کتاب عملیات احیا نشر راه یار

کتاب عملیات اِحیا، ماجرای کارخانه‌ای است در شهرستان جُوِین استان خراسان رضوی که شاید خیلی از شما اسم آن را نشنیده باشید. قصه‌ی کارخانه جمکو در شهر جوین که 20سال ضرردِه بوده است. این کارخانه با تراز مالی منفی 60میلیارد، سال‌های سال ضررده بوده و هر چند وقت یکبار مدیرعامل عوض کرده بود و اموال و زمین آن هم در آستانه مصادره توسط بانکها بوده است. «جمکو»، به عنوان بزرگترین کارخانه تولید الکتروموتور ایران، سال 96 ورشکسته شد. 6 ماه حقوق عقب افتاده نیروهای باقی‌مانده شرکت و کلی بدهی معوق بانکی اعم از اصل و سود‌ و جریمه، پدر کارخانه را درآورده بود و کار به جایی رسید که برق کارخانه را هم می‌خواستند قطع کنند. اما از آنجا که در همیشه روی یک پاشنه نمی‌چرخد، در همان زمان که خبر‌های ورشکستگی بعضی کارخانه‌های تولیدی باسابقه ای مثل «ارج» تیتر رسانه‌‌ها بود، شرکت ورشکسته دیروز، امروز تبدیل شده است به یکی از قله‌های دانش و صنعت ایران و دنیا. موضوع کتاب، قصه احیا این شرکت دانش‌بنیان و موفقیتهای غرورانگیز این شرکت است. این شرکت، توانسته برخی محصولات با فناوری پیچده که در انحصار چهار- پنج کشور دنیا بود را هم تولید کند که برخی از این تولیدات از نمونه های خارجی هم کیفیت بالاتری دارند و این محصولات، علاوه بر رفع نیاز کشور، به کشورهای دیگر هم صادر می شوند.

بخشی از کتاب: «با انگشت روی صفحۀ گوشی‌ زدم تا فیلم پخش شود. یکی از بچه‌های خط تولید روی رینگ داغِ موتورِ سنکرون ایستاده‌ بود و کفشش دود می‌کرد. این‌پا و آن‌پا می‌کرد که پاهایش نسوزد؛ ولی دست از کار نکشید و میدان را خالی نکرد.فیلم که تمام شد، بغض گلویم را گرفت.به همکارهای بی‌ادعایم افتخار کردم؛ به همکارهایم که پای کار آمدند برای سربلندی جمکو، برای سر بلندی ایران… خبر ساخت موتور سنکرون ایرانی با قدرت هزار اسب بخار، توی سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی منتشر شد.همان شرکت‌های خارجی که به ما قطعه ندادند و حتی حاضر نشدند موتور را تعمیر کنند، زنگمان زدند. گفتند: «قطعات رو از کجا خریدین و اسمبل کردین؟ خب می‌گفتین خودمون براتون قطعه بفرستیم. باورشان نمی‌شد خودمان موتور را ساخته باشیم.من حساب این روز را کرده بودم.بچه‌ها را سپرده بودم از تمام مراحل تولید فیلم‌برداری کنند. قسمتی از آن فیلم‌ها را برایشان فرستادم و دیگر صدایشان درنیامد.»