حرف امروز من این است که برای رشد اقتصاد کشور و اصلاح امور اقتصادی کشور، بهطور قاطع باید به سمت اقتصاد دانشبنیان حرکت بکنیم؛ خلاصۀ عرض امروز ما این است. «اقتصاد دانشبنیان» یعنی چه؟ یعنی اینکه دانش و فناوری پیشرفته نقشآفرینیِ فراوان و کاملی داشته باشد در همۀ عرصههای تولید. «همۀ عرصههای تولید» که عرض میکنیم، یعنی حتّی انتخاب آن کار تولیدی؛ چون لزومی ندارد که انسان همۀ کارهای تولیدی را انجام بدهد. انتخاب آن کار تولیدی هم [باید] برخاستۀ از نگاه دانشی و بینشی و علمی باشد؛ این معنای اقتصاد دانشبنیان است که در همۀ عرصههای اقتصاد دخالت داشته باشد. اگر ما این سیاست را دنبال کردیم و دانش را پایه و زمینۀ اقتصاد کشور قرار دادیم و بنگاههای اقتصاد دانشبنیان را افزایش دادیم ـکه بعد عرض میکنمـ منافع زیادی برای کشور و برای اقتصاد کشور خواهد داشت: هزینهها را کاهش میدهد؛ یعنی اقتصاد دانشبنیان موجب کاهش هزینههای تولید میشود؛ بهرهوری را افزایش میدهد که امروز یکی از مشکلات ما کاهش بهرهوری است؛ کیفیت محصول را افزایش میدهد، بهبود میبخشد و محصولات را رقابتپذیر میکند؛ یعنی در بازارهای جهانی، ما میتوانیم از این محصولات بهعنوان محصولات رقابتپذیر استفاده کنیم، در داخل کشور هم همینجور؛ یعنی در داخل کشور هم ولو ما در مورد واردات هم خیلی تعرفه نگذاریم و واردات سرازیر بشود، وقتی محصول داخلی کیفیت بهتری داشت، قیمت ارزانتری داشت، مردم طبعاً به آن اقبال میکنند؛ یکچنین خصوصیّاتی در تولید دانشبنیان وجود دارد.
-قسمتی از متن کتاب-