجم | سحر قدیمی |
ناشر | نشر چشمه |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | Tender is the flesh |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۲/۱۱/۰۴ |
قیمت ارزی | 5 دلار |
قیمت چاپی | 185,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
کتابی بسیار هولناک و نفس گیر و البته بسیار بسیار قابل تامل. جدای از فضای ظاهری داستان، نویسنده در این کتاب به صورت بسیار دقیقی داره یک حکومت توتالیتر یا تمامیت خواه رو توصیف و در مقابل جامعهی بشری رو نقد میکنه. خیلی زیبا بهمون میگه که چطور این حکومت ها زندگی مردم رو دست میگیرن و ما مردمی که همانند عروسک های خیمه شببازی برای این سیاست مدارها هستیم. ما مردمی که به راحتی بازیچه میشیم و شستشوی مغزی. البته نویسنده در جایی از کتاب بهمون راهکار برون رفت میده. یکی از شخصیت های کشتارگاه که بسیار مطالعه داره و کلی کتاب میخونه و اتفاقی که بعد میوفته... نویسنده داره به ما میگه که تنها راه بازیچه نشدن و به زیر کشیدن حکومت ستمگر، فقط و فقط مطالعه و دانش هست. نباید اجازه داد که ما مردم رو از هم جدا کنن. نباید همانطور که حکومت میخواد، مردم به جان هم بیوفتن و قوی بخواد ضعیف رو حذف کنه. دقیقا همین همنوع خواری و جدا کردن قشرهای جامعه از هم که توی این کتاب میخونید. حتما بخونید و راجع بهش فکر کنید
حیرتانگیز و ترسناک دنیایی که در اون انسانها انسان پرورش میدن تا به پروتیین جانوری دسترسی داشته باشند دنیایی که اخلاقیات در اون باید از نخست نوشته بشه و قوانین جدیدی وضع بشه تا مشخص کنه کدام آدمخواریای قانونی و کدام غیرقانونیه توطئهی دولتمردان برای کنترل جمعیت کرهی زمین حتما بخونیدش قول نمیدم حالتون بهم نخوره ولی خواندنیه
به شدت تلخ ، خشن و آزار دهنده و سرشار از بی رحمی ، پر از رفتار های سادیسمی ، وحشتناک و دارک درسته که بعضی نکات قابل توجهی داشت ولی نسبت به حجم مطالب غیر انسانی و تهوع آورش نمی ارزه در واقع هیچ کدوم از کاراکتر ها روان سالم ندارن و در نهایت ناامیدت میکنن
خیلی کتاب پر مفهوم و تاریکیه ، که به عمیق ترین نقطه سقوط تمدن بشر به عنوان انسان میپردازه . کاملا زندگی برای بقا رو نشون میده ، زمانی که منطق جای احساس رو گرفته و همه از همزادپنداری خالی شدن . حتما بخونیدش
به نظر من همه مون باید این کتاب رو بخونیم، یه جوری با روح و روان مون بازی میکنه که بعدش مجبور میشم فکر کنیم، به دنیایی که توس زندگی میکنیم، به زندگی هامون، به اینده و خوندنش واقعا خال از لطف نیست
خیلی تلخه کلیشه های ذهنیتونو بهم میزنه و در نهایت فقط یک مفهومم میرسونه انسان ها همه خودخواه هستن
موضوع خیلی جالب و خاص بود، ولی یک سری بخش ها توضیحات زیاد داشت. به جز این بی نظیر بود
در آخر هیچ امیدی به انسان ها نیست. خوبی و عشق در وجود هیچکس وجود نداره.
کتاب هولناکی بود بهتون نشون میده قساوت بشر هیچ مرزی نداره
خیلی حس عجیبی داشت و غافل گیر کننده