"آنتروپی" در لغت به معنای میل به فنا، نیستی و فروپاشی است. در یک سیستم بسته، چون انرژی و داده های جدید از محیط خود دریافت نمی کند، کم کم به زوال می گراید، ولی سازمان یک سیستم باز است که "آنتروپی منفی"(عدم میل به فنا) و در واقع میل به بقا و استمرار دارد؛ بنابراین می تواند ساختار خود را تجدید قوا کرده و رشد کند؛ زیرا توانایی ورود انرژی را بیش از آنچه که صرف تولید ستاده هایش می کند، داراست؛ البته این توانایی را باید در سازمان ایجاد کرد و به خودی خود وجود ندارد؛ چرا که هر سیستم از جمله سازمان در جریان عملکرد خود و بدون اراده،گرایش به فنا دارد«آنتروپی در سازمان» و این ما هستیم که برای جلوگیری از ناپایداری سیستم با آنتروپی مثبت، مقابله می کنیم؛ نحوه ی برخورد با این پدیده، وارد کردن آنتروپی منفی حداقل به اندازه ی آنتروپی مثبت به سیستم است. برنامه های بهبود سازمانی در واقع آنتروپی منفی و حیات بخش برای یک سازمان است.[همه برنامه های بهبود سازمانی که توسط موسسه ی بهداشت، طراحی و اجرا می شود، عبارتند از: طراحی و استقرار برنامه های بهبود بهره وری، بهسازی جریان و گردش کار، بهسازی جریان و گردش اطلاعات، برنامه های توانمندسازی کارکنان، طراحی و استقرار نظام توانمندسازی کارکنان، بهسازی فرم ها، راه اندازی اتاق فکر، باز طراحی نمودار سازمانی و...]
قانون "پایستگی انرژی" می گوید: انرژی به وجود نمی آید و از بین نمی رود، بلکه از حالتی به حالت دیگر تبدیل می شود؛ اما اصلی به نام "قانون دوم ترمودینامیک" می گوید: جهان در آغاز پیدایش، "آنتروپی" مشخصی دارد، ولی مقدار آن به تدریج افزایش می یابد تا جایی که جهان به حالت ترمودینامیکی برسد، آن گاه از ادامه ی فعالیت باز خواهد ماند و هیچ اتفاقی در آن نخواهد افتاد و خواهد مرد که این فرآیند به "مرگ حرارتی Head death "معروف است. تمایل جهان به افزایش بی نظمی، باعث مرگ آن خواهد شد. نکته قابل ذکر این است که انرژی تنها در محیط های عایق دار و منزوی صدق می کند و در سایر موارد نقض می شود؛ به همین دلیل می توان گفت با گذشت طول عمر، جهان به سوی نابودی پیش خواهد رفت و سرانجام در یک سازمان، "آنتروپی منفی" نوعی همبستگی میان اجزا ایجاد می کند و منافع جمعی را به منافع فردی ترجیح می دهد تا سازمان بتواند ادامه حیات دهد.
از ذکر همه ی این موارد، نتیجه می گیریم: اگرچه می توان با ورود انرژی و دستکاری محیط سازمانی، عمر سازمان را افزایش دهیم؛ ولی این توانایی اندازه ای دارد و حیات آن، بیش از آنچه مقدر بوده، ادامه ندارد که این را به شکل مرگ سازمان، می بینیم؛ هرچند باز هم به معنای مرگ و فنا نیست. بلکه سازمان در این مرحله ادغام می شود یا به بخش های کوچک تر، تبدیل می شود. در این مبحث به اصالت ماده (ماتریالیسم) و اصالت انرژی (انرژیسم)، اشاره کرده ایم که با طرح "اصل فناپذیری"، ضربه پذیر می شود....
-از متن کتاب-