روابط انسانها با یکدیگر، سنگ بنای جامعه است. دوستیها و دشمنیها، صلحها و ستیزها در روابط انسانها با یکدیگر شکل میگیرد. گفتگوهای دوستانه و همچنین درگیریهای نادوستانه نیز گونهای از گونههای رابطۀ انسانی است که در قلمروهای مختلف، میان افراد جامعه روی میدهد.
امامموسیصدر یکی از آگاهانی است که روابط انسانها و بایستههای آن، دلمشغولیاش بوده و در این زمینه اندیشه کرده و به بیان تأملات خود پرداخته است. ایشان در راستای تبیین بایستهها و شایستههای روابط اجتماعی انسانها با یکدیگر، از واژۀ برادری بهره برده و به گونه های متفاوت برادری اشاره مینماید: برادری انسانی، برادری خداباوران، برادری اسلامی، برادری ملی. در نوشتار پیش رو تلاش شده تا از باورهای امامصدر در این عرصه، گزارشی تحلیلی ارائه شود.
در دیدگاه امامموسیصدر، انسانها در مناسبتهای فردی و اجتماعی، قبل از آنکه به انتسابهای خانوادگی و اجتماعی توجهی داشته باشند، و پیش از آنکه دین، مذهب و گرایش سیاسی یکدیگر را لحاظ کنند، بایستی دیگری را انسانی همچون خود دانسته و یادشان نرود که در انسان بودن، تفاوتی با یکدیگر ندارند.
به باور ایشان، در جامعۀ بشری یکی مهتر نیست و دیگری کهتر، بلکه هر دو آدمیزادند و با یک فرمول و یک شیوه ساخته شدهاند. از این رو، بایسته است انسانها - از این حیث که انساناند- در ارتباط متقابل خود دارای مناسباتی پایاپای، منصفانه و عادلانه باشند، نه آنکه سر و کارشان با دیگری بالامنشانه، ناجوانمردانه و ناعادلانه باشد.
بهطورکلی، شکلگیری ارتباط انسانیِ آدمیان، در گروی پایبندی به اقتضائات انسان بودن انسانهاست. رابطهای که یکی خود را برتر و بهتر از دیگری بداند، خود را معیار راستی و درستی بداند و از دیگری بخواهد تا با معیارهای او هماهنگ شود، رابطهای که یکی حق دارد هرگونه انتقادی را متوجه دیگری کند، ولی هیچگونه انتقادی را برنتابد، رابطهای است که تساوی دو طرف ارتباط در انسان بودن به محاق رفته و دیده نمیشود.