- یادگار بیش از یک قرن پیش:
«والاس دلوییس واتلز» از نویسندگان جنبش اندیشهی نوی آمریکا است که سال ۱۸۶۰ در ایالات متحده متولد شد و در سال ۱۹۱۱ چشم از جهان فرو بست. بین این سالها، واتلز تلاشهایی در حوزهی خودیاری کرد و آثاری نوشت که پس از گذر اینهمه سال، همچنان بدیعند و بسیاری از نویسندگان توسعهی فردی از واتلز نقل قول میکنند. مهمترین کتاب واتلز که یک سال پیش از مرگش منتشر شد، «دانش ثروتمند شدن» نام دارد. «دانش بزرگ بودن»، «دانش خوب بودن»، «چگونه آنچه میخواهیم را به دست آوریم»، «مسیح جدید» و «قانون جدید» برخی از دیگر آثار برجستهی والاس د. واتلز هستند. «راندا برن» نویسندهی آثار پرفروشی چون «راز»، «معجزهی سپاسگزاری» و «قدرت» از مشهورترین افرادی است که زندگی و اندیشههایش تحت تأثیر پژوهشها و آثار واتلز بوده است و خود نیز در مستند راز، دانش ثروتمند شدن را «کلید کامیابی و موفقیت» میداند؛ کلیدی که «زندگی مخاطبش را دگرگون خواهد کرد». «مهاتما گاندی» هم از افراد سرشناسی است که در پارهای از سخنان خود اشاراتی به دانش ثروتمند شدن داشته است. شگفتانگیز است کتابی که بیش از یک قرن از تحریرش میگذرد، در طول تمام این سالها، مخاطبانی از هر طیف را به خود جذب کرده و یاریگر قشرهای گوناگونی از مردم بوده است.
- دغدغهی پول درآوردن:
«دانش ثروتمند شدن» که نخستین بار سال ۱۹۱۰ منتشر شده، نوعی رهنمود کاربردی است. مخاطبان اصلی این اثر کسانی هستند که نیاز مبرمی به پول دارند و میخواهند ابتدا ثروتمند شوند و پس از آن، نظریهپردازی کنند. ثروتمند شدن، همواره از دغدغههای اصلی بشر بوده و امروزه، باید بیش از هر زمانی دلواپسی برای پول درآوردن را به رسمیت شناخت. واتلز در نگارش این اثر تمام جوانب را برای بیان ساده و واضح روش خود در نظر گرفته تا برای همهی مخاطبان قابل درک باشد. او اصول اجرایی روش خود را از اساس فکری فیلسوفانی چون «دکارت»، «اسپینوزا»، «لایبنیتس»، «شوپنهاور»، «هگل» و «امرسون» الهام گرفته و مدعی است که این طرز تفکر و شیوههای اجرای آن، جواب خود را به بهترین شکل پس دادهاند و در نتیجهبخشی آنها هم شکی ندارد. مطمئناً مطالعهی آثار بزرگانی که نامشان ذکر شد، دانش بسیاری را به خواننده عطا خواهد کرد. اما واتلز هم در کتاب کوچک خود، چکیدهای از اندیشههای این فلاسفه را با تمرکز بیشتر روی «دانش ثروتمند شدن» ارائه کرده و کاربرد عملی اندیشههای آنان در زندگی را به شنونده منتقل کرده است. از این رو، نویسنده باور دارد مطالعهی این اثر و اجرای جزءبهجزء آموزههایشان میتواند مخاطب را به آنچه میجوید، برساند.
- حق ثروتمند شدن و دانش لازم برای آن:
هر قدر هم که دربارهی قناعت و خرسندی از زندگی سخن به میان آمده باشد، نمیتوان اهمیت ثروتمند شدن را کتمان کرد. ثروت عاملی است که میتواند هم انسان را به حد کمال شکوفایی استعدادها نزدیک کند و هم او را در مسیر سلامت روحی و روانی همراهی کند. علاوه بر آثار مثبت ثروت در زندگی شخصی، جامعه نیز از گذرگاه ثروت میتواند راه پیشرفت را در پیش گیرد. هدف انسان در زندگی اینجهانی، نه رسیدن به مقصد، که خودِ پیشرفت کردن است. به همین خاطر است که انسان و درکل هر موجود زندهای، به محض رسیدن به موقعیتی تازه، میل جایگاه بالاتر را در خود احساس میکند. اما بسیارند مواقعی که فرد نمیتواند به آنچه استحقاقش را دارد، برسد. حق انسان از زندگی، یعنی حق استفادهی آزاد و نامحدود از تمام چیزهایی که به ذهن، روح و جسم او تعالی میبخشند، باید به رسمیت شناخته شود. و در این بین، حق ثروتمند شدن نیز جایگاهی انکارناپذیر دارد. والاس د. واتلز در اثر موجز و دقیق خود نشان میدهد دانشی دقیق به نام «ثروتمند شدن» وجود دارد و قوانینی مشخص بر فرآیند کسب ثروت حاکم است. او معتقد است که هر کس این قوانین را بیاموزد، بهقطع ثروتمند خواهد شد.
- کتاب صوتی دانش ثروتمند شدن:
نشر صوتی آوانامه طی همکاری با «انتشارات نسل نواندیش» نسخهی صوتی کتاب «دانش ثروتمند شدن» اثر «والاس د. واتلز» را با ترجمهی «محمدصادق غلامحسینزاده» و خوانش «محمد ولیان» تولید و منتشر کرده است.
سلام. به نظر می رسد این کتاب توسط یکی از وعاظ کلیسا نگارش یافته باشد. به هر حال، کتابی با روش علمی نیست، و بیشتر پنداشته های شخصی نویسنده را همراه با نگاه الهیاتی پروتستانی و گاهی کاتولیک به فعالیت اقتصادی بازتاب می دهد. کلیدواژه ی محتوایی کتاب "فراوانی منابع" است، و از این حیث، با اصل پایه ای علم اقتصاد که همانا "کمیابی منابع" است، ناسازگار می نماید. به علاوه، کتاب حاضر مفهومی مبتذل و عامیانه از "رقابت" که به معنای مبارزه با انحصار است، تصور می کند که از آنچه امروزه از اصطلاح رقابت اراده می شود، فاصله دارد. او گمان می کند که رقابت به معنای تلاش برای سبقت گرفتن از دیگران و نوعی هم چشمی است. روی هم رفته، کتاب از روش و منش علمی بی بهره است، و به روش خطابه به مفهوم ثروت می پردازد، و نویسنده ی آن حتی نمی داند که در علم اقتصاد مدرن "ثروت" به معنای "پول" نیست. به هر حال، کتاب زمانی نگارش یافته که بسیاری از اندیشه های مدرن علم اقتصاد هنوز تولید نشده بوده است. صرف نظر از محتوا، راوی کتاب را به خوبی خوانده؛ و مترجم هم ترجمه نسبتاً خوبی از کتاب ارائه کرده است.